خوشحالم که این ترانه را از من دزدیدند

‌لئونارد کوئن، اهل حساب‌و‌کتاب نبود. بیش از آن‌که درگیر مناسبات مالی‌ باشد، درون‌گرا، شاعر، جست‌وجوگر و دل‌مشغول زیبایی و معنویت بود. به خاطر همین چند بار در زندگی‌، قربانیِ اعتماد بی‌جا و بی‌توجهی به مسائل حقوقی و مالی شد؛ از همان ابتدای راه، در جوانی، با مشهورترین ترانه و آهنگی که ساخته بود، «سوزان» این تجربه تلخ را تجربه کرد.
«سوزان» از رابطه افلاطونی او با همسر دوست مجسمه‌سازش می‌آمد. زنی رقصنده و پرشور که لئونارد کوهن در ترانه‌ای با جزئیات وصفش کرد، ولی هیچ‌وقت با هم رابطه‌ای فراتر از این ترانه نداشتند. 
ترانه «سوزان» ناگهان در صدر فروش ایستاد. کوهن، شاعر و نویسنده جوانی ناشناخته و ناآشنا به دنیای موسیقی بود. این آهنگ و ترانه را حتی خودش اجرا نکرده بود، اما یک سال بعد از اولین اجرا و ضبط آن (که #جودی_کالینز انجام داده بود) در مراسمی با گیتارش روی صحنه برده شد تا مردم بدانند سراینده و سازنده این آهنگ کیست. در حالیکه هنوز نمی‌دانست هیچ حق و حقوق مادی از این ترانه ندارد.
ماجرای لئونارد کوهن و ترانه نام‌دار «سوزان» را یکی از غم‌انگیزترین نمونه‌های از‌ دست‌رفتن حقوق معنوی یک هنرمند می‌دانند. این ترانه که بعدها یکی از نمادهای موسیقی قرن بیستم شد، در حالی به شهرت رسید که #لئونارد_کوئن، خالق آن هیچ درآمدی از فروش، اجرا، یا بازپخش ترانه دریافت نمی‌کرد.

نگاه کوهنِ جوان به هنر، معنوی و فلسفی و ادبی بود و در جست‌وجوی منافع مادی هنر نبود. خودش گفته بود:

«من وارد موسیقی نشدم که ثروتمند شوم. فقط به یک راه تازه برای بیان شعرهایم نیاز داشتم.»

نگاه او تا آخر زندگی به هنر همین بود؛ حتی تا انتهای مسیر، سال‌های آخر، وقتی می‌‌خواست خودش را بازنشسته کند، ولی متوجه شد مدیر مالی‌ مورد اعتمادش، حسابش را خالی کرده. پس مجبور شد دوباره به تورهای کنسرت در دوران سالخوردگی بازگردد تا سرمایه‌ای برای ادامه زندگی خود و فرزندانش فراهم کند:

«من از ورشکستگی‌ام خیلی سپاسگزارم. اگر این‌طور نمی‌شد، شاید هیچ‌وقت دوباره این ترانه‌ها را اجرا نمی‌کردم.»

ویدیو: اجرای «سوزان» در تور اروپا در سال ۱۹۷۲ و توضیح #لئونارد_کوهن درباره اینکه چطور حق و حقوق این ترانه از او گرفته شد و اینکه چرا در نهایت از این از دست‌دادن خشنود بود.
✍️#گوشه
@gooshe
درباره #لئوناردکوهن در قسمت دوازدهم #پادکست_گوشه؛ #هنر_با_گوشه در یوتیوب ببینید:
🔗 لینک مستند «تاریک‌تر می‌خواهی» درباره لئونارد کوهن در یوتیوب گوشه
@gooshe

#ریچارد_نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا در مناظره‌ای با #نیکیتا_خروشچف، دبیر اول حزب کمونیست در #شوروی، سال ۱۹۵۹؛

ـ نیکسون: اجازه بدهید مردم، خودشان رنگ‌ لباس، نوع سوپ، وسیله آشپزخانه و نوع کارشان را انتخاب کنند. به مردم آزادی فکرکردن بدهید. بگذارید با بقیه جهان در ارتباط باشند. اینطوری یک کشور رشد می‌کند. از ایده‌های نو نترسید.

- خروشچف: هر چه دلتان می‌خواهد، بگوید. ما از شما در ساخت موشک جلوتریم. تا هفت‌سال دیگر در چیزهای دیگر هم از شما جلو می‌زنیم و برایتان دست تکان می‌دهیم.

او چهارسال بعد برکنار شد و کشورش همچنان در تولید ساده‌ترین چیزها مثل دستمال توالت، مشکلات جدی داشت.
@gooshe

🔗 لینک کانال یوتیوب گوشه و مستندهایش

📌 فرسته ریپلای درباره این مناظره است

در آیین باستانی #ژاپن، #شینتو، همه‌چیز روح دارد. کار راه رسیدن به زندگی باکیفیت است. برای همین لوبیا برای پیرزنی که به تازگی در شیرینی‌فروشی استخدام شده، فقط غذا نیست، بلکه تمرینِ تمرکز و شفقت است. لوبیایی که قرار است پخته و شیرین شود و لای پَن‌کیک سنتی ژاپنی، #دورایاکی بنشیند، فقط خمیری تیره نیست که سَرسَری آماده می‌شود.
او با تن و روان پُردرد، به همه اجزا و لحظه‌های کارش، نهایت احترام را می‌گذارد و خمیر سحرآمیزی که از این دنیای محترمانه و آهسته بیرون می‌آید، خوش‌طعم و مطبوع است. آنقدر که به مغازه بی‌رونق شیرینی‌فروشی، اعتبار و آبادانی می‌بخشد.
او نشان می‌دهد که چطور می‌توان در فرآیند طاقت‌فرسای پختن دورایاکی، ارتباطی معنوی پیدا کرد با دنیای اطراف، با نسیم، با شکوفه‌های گیلاس، با لحظه‌ای که شِکر جذب می‌شود و بخار از روی لوبیای پخته برمی‌خیزد.
این خود زندگی در #ذن است؛ هر کاری را چنان انجام بده که گویی فقط همان لحظه را داری و چنان کار کن که گویی فقط همان کار باید در دنیا انجام شود.

فیلم: لوبیای شیرین، ساخته #نائومی_کاواسه، ۲۰۱۵، با بازی کیرین کیکی.
✍️#گوشه
@gooshe
🎬 Sweet Bean, Naomi Kawase, 2015
*Kirin Kiki

- خسته شدی بابا؟
- نه!
- از صبح یک کله داری حرف می‌زنی. خسته نشدی؟
- من توی فیلمبرداری خسته نمی‌شم. بعدش احساس خستگی می‌کنم... سینما رو دوست دارم.

غمگین‌ترین جمله‌ای که می‌توان از فردی عاشق سینما شنید که چهاردهه از زندگی‌اش را اجازه نداشت در سینما کار کند؛ درست در اوج محبوبیت و درخشندگی و شیفتگی؛ بازیگر، کارگردان، فیلمنامه‌نویس، انیمیشن‌ساز، مجسمه‌ساز و هنرمندی که ممنوع از کار، فعالیت، حضور، نوشتن یا بودن نامش در سینما بود؛ #نصرت_کریمی.
@gooshe

ویدیو: از قسمت پنجم #مستند «نصرت کریمی؛ هنرمندبودن در ایران» ساخته فرزندش #بابک_کریمی و دامادش مهرداد اسکویی.

🔗 مجموعه مستندی در شش قسمت، در کانال یوتیوب نصرت کریمی

🔗 کانال یوتیوب گوشه و مستندهایش درباره هنرمندان نوگرا

@gooshe

«کنسرتو پیانو شماره دو» اثری بود که #سرگئی_راخمانینف، پس از یک دوره سه-چهارساله افسردگی و احساس پوچی و شکست، ساخت و با استقبال بی‌نظیر مردم و منتقدان روبه‌رو شد.
آن سال‌ها، در قرن نوزدهم، روسیه مهد آهنگسازان مطرح جهان بود و هنر جایگاه اجتماعی آدم‌ها را مشخص می‌کرد. #راخمانینف پس از شکست اجرای سمفونی یکم در سن‌پترزبورگ، خود را از جامعه جدا می‌دید، نابود شده و شکست‌خورده‌ای تمام‌عیار بود که می‌خواست موسیقی را کنار بگذارد، اما با کمک روانشناسش این اثر را خلق کرد و آن را به روانشناس‌ خود، دکتر دال، تقدیم کرد که ماه‌ها با او کار کرده بود تا دوباره روی پای خود بایستد.
آنا فِدرووا، پیانونواز اوکراینی، یکی از بهترین تک‌نوازان پیانوی این اثر است.
🎼 کنسرتو پیانو شماره دو در دو مینور (اپوس ۱۸)
🎼 آهنگساز: #سرگئی_راخمانینف 
🎹 پیانو: آنا فِدرووا، پیانونواز اوکراینی

🎼 Rachmaninoff: Piano Concerto No.2 op.18

🎹 Anna Fedorova, 2013, Complete Live Concert
@gooshe

🔗 لینک کانال یوتیوب گوشه