خانواده روحی آیا خانواده ای است که در آن به دنیا امده ایم؟
#خانواده
#ارتعاش
https://t.me/erfanvametafizik

مغز انعطاف پذیر است.
درست مثل یک ماهیچه. اگر از آن استفاده کنی , رشد میکند و فعال میماند و اکر نه ، ان بخش های استفاده نسده خشک میشوند. اما...

#مغز
#عادت
https://t.me/erfanvametafizik

دانشمندان مؤسسه فیزیک و فناوری مسکو (MIPT) با همکاری ETH زوریخ در سوییس و آزمایشگاه ملی آرگون آمریکا موفق شدند یکی از شگفت‌انگیزترین آزمایش‌های کوانتومی تاریخ را به انجام برسانند. آن‌ها با استفاده از یک رایانه کوانتومی و الگوریتمی خاص، شرایطی را ایجاد کردند که در آن سیستم برای کسری از ثانیه به عقب برگشت؛ درست مانند اینکه زمان جریان معکوس پیدا کرده باشد. این موفقیت کوچک اما واقعی نشان داد که دست‌کم در مقیاس کوانتومی می‌توان قوانین طبیعت را طوری دستکاری کرد که حالت یک سیستم به گذشته بازگردد، حتی اگر این بازگشت تنها حدود یک ثانیه طول بکشد.

فرآیند انجام آزمایش به این صورت بود که ابتدا کیوبیت‌ها در یک حالت منظم و پایدار قرار داده شدند. سپس سیستم به‌طور عمدی وارد مرحله‌ای از آشوب و پراکندگی شد، چیزی شبیه از بین رفتن نظم یک منظومه. در گام بعدی، الگوریتمی ویژه اعمال شد که توانست مسیر تکامل طبیعی سیستم را معکوس کند و آن را به همان حالت اولیه بازگرداند. نتیجه حیرت‌آور بود: برای اولین بار، یک رایانه کوانتومی توانست به‌جای حرکت به سوی آینده، همان وضعیت گذشته خود را بازآفرینی کند؛ درست مثل پخش معکوس یک فیلم از افتادن قطرات باران یا حرکت توپ‌های بیلیارد.

این دستاورد نشان می‌دهد که در بطن قوانین فیزیک امکان‌هایی وجود دارد که می‌توانند نگاه ما به زمان را دگرگون کنند. هرچند این آزمایش به معنای واقعی سفر انسان در زمان نیست، اما همین یک ثانیه بازگشت کافی بود تا تصویری تازه از ماهیت زمان و جهت آن ارائه شود. شاید در آینده و با توسعه ابررایانه‌های کوانتومی قدرتمندتر، بتوان این لحظات کوتاه را گسترش داد و به رازهایی دست یافت که تاکنون تنها در دنیای تخیل می‌زیستند.

📚 منبع علمی: “Arrow of time and its reversal on the IBM quantum computer” – منتشر شده در Scientific Reports
DOI: 10.1038/s41598-019-40765-6

.
.
.
#علمی #علم #کوانتوم #فیزیک #کیهان #عجیب #زمان
https://t.me/erfanvametafizik

#زمان
#علم
https://t.me/erfanvametafizik

#بینایی
#ذهن
#روح
https://t.me/erfanvametafizik

توضیحات کامل استاد یوگا درمورد یوگا و شیطان پرستی !

#یوگا
#تاریکی
https://t.me/erfanvametafizik

انواع رنگ گربه ها چه معنی ای دارد و چه قدرتی از ان هارا نشان میدهد؟
#گربه
#محافظت
https://t.me/erfanvametafizik

خب، اگر بخواهیم این جمله فروید را از دیدگاه یونگ بررسی کنیم، باید چند لایه را در نظر بگیریم، چون یونگ هم به "ظاهر کامل" و هم به "درون تاریک" انسان توجه ویژه‌ای دارد، ولی تعبیرش کمی متفاوت است.


---

۱. یونگ و مفهوم "پرسونا"

پرسونا همان "نقاب اجتماعی" است که ما برای نشان دادن چهره‌ای قابل‌قبول به جهان استفاده می‌کنیم.

هرچه پرسونا یکدست‌تر، کامل‌تر و بدون نقص‌تر جلوه کند، احتمال بیشتری دارد که بخش‌های ناخوشایند و تاریکِ روان به شدت سرکوب شده باشند.

نتیجه: این ظاهر بی‌نقص می‌تواند به معنی فاصله زیاد بین خود واقعی و خود اجتماعی باشد.



---

۲. یونگ و "سایه"

سایه همان بخش نپذیرفته و ناخودآگاهِ روان است که شامل انگیزه‌ها، تمایلات و هیجاناتی می‌شود که ما یا جامعه آن‌ها را غیرقابل‌قبول می‌دانیم.

هرچه یک فرد در ظاهر "خوب"تر، "پاک"تر و "کنترل‌شده"تر باشد، معمولاً سایه‌اش قوی‌تر و ناشناخته‌تر است.

دلیلش ساده است: برای حفظ آن تصویر بی‌نقص، فرد باید انرژی زیادی صرف پنهان کردن یا انکار بخش‌هایی از خود کند، و این انرژی در ناخودآگاه انباشته می‌شود.



---

۳. پیوند با جمله فروید

فروید بیشتر بر سرکوب امیال غریزی (به‌ویژه جنسی و پرخاشگرانه) تمرکز داشت، و وقتی این امیال بیش از حد سرکوب شوند، به صورت نشانه‌های روانی یا رفتارهای افراطی بیرون می‌زنند.

یونگ با اینکه دیدگاه گسترده‌تری داشت، در اینجا با او هم‌نظر بود: بی‌نقص‌نمایی افراطی معمولاً همزاد یک سایه پررنگ است.

اما یونگ اضافه می‌کرد که کار سالم روان این است که با سایه روبه‌رو شویم، نه این که فقط آن را سرکوب کنیم.



---

۴. خطر "یک‌سویه‌گی روان"

یونگ می‌گفت: هرچه روان یک‌سویه‌تر شود (مثلاً فقط در جهت "نور" و "خوبی" عمل کند)، سوی مقابلش یعنی "تاریکی" به همان اندازه تقویت می‌شود.

این مثل یک کش است: هرچه بیشتر به یک سمت بکشی، انرژی پنهان سمت مخالف بیشتر می‌شود و روزی با شدت برمی‌گردد.



---

۵. نتیجه یونگی

از نگاه یونگ، آن "اهریمن درونی" که فروید به آن اشاره کرده، همان سایه است.

کسی که بیرونش را بیش از حد پولیش کرده، معمولاً درونش انباشته از بخش‌های رها نشده و نادیده گرفته شده است.

سلامت روان از نظر یونگ در ادغام سایه است، یعنی پذیرفتن و آگاه شدن از آن، نه پاک کردنش.


#یونگ
#فروید
#سایه
https://t.me/erfanvametafizik

هرچه شخصی در بیرون بی نقص تر بنظر برسد ، در درون اهریمن های بیشتری دارد.

زیگموند فروید
#روانشناسی
#سایه
https://t.me/erfanvametafizik

یونگ و بودا
چرا رنج میکشیم؟
#یونگ
#بودا
https://t.me/erfanvametafizik

عقده ی حقارت و خویشتن برتر
#یونگ
#روانشناسی
https://t.me/erfanvametafizik

#راه_شیری
#کهکشان
#خوشه
https://t.me/erfanvametafizik

همه چیز درمورد تمدن گمشده ی اولمک ...
#اولمک
https://t.me/erfanvametafizik

#علمی
#جدید
https://t.me/erfanvametafizik

#مردان
#زنان
#روابط
https://t.me/erfanvametafizik

#امر_الهی
#نشانه
#پیام
https://t.me/erfanvametafizik

#فنا_شدن
#بیداری
https://t.me/erfanvametafizik

چگونه می‌توان سایه را تشخیص داد؟

سرکوب، انکار و فرافکنی کلیدواژه‌های سایه هستند.
یکی از شناساگران خوب سایه، خشم است.
هر چیزی که شما را خشمگین می‌کند، مشکوک به سایه است. چرا؟ زیرا وقتی ویژگی‌ای را سرکوب کرده‌اید، باوری دارید که آن خصوصیت بد است و نباید وجود داشته باشد.

بنابراین وقتی در دیگران آن را می‌بینید، عصبانی می‌شوید که چرا این قوانین را رعایت نمی‌کند و نمی‌فهمد که باید این بخش از روانش را سرکوب کند. انتظار دارید دیگران هم مثل شما فکر و رفتار کنند.

نکته کنکوری:
وقتی عصبانی میشی اولین فکرت احتمالا اینه که اون شخص یا اتفاق یا شرایط نباید اینطوری باشه و باید عوض بشه ولی درستش اینه که نگاه کنی ببینی تو چجوری هستی و چی می‌خوای که الان نیست و چکار میتونی بکنی؟
➖اگر به این نتیجه رسیدی که مشکل از بیرونه که پس حق با تو بوده.
➖ اگر نه، خبر از تاریکی درونی میده.

پ‌ن: خشم یه هیجان طبیعیه که حق داری داشته باشی و خیلی هم می‌تونه کارآمد باشه به شرطی که واقعی باشه و طبیعی و کارآمد و به صورت بالاتنه و ابرازگرانه تجربه بشه و لازمه که قبلش چک کنی ببینی سایه و عقده باعثش شدن یا عوامل بیرونی

#کتاب_میراث_آخرین_کیمیاگر
#بریده_کتاب
https://t.me/erfanvametafizik

#جنگ
#ردیاب
https://t.me/erfanvametafizik

انیمیشن سندباد و پیشگویی آخرالزمانی
#سندباد
#ایران
https://t.me/erfanvametafizik

ارتباط تنفس و مغز و سیستم عصبی و تاثیر چشمگیر آن در مراقبه و مدیتیشن

#خودشناسي
#تنفس
https://t.me/erfanvametafizik

ملاقات با سايه و بخش سركوب شده
.
.
آقاى فاكس مردى خانواده دار هست او مسئوليت هاى سنگين خانواده رو به دوش ميكشه…. مسئوليت هاى خانواده داشتن هيچ موقع آسون نيست و او تحت فشار زيادى قرار داره. اقاى فاكس در اين سكانس از گرگ كه نماد آزادى و زندگى در حيات وحش هست ميپرسه آيا زمستان سختى در پيش داريم؟ اين سوال نشون از نگرانى ها و مسئوليت هاى او در باره خانواده اش داره.
.
وقتى در اين سكانس آقاى فاكس حيوانى آزاده ميبيند (گرگ سياه) اشك از چشمانش مياد و بعد اون رو فوق العاده زيبا تعبير ميكنه. او در اين سكانس با ديدن گرگ لحظه اي ياد بخشي از وجودش مي افته كه ازش فاصله گرفته يعنى ازادى و زندگى در حيات وحش او به خاطر مسئوليت هاش اين بخش رو زيست نميكنه.
.
لحظه اي كه او اشك از چشمانش مياد لحظه اي هست كه آقاى فاكس حسرت رو تجربه ميكنه، حسرتى چنان عميق كه باعث ميشه اشك از چشمانش بياد. چون آزادى و زندگى به سبك گرگ سياه رو در خودش فداى مسئوليت هاى سنگين و زندگى كرده و گرگ سياه اون رو به ياد اين بخش فدا شده از خودش ميندازه
.
اما ميبينيم كه سريع خودش رو جمع و جور ميكنه و گرگ رو (كه نماد آزادى و زندگى در حيات وحش هست) تحسين ميكنه و ميدونه اين انتخاب خودش بوده كه بخشى از ازاديش رو فداي خانواده اي كه ساخته كنه
.
اقاى فاكس به هنگام برخورد با سايه اش يا بخش سركوب شده اش در ديگري(در اينجا گرگ) احترام ميزاره و تحسينش ميكنه كه بسيار رفتارى بالغانه هست…، در صورتى كه اكثر ما وقتى بخش هاى فدا كرده خودمون رو در بقيه ميبينيم سعى ميكنيم با تمسخر و انتقاد و تحقير اونها رو بى ارزش كنيم تا ذهنمون اروم بگيره و خودمون رو توجيه كنيم
.
اما اقاى فاكس اون رو تحسين ميكنه و ميگه فوق العادست….ملاقات اقاى فاكس با گرگ سياه ملاقات اقاى فاكس با بخش سركوب شده خودش يا به عبارتى با سايه ى خودش هست.
.
با سايه اى از زندگى اى كه با مسئوليت پذيرى زياد ساخته… به نظر مياد به همين دليل هم گرگ سياه هست كه نشون از سايه باشه.
.
.
اين نشون از ديدن و فهميدن و درك اقاى فاكس از نقاط سركوب شده درونش هست. او سايه هاش رو ميشناسه حسرت هاش رو ميشناسه و وقتى در بيرون از خودش اونها رو ميبينه بالغانه رفتار ميكنه
.
.
#خودشناسی_خودآگاهی #خودآگاهی #خودشناسي
https://t.me/erfanvametafizik

#سایه
#یونگ
https://t.me/erfanvametafizik

اسامی الله با صوتی بسیار زیبا
#الله
#قرآن
https://t.me/erfanvametafizik

چهار نکته ی مهم در مورد موجودات ماورایی در کنار ما

#ماورا
#موجودات
#روح
https://t.me/erfanvametafizik

#روح
#زندگی
#بیداری
https://t.me/erfanvametafizik

شناخت خود ، اصلا پدیده ی آسانی نیست. اتفاقا بسیار سخت و درداور است.
اگر کسی غیر از این گفت ، سواد و آگاهی را از او دریافت نخواهید کرد.
#بیداری
#آگاهی
https://t.me/erfanvametafizik

هیچ چیزی بدون بها نیست.... مخصوصا بیداری.

#بیداری
#روح
https://t.me/erfanvametafizik

#هستی
#بیداری_روح
#آگاهی
https://t.me/erfanvametafizik

همزمانی و ناخوداگاه جمعی از دید یونگ
#یونگ
#بیداری_روان
#روح
https://t.me/erfanvametafizik

#یونگ
https://t.me/erfanvametafizik

کیمیاگری در عرفان و متافیزیک، یکی از عمیق‌ترین و رمزآلودترین مفاهیم است که برخلاف برداشت سطحی رایج از تبدیل فلزات پست به طلا، در حقیقت اشاره به دگرگونی روح، آگاهی، و ماهیت انسان دارد. این علمِ نمادین و شهودی، پلی‌ست میان فیزیک و متافیزیک، میان ماده و معنا، و میان سایه و نور.


---

✦ کیمیاگری؛ سفری از سرب به طلا، از ناخودآگاه به خویشتن حقیقی

کیمیاگری، در هسته‌ی خود، استعاره‌ای از سفر فردی انسان برای رسیدن به خویشتن اصیل (Self) است. همان‌گونه که کارل گوستاو یونگ، روانکاو شهیر سوئیسی، کیمیاگری را بازتاب ناخودآگاه جمعی بشر دانست، عرفا نیز آن را سفری باطنی می‌دانند که انسان طی آن «سرب نفس» خود را به «طلای روح» تبدیل می‌کند.


---

✦ چهار مرحله‌ی اصلی کیمیاگری باطنی:

در سنت کیمیاگری، چهار مرحله‌ی اصلی برای تبدیل سرب به طلا وجود دارد که دقیقاً منطبق بر مسیر رشد روحی در عرفان و متافیزیک است:

➊ Nigredo – سیاه‌کاری (سایه و ویرانی):

مرحله‌ی اول کیمیاگری، مواجهه با «سایه» و بخش‌های تیره‌ی روان است. در این مرحله، ساختارهای کهنه، باورهای غلط، هویت‌های ساختگی و «نفس» فرو می‌ریزد.
همان‌جایی‌ست که شب تار روح آغاز می‌شود.

> 🔥 در عرفان، این مرحله با فنا و توبه مطابقت دارد؛ شکستن من کاذب.




---

➋ Albedo – سپیدی (تطهیر و روشنی):

پس از سوختنِ ناخالصی‌ها، آگاهی آغاز به پالایش می‌کند. ذهن روشن می‌شود. آرامش و وضوح می‌آید. در این مرحله، خودآگاهی، صداقت، و ارتباط با درون افزایش می‌یابد.
چاکراها آغاز به هم‌راستاسازی می‌کنند و هاله‌ی بدن پاک می‌شود.

> 🌕 در عرفان، این مرحله را می‌توان با اخلاص و صفای باطن مقایسه کرد.




---

➌ Citrinitas – زردی (طلوع خورشید درون):

آگاهی طلوع می‌کند. فرد به تدریج با نفس حقیقی یا روح خویش تماس می‌گیرد. الهام، شهود، و خلاقیت بیدار می‌شود.
در این مرحله، انرژی‌های خفته مانند کندالینی آغاز به صعود می‌کنند.

> ☀️ در متافیزیک این مرحله، معادل بیداری چشم سوم و آگاهی کیهانی است.




---

➍ Rubedo – سرخی (اتحاد مقدس):

در این مرحله‌ی نهایی، خود زمینی و خود الهی یکی می‌شوند. اتحاد بین ماده و معنا رخ می‌دهد. جسم و روح، متعادل و آگاه در جهان زندگی می‌کنند.
انسان کیمیاگرِ خویشتن می‌شود؛ نه‌تنها درونش را، بلکه زندگی‌اش را متحول می‌سازد.

> 🔴 این مرحله در عرفان، همان بقاء بالله است: باقی‌ماندن در نور پس از فنا.




---

✦ کیمیاگری به‌مثابه‌ی فرآیند فعال‌سازی هاله و چاکراها

چاکرای ریشه: سرب ناخالصی‌ها و ترس‌ها

چاکرای قلب: محل تطهیر و عشق‌ورزی بی‌قید

چشم سوم و تاج: محل تجلی طلا و نور درونی


کیمیاگر واقعی، کسی‌ست که مسیر انرژی را از زمین تا آسمان در درون خویش هموار می‌سازد.


---

✦ ابزارهای کیمیاگری باطنی:

تنفس آگاهانه: کنترل انرژی حیاتی

مراقبه و سکوت: پالایش میدان اتری

حضور در لحظه: آتش درون برای سوزاندن ناخالصی‌ها

نمادها، مانتراها، و اسطوره‌ها: زبان پنهان ناخودآگاه



---

✦ سخن نهایی:

> کیمیاگر بودن، یعنی جهان بیرون را نجات ندهی،
بلکه شعله‌ی آگاهی را درون خویش برافروزی.
طلا، نه فلز، که نوری‌ست که از قلب خاموش تو برمی‌خیزد.

#کیمیاگری
#بیداری_روان
#روح
https://t.me/erfanvametafizik

مسیر تکامل انسان از تزکیه‌ی نفس می‌گذره.
"رستگار شد آن‌که نفس خود را پاک کرد و زیانکار شد آن‌که آن را آلوده ساخت." (شمس ۹-۱۰۱)
محبت و معرفت، آتش اختیاریه، آتشی شیرین که تو رو نرم‌نرم می‌سازه. ولی اگر از این راه نری، آتش اجبار به شکل رنج و بلا بالا سرت میاد.
کل جهان یک فرایند کیمیاگری عظیمه؛ این دنیا کوره‌ایه که در اون ناخالص از خالص جدا می‌شه.
"تا خداوند پلید را از پاک جدا کند و پلیدی‌ها را روی هم انباشته و همه را در جهنم قرار دهد." (انفال ۳۷)
اما انسان نادان و ظاهربین، اسیر نشانه‌ها و شکل‌ها می‌شه و ظاهر فریبنده او را به هزار شاخه‌ی فرعی و گمراه‌کننده می‌کشن.
به هزار توی بی‌پایان. در حالی‌که راه سعادت فقط یکیه.
هرچه به باطن و حقیقت نزدیک‌تر بشی، تضادها کمتر می‌شن و پلیدی‌ها محو می‌شن تا جایی که یکی یکی از بین میرن.
ولی هرچه به ظاهر و چیزهای بیرونی دل ببندی، بیشتر در گمراهی و توهم فرو میری.
https://t.me/erfanvametafizik

در کیمیاگری، سرب نماد نفسیه خام، سنگین و زمینیه و طلا نماد نفس نورانی، الهی و متعالیه.
تبدیل سرب به طلا یعنی دگرگونی کامل آگاهی؛ یعنی مرگ منِ کهنه و تولد منِ تازه.

آتش نماد پاکسازی و تصفیه‌ست. اگه خودت با اراده و آگاهی، این کیمیاگری درون رو آغاز نکنی، جهان بیرون (که آینه‌ی تمام‌نمای درونه) تو رو در کوره‌ی خودش می‌اندازه: بحران‌ها، شکست‌ها و آشوب‌ها ناخالصی‌هات رو می‌سوزونن تا مجبور بشی طلا بشی.

«ما آن‌ها را با عذاب‌های کوچک‌تر پیش از عذاب بزرگ می‌چشیم، شاید بازگردند.» سحده ۲۲

دنیای بیرون همیشه انعکاس درونه. اگر درونت سربه، بیرونت هم فرو می‌ریزه تا وادارت کنه طلا بشی.

آتشی که در بیرون شعله می‌کشه، چیزی جز تسویه‌ی کارمایی نیست. انرژی‌های سرکوب‌شده و ناخالصی‌های روانیت اگر در درون حل نشن، به شکل بیماری، شکست یا حادثه بیرون می‌زنن. این آتش، قانون جهانه. تصفیه‌ای اجبار‌ی برای رها شدن تو از زنجیرهای پنهان خودت.


🌌 #کیمیاگری_باطنی #قران
https://t.me/erfanvametafizik