🌼 بامدادان با بیدل

برق، با شوقم، شراری بیش نیست
شعله، طفلِ نی‌سواری بیش نیست

لاله و گُل، زخمیِ خمیازه‌اند
عیشِ این‌گلشن، خُماری بیش نیست

می‌رود صبح و اشارت می‌کند
کاین‌گلستان، خَنده‌واری بیش نیست!

تا شوی آگاه، فُرصت رفته است؛
وعده‌ی وصل، انتظاری بیش نیست

چون سَحَر، نقدی‌که در دامان توست
گر بیفشانی غباری بیش نیست

تا به‌کِی نازی به حُسنِ عاریت؟
ما و من آیینه‌داری بیش نیست

غرقه‌ی وهم‌ایم؛ وَرنَه این مُحیط
از تُنُک‌آبی‌، کناری بیش نیست...

@abdolhamidziaei

#وقت_غزل

در خالیِ آینه نمایان شد
زُل زد به خود آن‌قَدَر که حیران شد

از عشوه‌ی او شکُفت زیبایی
در عطر نسیمِ صبح، پنهان شد

جوشید شبیه چشمه‌ای در خویش
دریا و کویر و کوه و باران شد

میخانه کجاست؟ مسجد جامع
کفر آمد و دست‌گیرِ ایمان شد

یک قطره چکید از سبویِ وصل
آمیخت به خاکِ رنج و انسان شد

شَک، شد ملکوتِ آدمی‌زاد و
قصرِ کلماتِ خواب ویران شد

سروی که دخیلِ همّتِ ما بود
شد هیزم و نذرِ پُختنِ نان شد
 
                                              🔳

نزدیکِ غروب بود و... آیینه
از خلقتِ خویشتن پشیمان شد!

#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei

قصه‌ای دیگر بگو!
این قصه‌ها را از بَرَم
بُر بزن!
از نو بچین!
دستِ قضا را از بَرَم

قبله‌ها
کج شد
به سمت عشوه‌ی بازارها
رفته‌ام بسیار و
  سعیِ بی‌صفا را از بَرَم

عاشقی
ایثارِ نومیدی‌ست
ای‌دلقک برقص!
من
سکوت و
گریه‌های بی‌صدا را از بَرَم

...خسته‌ام
از خرقه‌هایم
در تناسخ‌های دور
شوخیِ تلخِ بقا بعد از فنا را
از بَرَم

آه!
ماهی
مُرده‌اش هم
بوی دریا می‌دهد!
نقشه‌های گُم‌شدن در ناکجا را
از بَرَم...

#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei

❇️فایل صوتی شرح هشت کتاب سهراب سپهری
☀️دکتر عبدالحمید ضیایی
🔳ترم دوم، جلسه چهارم
(عبور از خواهش به خاموشی)
سه‌شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۴
🔳موسسه آموزگارا
@abdolhamidziaei

شعر و اندیشه سهراب سپهری (دوره ۳)
دکتر عبدالحمید ضیایی
در این دوره دکتر عبدالحمید ضیایی، دکترای مطالعات عرفان تطبیقی، با بهره‌گیری از ادبیات، عرفان و فلسفه، در ادامه دوره های اول و دوم به وجوه کمتر شناخته شده شعر و اندیشه سهراب سپهری خواهند پرداخت.

⏳۸ جلسه ( ۱.۵ ساعته)
🕗زمان برگزاری:
روزهای سه شنبه ساعت ۲۱ الی ۲۲:۳۰

آغاز دوره : ۲۸ مرداد

لینک ثبت‌نام:
https://amozegara.com/product/andishesohrab3/


به آموزگارا بپیوندید
@amozegara

ﺁﺏ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﺑﺮﻓﯽ‌ﮐﻪ
ﺑﺮ ﻗﻠﻪ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﻧﺸﯿﻨﺪ

ﺑﺮﻓﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺩلم؛
ﻧﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺷﻨﺎﺳﺪ
ﻧﻪ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ...

ﻧﻪ ﺑﯽ‌ﺗﻮﺍﻡ
ﻧﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ

ﻭ شب
ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﺳﻮّﻣﯿﻦِ ﺗﻨﻬﺎﯾﺎﻥ ﺍﺳﺖ!

#عبدالحمید_ضیایی
#در_ازدحام_تنهایان


🔼موسیقی شبانه
🎶 #باران_در_شب_پاییز

@abdolhamidziaei

📌فایل صوتی
درسگفتار «حکمت اشراق سهروردی»

📚جلسه سوّم:
سلسله‌مراتب نور و خیال در حکمت اشراقی
🖋️مدرس: دکتر عبدالحمید ضیایی

🟢هجدهم مردادماه ۱۴۰۴
🌱موسسه مِهر شمس رویان🌱

@abdolhamidziaei

✴️ تأمل فلسفی درباره امر قدسی
🔻درهم‌تنیدگی شر و خیر به روایت رودلف اوتو:

این هم‌چون خطایی است که مرتکب می‌شویم
اگر وجه «مهابت/ august» امرِ قدسی را به سادگی به «خیرِ اخلاقی» تقلیل دهیم!
به جای آن‌ که بگوییم وجه مهابت امرِ قدسی، صرفاً در قالب خیر اخلاقی طرحواره‌بندی/ schematize می‌شود، یا وقتی امر قدسی را با «ارادهٔ کاملاً نیک» یکسان می‌پنداریم.

➕ منبع:

- Rodulf Otto, The Idea of the Holy: An Inquiry into the Non-Rational Factor in the Idea of the Divine and its Relation to the Rational, John W. Harvey (tr.), 2nd. edition, 1952, p. 47.


@abdolhamidziaei

🍷وقال لي: القُرب الذي تعرِفُه مسافة، والبُعد الذي تعرفه مَسافة، وأنا القريب البعيد بلا مسافة...

و به من گفت: قُربی که می‌شناسی، فاصله است و بُعدی که می‌شناسی، فاصله است.
من اما قریبِ بعیدِ بی‌فاصله‌ام...

💠عبدالجبار النَفِّری، عارف بزرگ و گمنام قرن چهارم هجری

@abdolhamidziaei

🔹️غزل بخوانیم

نه کسی از این خیال‌آباد جایی رفته است
نه غریبی آمده، نه آشنایی رفته است…

از اُمیدِ بی‌جهت در این جهانِ بی‌مدد
بر سر اولادِ آدم، هر بلایی رفته است!

ای سلوکِ گُم‌شدن‌ در بادها و یادها!
جاده هم شاید به خوابِ خسته‌پایی رفته است

جز فراموشی کسی از ما نخواهد کرد یاد
بین ما هم روزگاری ماجرایی رفته است

بعد از این چشمِ تماشا باش و رستاخیزِ خویش 
تا شود عینِ عَطا، هرجا خطایی رفته است

خالی از آوازِ آزادی، خیابانی مَباد!
مُرغِ آمین! بر لبِ مستی دعایی رفته است

تیری افکندم به تاریکی به صید سایه‌ای
کافری از نو پیِ کُهنه‌خُدایی رفته است...

#عبدالحمید_ضیایی
#خبری_نیست
@abdolhamidziaei

🌓 زمانی برای شعر و موسیقی

آن قَدَر بارِ ندامت به وجودم جمع است
که اگر پایم از این پیچ‌وخم آید بیرون،
 
لنگ‌لنگان، درِ دروازه‌ی هستی گیرم
 نگذارم که کسی از عدم آید بیرون!
                                       
🍷«مسیح کاشانی»

🎼 قطعه‌ی گریه‌ی لیلی
🍃ویولن‌نوازی استاد اسدالله ملک
@abdolhamidziaei

🔳آتن را با اورشلیم چه‌کار؟

🔴 جدال دین با فلسفه
☀️ پاره‌ی نخست: دشمنی مارتین لوتر با ارسطو:

اگر دانشگاه‌ها دگرگون نشوند، چه خواهند بود مگر کانون‌هایی برای عیش و طَرَبِ بی‌بند و باری، جاهایی که در آن از بایبل(کتاب مقدس) و ایمان مسیحی اندک می‌آموزند و در آن، نه مسیح، بلْ آن آموزگارِ کوردل و پاگان(کافر، مُشرک)، یعنی ارسطو، فرمان می‌راند؟
از این‌رو رأی من آن است که طبیعیات، متافیزیک، رسالهٔ «دربارهٔ نفس» و اخلاقِ ارسطو -که تا امروز بهترین آثارش شمرده شده‌اند- با همهٔ نوشته‌های دیگرش دربارهٔ طبیعت به‌کلی به دور افکنده شوند؛ چه، از این کتاب‌ها نه دربارهٔ طبیعت چیزی می‌توان آموخت و نه دربارهٔ روح.

گذشته از این، هنوز هیچ‌کس او را درست نفهمیده است و بسیاری جان‌ها به کوششی بی‌ثمر و اتلافِ زمانی گرانبها گرفتار آمده‌اند. به جرأت می‌گویم که یک کوزه‌گر دانشش از طبیعت بیش از آن چیزی است که در این کتاب‌ها یافت می‌شود.
از سوزِ دل است که می‌بینم این پاگان مذموم و خویشتن‌پسند با این نوشته‌های گمراه‌کنندهٔ خویش چه بسیار از برترین مسیحیان را فریب داده و به بازی گرفته است؛ خدا او را به کیفرِ گناهان ما همچون آفتی بر ما فرستاده است. همین بدبخت در بهترین کتابش، «دربارهٔ نفس»، می‌آموزد که جان با تن می‌میرد؛ و چه‌کسان که کوشیده‌اند بیهوده آبروی او را پاس دارند!

گویی ما بایبل را نداریم که دربارهٔ همه‌چیز به‌کمالْ آموزگار ماست؛ چیزهایی که ارسطو ذرّه‌ای از آن نمی‌داند.
و این بُت‌پرستِ مرده چنان چیرگی یافته که نزدیک بود نوشته‌های خدای زنده را از میان بردارد. چون در این مصیبت می‌اندیشم، تنها می‌توانم باور کنم که شیطان این دانش را به میان آورده است.


...به‌همین نحو، کتاب اخلاقش بدترینِ همهٔ کتاب‌هاست؛ آشکارا با لطف الهی و تمامی فضیلت‌های مسیحی دشمن است و بااین‌همه آن را از بهترین آثارش می‌انگارند. دور باد چنین کتاب‌هایی! بگذارید از مسیحیان دور بمانند. هیچ‌کس نتواند مرا به غلو یا به داوری دربارهٔ امر ناشناخته متّهم کند. دوستِ نازنین، من می‌دانم چه می‌گویم: ارسطوی خویش را همچون تو و همانندانِ تو می‌شناسم؛ بر او درس داده‌ام و درس گرفته‌ام، و از توماس آکویناس یا دونس اسکوتوس بهترش می‌فهمم؛ این را بی‌تکبّر می‌توانم بگویم و اگر باید، اثبات کنم. برایم مهم نیست که خردمندانی بزرگ قرن‌ها رنج خویش بر او نهاده‌اند؛ این‌گونه اعتراض‌ها دیگر چون گذشته مرا نمی‌آزارد، که روشن است خطاهایی بس بزرگ‌تر قرن‌های بیشتر در جهان و دانشگاه‌ها پایدار مانده‌اند. با خوشنودی می‌پذیرم که کتاب‌های منطق، خطابه و شاعریِ ارسطو ــ یا دست‌کم صورتِ تلخیص‌شدهٔ آنها ــ برای تمرینِ درستِ سخن گفتن و خطابهٔ جوانان نگه داشته شود؛ امّا شرح‌ها و حاشیه‌ها باید یکسره برچیده گردد، چنان‌که خطابهٔ سیسرون بی‌حاشیه خوانده می‌شود، منطق ارسطو نیز بی‌این تفسیرها باید خوانده شود."

🔻منبع:
❇️ - Martin Luther, "To the Christian Nobility of the German Nation Concerning the Reform of the Christian Estate", in: i, vol. 44, James Atkinson (tr. & ed.)

#تأملات_فلسفی
#فلسفه_ستیزی

@abdolhamidziaei

✴️ دمی با خویشتن

در سِیرِ زندگانی ما، چیزی هست که مافوقِ تمامِ چیزها قرار دارد و آن این حقیقت مُسلٓم است که ما غالباً دیوانه‌تر از آن هستیم که خود خیال می‌کنیم.

❇️ #آرتور_شوپنهاور
@abdolhamidziaei

🤍 حالِ خونین‌دلان...

یکی از نکته‌بینان، سولون {از حکیمان هفت‌گانه‌ی یونان باستان} را درحال گریه بر مرگ پسرش دیده بود.
از او‌پرسید:
- چرا می‌گریی؟
در حالی که می‌دانی با گریه‌ات، مُرده برنمی‌گردد!

مرد حکیم در پاسخ گفت:
- درست به همین‌جهت می‌گریَم؛
به همین‌جهت که عبث است...

🍁میگوئل. د. اونامونو، درد جاودانگی، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، نشر ناهید.

🔸@abdolhamidziaei

✴️ ذکر شبانه:

أليسَ القلب أولى بالزهايمر مِن العقلِ أحياناً؟

آیا گاهی
قلب
سِزاوارتر از عقل
برای آلزایمر نیست؟

#محمود_درویش

🎼 آوایی در امتداد شب
🔳Coma
☀️Yann Tiersen


@abdolhamidziaei

شیوه‌های درست اندیشیدن
دکتر عبدالحمید ضیایی


☀️در فصل هفتم از مسیر دلنشین دیدار با خویشتن، به گفتگو درباره شیوه‌های درست اندیشیدن خواهیم پرداخت.

به همت موسسه آموزگارا، در منزل هفتم این درس‌گفتار آنلاین، به تکنیکها و روشهای درست اندیشیدن خواهیم پرداخت.


 ۸جلسه ( ۱و نیم ساعته)

 زمان برگزاری:
🌙جمعه‌ها ساعت ۲۱

آغاز  ۳۱ مرداد ماه ۱۴۰۴

علاقه‌مندان به ثبت‌نام و حضور در این دوره می‌توانند به لینک مستقیم زیر مراجعه نمایند

https://amozegara.com/product/andishidan/

#دیدار_با_خویشتن
#عبدالحمید_ضیایی


آموزگارا
@amozegara

🍷 سِفٔرِ سرگردانی

بَخشای بر آن‌که جز تو یارش نبُوَد
جز خوردنِ اندوهِ تو کارش نبُوَد

در عشق، چه حالتی‌ش باشد! که دَمی
هم با تو و هم بی‌تو قرارش نبُوَد...


🔳 ابوسعید ابوالخیر

✨ سفرکارگاه قونیه
۱۲ تا ۱۹ شهریور
فرصتی ویژه برای عاشقان فرهنگ و ادب
با همراهی و سخنرانی دکتر عبدالحمید ضیایی،دکتر امیرحسین ماحوزی و مهندس محمدحسین نعمتی

با حضور و اجازی : استاد وحید تاج و استاد نیما حدادی

✈️ پرواز مستقیم ماهان از تهران به آنکارا
🚍 اتوبوس از انکارا به قونیه و بالعکس
🏨 ۷ شب اقامت در هتل زیبای سلجوق + صبحانه عالی
✅ حضور دربارگاه عرفانی مولانا 🕌 و مقام شمس
✅ موزه پاناروما و باغ زیبای پروانه‌ها 🦋
✅ روستای تاریخی سیله🏡
✅بازدید از مقبره آتش‌باز ولی و طاووس بابا
✅ حضور در مراسم سماع
✅ شرکت در کارگاه مولاناشناسی و آموزش سماع و سخنرانی‌های تخصصی

به کانال علاقمندان به سفر قونیه بپیوندید

https://t.me/+YOn5voT7KyQzMzE0

به صفحه اینستاگرام آموزگارا بپیوندید
https://www.instagram.com/reel/C89ofR-KaZk/?igsh=aG1idjd4ZnJrY3Bl

📳 تلفن ثبت‌نام :
09354748195

تلگرام
@Behifazel

واتساپ
https://wa.me/989354748195


به آموزگارا بپیوندید.
@amozegara

🍊با آموزگارا سفری متفاوت را تجربه کنید.
@amozegara
به آموزگارا بپیوندید
@amozegara

❇️ غزل بخوانیم

پشیمان است یوسف هم، از این تقوای بی‌گاه‌اش
زلیخایی دگر کو؟ تا بیاندازد تهِ چاه‌اش

من آن پیغمبرم‌ که چاهِ کنعان را نمی‌بیند
ولی از مصر، بویِ جامه، روشن می‌کند راه‌اش!

تو مثل صبحِ دیدارِ نخستین، سختٔ‌‌زیبایی!
جهان بی‌تو؛ غروبی کهنه با اندوهِ جانکاه‌اش

به استغفار لب وا کردم و جز بوسه یادم نیست؛
دل دیوانه‌ای ماند و ضمیرِ ناخودآگاه‌اش

در انجیلِ یهودا، غیر خاری خُشک و خون‌آلود
جوانه یا گلی نشکفته بر تاجِ شهنشاه‌اش

که گاهی، غیر رفتن، هیچ‌راهی پیش رویت نیست
شفا؛ گاهی گذشتن‌ از دل است و هرچه دلخواه‌‌اش

هَدر شد آدمی، در جستجوی نان و آزادی
بگو عمرِ تباه و رفته‌ی ما، کیست خونخواه‌اش؟

#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei

☀️ یک نکته از این معنی

هفت‌سال پس از مرگِ آدمی، تیره‌ی پُشت او به مار بَدَل می‌گردد.

🔳 تلمود، باوا قَمّا: ۱۶ الف

@abdolhamidziaei

❇️ مولانا و تجربه یکبارگی و ناگهان ✨

🍃شرحی دل‌نواز بشنوید
بر غزل مولانا با مطلع
«این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده‌ام»

به همت استاد عزیز و دانشور آقای دکتر محمدجواد اعتمادی

🍷 آدرس کانال ارزشمند ایشان :
@hozoormolana

‌.☀️آن پرسشِ بزرگ

به پیری هم نفهمیدیم افسوس!
که هستی، بازیِ طفلانه‌ی کیست؟

#بیدل_‌دهلوی

@abdolhamidziaei

🌓 حقیقت این است که:
ما تکّه‌تکّه‌ایم،
درهم‌شکسته

و تلاش می‌کنیم
از میان ویرانه‌ها معنایی بسازیم.

«نوشتن»، عملی‌ است
که در آن باور داریم
این تکّه‌ها هنوز هم
ارزش آن را دارند که کنار هم چیده شوند.»

🔺Ingeborg Bachmann

@abdolhamidziaei

#غزل_بخوانیم

افسوس که یک عُمر چو خط‌های موازی
گشتیم پیِ عشقِ حقیقی و مَجازی

کو آینه‌یی روشن از آن فلسفه‌بافی؟
سیمرغِ چه قافی‌ شده این قافیه‌سازی؟

دیدارِ تو قسمت‌ نشد این‌جا و به‌ناچار
رفتیم پیِ کشفِ جهان‌هایِ موازی

دلتنگی اگر سر برود، سود ندارد
آن باده‌ی منصوری و این الکلِ رازی...

هر آن‌چه که دادی همه را باز‌ گرفتی
ما را نگرفته‌ست جلالِ تو به‌ بازی؟

ای نقطه‌ی پرگارِ سفر تا نرسیدن!
من خسته‌ام از  شُعبده و مُعجزه‌بازی

مگذار که آواره شوم در شبِ تردید
با گریه چو رود آمده‌ام راهِ درازی

دل رفت و یقین گم شد و از یادِ تو رفتیم
شاید که چنین است تو را بنده‌نوازی!

#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei