Лента постов канала CINEMANIA | سینمانیا (@CineManiaa) https://t.me/CineManiaa On the image [Visual Arts, Performing Arts] All the content in this channel is original, either written by the admins or translated by them. Instagram: www.instagram.com/cine.maniaa ru https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Thu, 21 Aug 2025 00:10:01 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Tue, 19 Aug 2025 19:17:57 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Tue, 19 Aug 2025 12:21:25 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Wed, 13 Aug 2025 12:55:57 +0300
● «تصویر و زندگی»، «سینمانیا» و «رئالیسم تاریک» برگزار می‌کنند:

●● سلسله‌نشست‌هایی برای بازاندیشی در «حیوانیت»؛ این‌که حیوانیت چیست؟ صرفاً یک وضعیتی زیستی‌ست یا بستری‌ست برای فهم چیزها و ایده‌ها از خلالِ چشم‌اندازهای زیباشناختی، اخلاقی و فلسفی؟ با تشکیک در مرزهای انسان و ناانسان، از پژوهشگران خواهیم پرسید: حیوان در ما چگونه سخن می‌گوید؟ به‌واسطهٔ سینما و نقاشی، موسیقی، ادبیات و تئاتر، فلسفه و علومِ شناختی ـ تکاملی. با ما همراه شوید.

●●● در نشست نخست به سراغ بازبینی فیلم «ناگهان بالتازار» از روبر برسون خواهیم رفت؛ متنی پژوهشی برگزیده‌ایم تا از خلال آن ـ با هم ـ به دل فیلم بزنیم و بپرسیم: کارگردان از یک الاغ چه می‌خواهد و دقیقاً چیست آن زیبایی‌شناسی رواقی‌مسلکانه در سینمای برسون؟ یا به عبارتی، یک الاغ چه کارهایی می‌تواند برای زبان سینما انجام دهد؟ از سوی دیگر، می‌خواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا حیوانیت در این فیلم تنها به حضور یک الاغ محدود نمی‌شود، همچنان‌که برسون او را به‌عنوان سطحی بی‌واسطه برای دریافت و بازتاب جهان انسانی به کار گرفته. در واقع، بالتازار در فیلم برسون، بی‌آنکه روایت را هدایت کند، منطق دراماتیک را به یک تجربه‌ی ناب حسی و تصویری بدل کرده؛ چیزی شبیه به ادراک یک حیوان.

●●●● این سلسله‌نشست‌ها با هدایت رامین اعلایی، علی جمشیدی و عرفان غیاثی از طریق اپلیکیشن زوم برگزار خواهند شد.

◄ تاریخ برگزاری جلسه‌ی اول: دوم شهریور ساعت بیست‌وسی
◄ شرکت در این سلسله‌نشست برای عموم آزاد است.
برای ثبت‌نام کلیک کنید.

@poster_cinematography | @Cinemaniaa | @theblackpawnchannel
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Sat, 09 Aug 2025 15:16:17 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Fri, 08 Aug 2025 22:47:47 +0300
نقاش در مقام عکاس؛
وقتی ادگار دُگا عکاسی می‌کند.

◄ نکته: عکس سوم سلف‌پرتره است.

@CineManiaa | سینمانیا
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Fri, 08 Aug 2025 10:18:09 +0300
یونیکا زورن (۶ جولای ۱۹۱۶ – ۱۹ اکتبر ۱۹۷۰) و هیولاهایش
#unicazürn

@CineManiaa | سینمانیا
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Fri, 01 Aug 2025 10:35:14 +0300
در حدود سال ۱۹۲۹، چند عکس از ژاک-آندره بوئیفار با موضوع انگشت شست پا، ژرژ باتای را به تأملی ریشه‌ای درباره‌ی جایگاه بدن در تجربه‌ی انسانی وامی‌دارد. در این عکس‌ها، شست پا با بزرگ‌نمایی شدید و تضادِ تندِ نور و سایه، از هرگونه جلوه‌گری بصری خالی شده و در مجاورت کامل با زِبری، سایش، و جنسِ زمینیِ پوست قرار گرفته. ناخن تَرَک‌خورده، بافتِ خشن، و فرم بدشکل این عضو، مستقیماً و بی‌پرده در مرکز تصویر قرار دارند. درهرحال این مواجهه -با جزئیاتی که معمولاً سرکوب یا حذف می‌شوند- باتای را با پرسشی بنیادین روبه‌رو می‌کند: چه چیزی انسان را از حیوان متمایز می‌سازد؟ و خود چنین پاسخ می‌دهد: نه زبان و اخلاق، که همین انگشت شست پا. عضوی که در فرآیندِ تکامل، توانِ گرفتنِ شاخه‌ها را از دست داده و باعث شده انسان دیگر نتواند با پاهایش از درخت بالا برود یا خودش را از شاخه‌ها آویزان کند. در واقع این تغییر، او را -در حالتی ایستا و در تماس دائمی با خاک- به سطح زمین رسانده است. وضعیتی تازه که باتای آن را لحظه‌ای می‌داند که در آن، بدن با شرم، آگاهی و واقعیتی زمینی رو‌در‌رو می‌شود.
اما تماس با زمین فقط یک دگرگونی زیستی نیست. در فرهنگ انسانی هم پا -و به‌ویژه شست پا- همواره در جایگاهی فرعی و کم‌اهمیت قرار داشته؛ عضوی که نه موضوع توجه است و نه منشأ نفرت. ما آن را می‌پوشانیم، فراموش می‌کنیم، کنار می‌زنیم، چنان‌که انگار حذف‌شدنش چندان اهمیتی ندارد. اما برای باتای، همین بی‌اهمیتیِ ظاهری، نشانه‌ی نوعی سرکوبِ عمیق‌تر است، بی‌اعتنایی‌ای که چیزی را واقعاً حذف نمی‌کند، بلکه آن را به سطحی ناپیدا، اما فعال، می‌راند. در واقع، آن‌چه کنار گذاشته می‌شود، هرگز از میان نمی‌رود؛ به ناحیه‌ای پنهان رانده می‌شود و همان‌جا، در سکوت، تداوم می‌یابد تا در لحظه‌ای دیگر، به‌شکلی ناخودآگاه و واژگونه بازگردد: در قالب میل، فتیش، یا به عبارت بهتر، در هیئت پرستشِ چیزی که پیش‌تر طرد شده بود.
در نتیجه، انسان با دو کشش متضاد زندگی می‌کند: میل به صعود و پیوندی پنهان با سقوط. از یک‌سو، خاطره‌ی بالا رفتن، هنوز در ناخودآگاه او زنده است، گریز از سنگینیِ ماده، و از سوی دیگر، بدن او به زمین وابسته مانده. در واقع پاهایش، و به‌ویژه شست پایش، او را در تماس دائم با چیزی نگه داشته که ذهنِ آگاه می‌کوشد نادیده‌اش بگیرد. و همین تماس است که شرم، میل، مرگ، و میل به مرگ را در هم تنیده. باتای می‌گوید شست پا، همان نقطه‌ای‌ست که این تنش بنیادین میان رؤیای تعالی و واقعیت زوال را به صریح‌ترین شکل ممکن آشکار می‌کند.

@CineManiaa | سینمانیا
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Tue, 29 Jul 2025 10:14:08 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Tue, 29 Jul 2025 10:13:57 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001066970939 Fri, 25 Jul 2025 12:50:54 +0300
اختلالِ مدرن: جکیل، هاید و مصرف ادبی
درباره‌ی داستانِ مورد غیرعادی دکتر جکیل و آقای هاید نوشته‌ی رابرت لویی استیونسن
قطعاتی از کتاب نوشته‌هایی در باب مواد مخدر، سِیدی پِلَنت

@CineManiaa | سینمانیا
Подробнее
]]>