Лента постов канала التماس تفکر (@mmoltames) https://t.me/mmoltames تبلیغات 👈 @mr_mim3 ru https://linkbaza.com/catalog/-1001070421326 Tue, 05 Aug 2025 08:28:14 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001070421326 Fri, 01 Aug 2025 06:53:37 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001070421326 Mon, 21 Jul 2025 10:08:45 +0300
تروماهای کودکی چطور تو بزرگسالی خودشون رو نشون میدن!؟

اینطوری که؛

۱. وقتی تو بچگی مدام توسط بزرگتر‌ها نادیده گرفته میشی یا رها میشی و به نیازهات نمی‌رسن!، تو بزرگسالی با ترس از رها شدن دست و پنجه نرم می‌کنی و با کوچک‌ترین نشونه طردی استرس و اضطراب وجودت رو به آتیش میکشه.

۲. وقتی تو یه محیط بی‌ثبات، پر تنش و غیرقابل پیش بینی بزرگ میشی. سیستم عصبی مرکزیت یاد می‌گیره که در حالتی از هشیاری دائمی زندگی رو جلو ببره و هر آن منتظر یه اتفاق ناگوار باشه، در نتیجه در مواجهه با محرک‌ها و ابهامات، زودتر اضطراب می‌گیری، زودتر به هم می‌ریزی و دیرتر آروم میشی

۳. وقتی تو محیطی بزرگ میشی که دائم ازت انتقاد می‌کنن یا شاهد زیر سوال بردن این و اونی!، یاد می‌گیری که عیب و نقص داشتن و خطا کردن پذیرفتنی نیست و هرکی کار اشتباهی کرد آدم اشتباهیه، پس فوری و بدون همدلی و مهربونی باید بهش توپید و به تندی واکنش نشون داد.

۴. وقتی تو یه محیط بیش از حد محافظت کننده بزرگ میشی و اجازه امتحان، کسب تجربه و یاد گرفتن رو بهت نمیدن!، به جات انتخاب می‌کنن و به جات زندگی می‌کنن و دائم از شکست خوردن و آسیب دیدن می‌ترسوننت!، ترس از شروع کردن و بلد نبودن و شکست خوردن میشه کابوس زندگیت...

۵. وقتی تو محیط ناپایداری بزرگ میشی که اختلافات زیاد پدر و مادر فضای گرم و صمیمی خونه رو سرد و بی‌روح کرده و یه تعامل مثبت دو طرفه رو به چشمت ندیدی!، با ساختن این باور که زندگی همینه و همه روابط همینن!، احتمال اینکه پای کسی بمونی که میدونی باهاش آینده‌ای نداری بیشتر میشه...

۶. وقتی تو یه فضایی بزرگ میشی که یا دائم دعوا بوده و یا اجتناب از بگومگو و سرپوش گذاشتن روی اختلاف نظر!، چون مهارت لازم برای گفت‌و‌گوی موثر رو یاد نگرفتی، مواقعی که اختلافی پیش میاد!، یا به دنبال احقاق حق با پرخاشگری می‌گردی و یا با فاصله گرفتن، همه چیز رو می‌ریزی تو خودت...

۷. پس چون ندیدیم و یاد نگرفتیم که چطور اختلاف‌هامون رو حل کنیم!، وقتی بحثی پیش میاد، نمی‌دونیم بعدش چطور رفتار کنیم!، بنابر این یا وانمود می‌کنیم که اتفاقی نیفتاده و با بی‌توجهی همه چیز رو عادی جلوه میدیم. یا ماجرا رو به دل میگیریم و تا مدت‌ها اون رو بلای جون‌مون می‌کنیم...

۸. وقتی تو بچگی به اندازه کافی به ما توجه نشه! و عشق و محبتی که لایقش هستیم رو دریافت نکنیم!، تشنه توجه و تایید میشیم. پس ناخواسته می‌گردیم هرجا بیشتر به سمت ما توجه روانه بشه به اون سمت قدم برمی‌داریم، بی‌توجه به اینکه این توجه تا چه اندازه می‌تونه برامون هزینه ساز باشه.

۹. وقتی به طور مکرر قول دادن و بدقولی کردن!، حرف زدن و عمل نکردن!، وعده دادن و ناامیدت کردن، دنیا و آدم‌هاش به چشمت غیرقابل اعتماد میان و تصور اینکه "همه به دنبال اینن که سرت کلاه بذارن!" اجازه نمیده راحت اعتماد کنی و ترس از آسیب دیدن از شروع هر رابطه متعهدانه‌ای می‌ترسوندت.

و در نهایت ۱۰: وقتی تو بچگی اونقدری کنترلت کردن که حسرت یه زندگی بدون دخالت تو دلت مونده، یا به قدری منفعل رفتار می‌کنی که همه به خودشون جرات دخالت و کنترل کردن میدن!، یا به قدری به کنترل حساس میشی که با کوچک‌ترین حس کنترل شدن واکنش تندی نشون میدی.

@mmoltames
Подробнее
]]>