📌آیا انقلاب ۵۷ دزدیده شد؟

💠 قانون صامت است و منظور از حکومت قانون، پدیدار شدن نیروهایی هستند که در اوج انقلاب یا آن چرخش، وزن بالا را پیدا می‌کنند و مدعی سامان دادن به شیوه اعمال قدرت سیاسی هستند.

🔺پس بهتر است قانون حکومت کند تا شخص، و قانون حاکم نمی‌شود مگر اینکه نیروی مدعی اجرای آن وزن بالا را پیدا کند تا آغازی بر این بن‌بست باشد.

✅بنابراین انقلاب دزدیده نشد بلکه در وزن کشیِ نیروها ، این جریان روحانیت بود که دست بالا را پیدا کرد.

✴️ اگر چپ ها که متاثر از مارکسیسم بودند(که هنوز هم هستند) و برای ضدیت با غرب، از امثال جنایتکارانی چون لنین و استالین و انور خوجه و مائو و... الگو میگرفتند و با نگاه جهان وطنی ، با چریک بازیِ فیزیکی و زبانی که بر علیه تاریخ و تمدن ایران بویژه نهاد پادشاهی اقدام میکردند به قدرت می‌رسیدند آیا نتیجه چیزی غیر از آن بود که امروز جمهوری اسلامی با امت گرایی برای ایران و ایرانیان رقم زده است؟

♦️آیا ایران به یکی از کشورهای بدبخت مانند کوبا با آن سیاست های بحران زا و اقتصادِ ورشکسته تبدیل نمیشد؟

#نکبت_جمهوری
@NA_TA_MA

.
📌در باب طبیعت انسان/بخش چهارم و پایانی

💠 به همین علت پادشاه موروثی نمیتواند سعادت خود و خاندانش را از سعادت کشورش تفکیک کند؛ ولی در مقابل این چیزی است که وقتی پادشاه انتخاب می شود مثلاً در ممالک کلیسایی اتفاق می افتد چینی ها فقط می توانند حکومت پادشاهی را درک کنند؛ و نمیتوانند بفهمند جمهوری چیست. سال ۱۶۵۸ که سفارت هلند در چین دایر شد مجبور بود وانمود کند که امیر اورانژ شاه آنهاست چون در غیر این صورت چینیها فکر میکردند هلند پناهگاه دزدان دریایی ای است که بدون سرور و ارباب زندگی میکنند.

🔷استوبایوس در فصلی از منتخبات که در سر فصل آن نوشته سلطنت بهترین است بهترین عباراتی را که باستانیان در آنها مزایای این شکل از حکومت را توضیح داده اند گردآوری کرده است.

🔺در یک کلام، جمهوریها غیر طبیعی و مصنوعی اند و محصول تفکرند از این رو همچون استثنائاتی نادر در کل تاریخ جهان اتفاق می افتند .جمهوری های کوچک در یونان و روم و کارتاژ وجود داشتند اما همه ی آنها فقط به واسطه ی این واقعیت ممکن شده بودند که پنج ششم یا حتی هفت هشتم جمعیتشان از برده ها تشکیل شده بود. سال ۱۸۴۰ حتی در ایالات متحده نیز در جمعیتی شانزده میلیونی سه میلیون برده وجود داشت.

✅ ضمناً عمر جمهوریهای دوران باستان در مقایسه با عمر پادشاهی ها بسیار کوتاه بود. جمهوری ها را به راحتی میتوان بنیان نهاد ولی حفظ کردنشان سخت است در حالی که در مورد پادشاهیها دقیقاً برعکس است.

✍ آرتور شوپنهاور
@NA_TA_MA

.
📌در باب طبیعت انسان/ بخش سوم

⛔️از سوی دیگر جمهوری غیر طبیعی است و به همان میزان برای زندگی فکری والاتر و هنرها و علوم نامطلوب است. بنابراین میبینیم که در همه جای جهان و در همه ی ادوار ملتها چه متمدن باشند چه وحشی و چه موقعیتی میان این دو داشته باشند، همواره تحت حکومت پادشاهی اند. همان طور که هومر میگوید حکمرانی عده ای کثیر چیز خوبی نیست: باید یک حکمران و یک پادشاه وجود داشته باشد

🔶 چطور میشود که همه جا و در همه ی ادوار میبینیم میلیونها انسان و حتی صدها میلیون انسان تابع و فرمان بردار یک مرد و گاه حتی فرمانبردار یک زن و موقتاً یک کودک میشوند و آیا غیر از این است که غریزه ای سلطانی در انسانها وجود دارد که آنها را به سوی آن به مثابه شکلی از حکومت که بیش از همه برای ایشان مناسب است میراند؟

🔷 این ترتیب محصول تفکر نیست همه جا یک نفر شاه است و در بیشتر موارد مقام او موروثی است ،او به اصطلاح تجسم و نماینده ی کل ملتی است که در او به فردیت میرسد.

🔰برای همین او به حق میتواند بگوید : کشور یعنی من ، دقیقا به همین سبب است که در نمایشنامه های تاریخی شکسپیر شاهان انگلستان و فرانسه متقابلا یکدیگر را فرانسه و انگلستان خطاب میکنند و دوک اتریش با نام کشورش شناخته میشود .
گویی شاهان خود را تجسم ملت های خود میدانستند و این همه با طبیعت بشری جور در می‌آید.

🔻ادامه متن بالا👆👆👇👇
@NA_TA_MA

.
📌در باب طبیعت انسان / بخش دوم

✅ در وهله ی اول موقعیت شخص پادشاه بالاتر و استوارتر از آن است که از رقابت بترسد
دوم اینکه او بیش از هوش خود با اراده اش به مملکت خدمت میکند؛ چون هرگز هیچ هوشی نمی تواند پاسخگوی همه ی مطالباتی باشد که در مورد پادشاه مطرح میشوند بنابراین شاه مجبور است همواره از هوش دیگران استفاده کند

🔰او که میبیند مصالح شخص خودش با مصالح کشورش سخت گره خورده و از آنها تفکیک ناپذیر است و با آنها یکی است طبعاً به بهترین افراد ارجحیت میدهد چون آنها سودمندترین ابزارهای او هستند، و او به آنها عنایت خواهد داشت - یعنی به محض اینکه آنها را یافت؛ که این هم اگر جست و جوی صادقانه ای صورت بگیرد کار چندان مشکلی نیست.

🔺به همین ترتیب حتى وزيران دولت نیز آن قدر بر سیاستمداران نوظهور برتری دارند که به آنها حسادت شود و بنابراین به علل مشابه وزیران خوشحال میشوند که افراد متمایز را دست چین کنند و به کار بگمارند برای این که از تواناییهای آنها برای خودشان استفاده کنند.

✴️ برای همین است که در حکومت پادشاهی هوش همواره بخت بیشتری در برابر دشمنان آشتی ناپذیر و همواره حاضرش یعنی احمقان دارد و برتری ای که به دست می آورد بسیار زیاد است. در کل شکل پادشاهی حکومت آن چیزی است که برای آدمی طبیعی است. درست همان طور که برای زنبورها و مورچه ها و مرغان مهاجر و دسته ی فیل های سرگردان و گرگ هایی که با هم به دنبال شکارند و بسیاری حیوانات دیگر طبیعی است و همه شان یکی از اعضای گروهشان را در رأس امور خود قرار میدهند.

🔵 هر کاری که انسانها به آن اشتغال داشته باشند اگر با خطر همراه باشد ـ هر نبردی هر کشتی ای در دریا باید تابع اقتدار یک فرمانده باشد؛ همه جا یک اراده است که باید راهبر باشد ، حتی اندامگان جانوری نیز بر اساس اصلی شاهانه ساخته شده فقط مغز است که راهنمایی میکند و فرمان میراند و اعمال قدرت میکند گرچه قلب و ششها و معده خیلی بیشتر به تداوم هستی کل بدن کمک میکنند، ولی این دلیل نمیشود که اجازه داشته باشند هدایتگری و رهبری کنند. این وظیفه ای است که فقط به مغز تعلق دارد؛ حکومت باید از یک نقطه ی مرکزی صادر شود. حتا منظومه شمسی نیز سلطانی است .

🔻ادامه متن بالا👆👆👇👇
@NA_TA_MA

📌در باب طبیعت انسان/ بخش نخست

✍ آرتور شوپنهاور

✴️ یک عیب خاص جمهوریها که ممکن است نیاز به جست و جو برای یافتنش نباشد این است که در مقایسه با پادشاهی ها ، رسیدن به موقعیت بالاتر و اعمال نفوذ سیاسی مستقیم در این شکل از حکومت برای افراد سخت تر است. زیرا همواره و هر کجا و تحت هر شرایطی احمقان و ضعفا و میانمایگان از روی غریزه علیه چنین افرادی همپیمان میشوند و یا توطئه میکنند.

♦️آنها به چنین افرادی به چشم دشمنان طبیعی خود نگاه میکنند و به علت ترسی مشترک از آنها سخت با هم متحد می شوند. همواره گروه پرشماری از احمقان و ضعفا وجود دارد و در یک جمهوری مشروطه اینها به راحتی میتوانند افراد توانمند را منکوب و محدود کنند تا بر آنها پیشی نگیرند. نسبت آنها پنجاه به یک است؛ و در آغاز همه حقوق برابر دارند.

💠 از سوی دیگر، در حکومت پادشاهی این اتحاد طبیعی و عمومی احمقان علیه آنانی که صاحب برتری فکری هستند امری یک جانبه است؛ یعنی فقط از سوی پایین وجود دارد، چون در حکومت پادشاهی، استعداد و هوش ، از دفاع و حمایت طبیعی از بالا بهره مند میشوند .

🔻ادامه متن بالا👆👆👇👇
@NA_TA_MA

.
♦️سخنان دکتر رضا تقی‌زاده درباره لزوم تکیه بر قانون اساسی مشروطه در دوران گذار در برنامه «صفحه دو آخر هفته» بی‌بی‌سی فارسی

۱۶ امرداد ۲۵۸۴

💠 پادشاهیخواهان مشروطه سنت دارند/ تاریخ دارند/ میراث دارند/ نماد دارند/ فردوسی دارند و بخشی از زندگی مردم در طول ۲۵۰۰ سال گذشته بوده، نمی‌شود همه این دارایی‌ها را در یک دوره کوتاه تصمیم گیری کرد.

✅ ما خلا قدرت نباید داشته باشیم ولی قانون اساسی مشروطه را به عنوان جایگزین داریم که در دوره انتقالی می‌تواند مورد استفاده و در یک مجلس موسسان مورد اصلاح قرار بگیرد .

✴️ این چیزی که ما داریم ، نمی‌توانیم برای آینده‌ای که اصلاً نمی‌دانیم به چه شکلی هست فدا کنیم . قانون اساسی مشروطه میراث تاریخی ملت ایران است و برای آن مبارزه کرده اند.

🔵 انعطاف پذیری قانون اساسی مشروطه، فرصت اینکه مدیریت دوره انتقالی را به یک گروه یا کمپانی انحصاری بسپاریم می‌گیرد.

#بازگشت_به_مشروطه
@NA_TA_MA

امروز، کیان ایران به واسطه تداوم جمهوری اسلامی، بیش از همیشه در خطر است. این رژیم، آب و خاک و هوا و آسمان و جان و مال ملت ایران را به پرتگاه نابودی کشانده است. رودهای ایران، خشک، خاک ایران در حال فرسایش، زمین ایران در حال فرونشست، هوای ایران آلوده،‌ آسمان ایران در اختیار نیروی خارجی،‌ اقتصاد ایران در حال سقوط آزاد،‌ خانه‌های ایرانیان بی‌ آب و برق، و جان‌شان بازیچه توهمات فرقه‌ای ضدایرانی و رهبر نابخردش است.


@OfficialRezaPahlavi

.
✴️ همان‌طور که حدس می‌زدیم دفترچه نوفدی برای گذار، نه برنامه‌ای برای گذار، بلکه تستِ آزمایشی صبر و تحمّل ملّت ایران جهت کودتا علیه مشروطیّت بود. به‌همین‌خاطر بود که با کوچک‌ترین انتقادات به خودِ جزوه، به‌طرز نامربوطی پایِ قانون اساسی مشروطه را به میان کشیدند، و حالا سخنگوی کودتا امیر حسین اعتمادی به‌طور واضح، از پروژه FDD/NUFDI علیه مشروطیّت پرده برمی‌دارد.

⚠️می‌خواهند پادشاهی را به رفراندم بگذارند تا اگر احیانا نتوانستند جمهوری مدّنظر خود را به کرسی بنشانند، از طریق مجلس موسّسانی احتمالا با اعضایی شبیه به همین پروژه، از صفر قانون جدیدی تدوین کنند تا شاه مشروطه را به رئیس‌جمهور تبدیل کنند.

⛔️این هوسِ نوشتن قانون اساسیِ جدید، عامل اساسی انقلاب ۵۷ بود! چون اگر قرار بر تغییر شاه یا حتّی سلسله شاهی بود، امکان آن از طریق قانون اساسی مشروطه ممکن بود، منتها هدف انقلاب ۵۷، انقراض پادشاهی و انقراض مشروطیّت از طریق نوشتن قانون اساسی جدید بود.

♦️نظیر چنان وسوسه‌ای موجب شد تا کسانی چون ناصر کاتوزیان بابت انقلابی‌گری، خلافِ موضوع علم حقوق (که مبتنی بر تداومِ رویه‌های قانونی است)، هوسِ نوشتن قانون از صفر به سرشان بزند. نتیجه خلق موجودی ناقص‌الخلقه بود که جای قانون ناکامل اما رو به تکامل مشروطه را گرفت. امروز هم می‌خواهند قانون ناقص‌الخلقه‌ای مطابق مُد روز ۲۰۲۵ بنویسند، چیزی معادل قانون اساسی جمهوری اسلامی، نهایتا منهای اسلامش!

📍هوس نوشتنِ قانون از صفر، اگرچه از سنخِ ارتکاباتِ بی‌مبنای حقوقی جمهوری اسلامی است، هواداران خود را دارد. هوادارانی که اگرچه در لفظ هواخواهِ بازپس‌گرفتن ایران اند، امّا همچنان در هوای تداوم انقلابی‌گری سابق تنفّس می‌کنند.

💠 در مقابلِ گفتمانِ انقلابی‌گری، گفتمان ملّی جهت بازپس‌گیری ایران قرار دارد، که تحتِ عنوانِ احیاءگری معتقد به تداوم مشروطیّت است. طی این گفتمان، ولیعهد ایران منطبق با قانون اساسی مشروطه - که جزئا و کلّا تعطیل‌بردار نیست - به پادشاهی رجعت خواهد کرد. متحدّثانِ این گفتمان بر این قول اند که به پادشاهی رسیدن سرسلسلهٔ دودمان پهلوی، رضاشاه کبیر نیز از رهگذر تداومِ اصول مشروطیّت و نه با رجوع به هیجانات عمومی (Mob-Rule/Ochlocracy) ممکن شده است. بدین ترتیب که نخست، نمایندگان مجلس شورای ملّی رای به انقراض قاجار دادند. سپس با تشکیل مجلس موسّسان، منتخبان ملّت طی جلساتی، بندهای قانون اساسی مشروطه را تغییر داده، چنان‌که تنها از طریق تغییر بندهای مربوط به سلطنت قاجار، شاهِ نو توانست که منطبق بر نصّ قانون اساسی مشروطه، به‌عنوان پادشاه سوگند بخورد.

✅ بنابراین، رضاشاه در اوج قدرت، درحالی‌که صاحب‌اختیار یگانه قوای نظامی آن روزِ ایران بود، و همچنین به‌واسطهٔ عملکرد استثنایی در مقام رئیس‌الوزرایی، نزد ملّت ایران وجیه‌الملّه بود، برای نیل به سلطنت، راهی جز این نداشت یا برنگزید که از طریق اصلاح در موادّی از قانون اساسی مشروطه به پادشاهی برسد.

🔺بدین منوال، هم انقراض قاجار و هم انتصاب پهلوی هر دو به حکم قانون مشروطه انجام شد. برخلاف چنین اهتمامی به پیگیری رویّه‌های قانونی، مصدّق‌السلطنه با دستکاری در هیجانات عمومی، و البته سوءاستفاده از نونهاد بودن ترتیبات عرفی مشروطه، علیه مشروطیّت قیام کرد. غائله‌ای که اگرچه به ترتیبات قانونی دفع شد، سرمشقی برای انقلاب پنجاه‌وهفت شد.

⭕️ امّا گفتمان دوم، تداوم گفتمان انقلابی سابق است که اگرچه در رتوریک خود دعوی مبارزه با گفتمان پنجاه‌وهفتی را دارد، در محتوای خود با افکار انقلابی‌گرانهٔ جمهوری اسلامی (ج‌.ا)، مجاهدین خلق (م‌.خ) و دیگران نحله‌های انقلابی تمایزی ندارد. یکی از وجوه این «انقلابی‌گریِ در لفافهٔ سلطنت‌طلبی»، تاکید بر شخصیّت فردی ولیعهدِ ایران به جای جایگاه نهادیِ وی از طریقِ بازشناسی شاهزاده رضا پهلوی به عنوانِ «رهبر انقلاب» است. چنین تلقّی چریکی‌مآبانه‌ای از جایگاهِ سیاسی ولیعهد قانونی کشور، بدونِ تخطئهٔ مشروطه و جز با هیاهو برای نوشتن قانون اساسی جدید ممکن نیست.

✍ مسعود سپنتا
@NA_TA_MA

📌کودتا علیهِ مشروطیّت!

♦️همان‌طور که حدس می‌زدیم دفترچه نوفدی برای گذار، نه برنامه‌ای برای گذار، بلکه تستِ آزمایشی صبر و تحمّل ملّت ایران جهت کودتا علیه مشروطیّت بود. به‌همین‌خاطر بود که با کوچک‌ترین انتقادات به خودِ جزوه، به‌طرز نامربوطی...

ادامه متن👆👆👇👇
@NA_TA_MA

.
💠 آبان ۱۳۵۶ درست یک سال پیش از انقلابِ ۵۷ ، مهمترین چهره موسیقی کلاسیک، هربرت فون کارایان بزرگ به ایران آمد و دو شب در تالار رودکی سمفونی‌های شماره چهار، پنج، شش و هفت بتهوون را اجرا کرد.

⭕️رویدادی که تا به امروز در این سرزمین پس از برآمدن #نکبت_جمهوری تکرار نشده و هنر، اصالت و موسیقی هم پس از سال ۵۷ رنگ باخت.

✅ نکته جالب این ویدیو طرحی از سازه بسیار زیبایی که قرار بود از شکوهمندترین تالار‌های هنری جهان باشد که به همت روشنفکران انقلابی سال ۵۷ این اتفاق به همراه هزاران پیشرفت دیگر در ایران رخ نداد.

🔰در مورد هربرت فون کارایان که بسیاری او را برجسته ترین رهبر ارکستر قرن میدانند و چیزی جز این هم نیست ، او به ویژه در نیمه دوم قرن بیستم یکی از پرآوازه ترین نام‌های هنری بود. هربرت فون کارایان در پنجم آوریل ۱۹۰۸ در شهر زالسبورگ (اتریش) به دنیا آمد. و در ۱۹۸۹ درگذشت.

یادش گرامی🌺
@NA_TA_MA

📌تاریخ به چه درد می‌خورد؟

🔺زمانی پاسخ این پرسش را درک میکنیم که ببینیم چگونه به دلیل بی‌توجهی به تاریخ، قدرت 2500 ساله ایران از دست رفت و انزوا/ تحریم و اُفت ارزش پول جایگزینش شد.

💠بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا جامعه نیز مثل افراد از طریق مشاهده و تجربه رشد می‌کند. در این نگاه تاریخ منبعی از راه حل‌های آزمایش شده را برای حل بحران‌های سیاسی/اجتماعی و فرهنگی ارائه میدهد پس بی‌توجهی به تاریخ یعنی حذف این داده‌ها و آغاز از نقطه صفر.

⭕️در تاریخ معاصر ایران جریانهای چپگرا از مارکسیست‌ و توده‌ای‌ تا مجاهدین با تکیه بر نظریه جبر تاریخی مارکس شروع کردند به حذف و تخریب تمام دارایی‌های تاریخی ایران از ادبیات و موسیقی و معماری گرفته تا اخلاق سیاست و دیپلماسی و علوم تجربی فقط به این دلیل که در دوران پادشاهی شکل گرفته بود. با حذف این تجربیات تاریخی، ایران تبدیل شد به یک کودک بی‌تجربه در میان صدها کشور دیگر .

✴️تمدنی که در مسیر جاده ابریشم بر مبنای مدارا و مدیریت شکل گرفت به دشمنی با جهان روی آورد چون ایده روشنفکران ۵۷ی این بود که باید همه مناسبات را برهم زده و شیوه جدیدی برای زندگی در جهان ساخت!

@NA_TA_MA

هم‌میهنان،

سپاسگزار حمایت گسترده شما از همایش «همکاری ملی برای نجات ایران» در مونیخ و همچنین از «کتابچه دوران اضطرارِ پروژه شکوفایی ایران» هستم. در همین بازه کوتاه، من و تیم همراهم پیام‌های فراوانی حاوی حمایت، همفکری و پیشنهادهای سازنده دریافت کرده‌ایم که در برنامه‌ریزی گام‌های بعدی ما بسیار راه‌گشا خواهد بود.

همان‌گونه که همواره تأکید کرده‌ام، نقد منصفانه و گفتگوی سازنده، امری ضروری است و به بهبود مسیر ما کمک می‌کند. اما در مقابل، تخریب سازمان‌یافته، اتهام‌زنی و تهمت‌زنی، و القای بی‌اعتمادی علیه برنامه و تیم من، آن‌ هم از سوی افرادی که خود را «حامی» می‌دانند، اقدامی ناپذیرفتنی، غیرمنصفانه و غیراخلاقی است که به انسجام و همکاری ملی ما آسیب می‌زند.

این رفتارها و تلاش برای ترسیم چهره‌ای بی‌اختیار، ناتوان و تحت نفوذ از من، توهینی آشکار به شخصیت من، و به شعور سیاسی هم‌میهنانم است. من چنین افرادی را حامی خود نمی‌دانم و حملات زشت، افترا‌آمیز، سازمان‌یافته و هدفمندشان را که با هدف کمرنگ کردن موفقیت بزرگ همایش همکاری ملی انجام می‌شود، قاطعانه محکوم می‌کنم.

همچنان در کنار همه کسانی که به رهبری، اصول و چشم‌انداز من باور دارند و از آن حمایت می‌کنند، ایستاده‌ام. به کسانی که چنین باوری ندارند نیز توصیه می‌کنم فردی را بیابند که دیدگاه‌های‌شان را نمایندگی می‌کند و از او حمایت کنند.

ما با برگزاری همایش همکاری ملی و ارائه پیش‌نویس برنامه اداره کشور در دوران اضطرار، گام بزرگی برداشته‌ایم. به شما ملت بزرگ ایران اطمینان می‌دهم که این راه را با باور و اراده، همراه هم تا سرنگونی جمهوری اسلامی، باز پس گرفتن ایران و دوباره ساختنش ادامه خواهیم داد و پیروز خواهیم شد.

پاینده ایران،
رضا پهلوی

@OfficialRezaPahlavi

Egypt, Cairo July 2025 – مصر، قاهره ۲۵۸۴

به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد درگذشت پادشاه فقید ایران

محبوبه رضایی، مادر جاویدنام پژمان قلی‌پور از جان‌باختگان آبان ۹۸، در همایش همکاری ملی گفت:

«دیدن اتحاد، دل تبعیدیان دادخواه را گرم می‌کند. ما ایران‌مان را از دست ظالم پس خواهیم گرفت. فرزندان آسیب‌دیده، فرزندان من‌اند و ما، فرزندان کوروش، کنار شاهزاده‌مان ایستاده‌ایم.

#جاویدشاه
@na_ta_ma

💠 به روزگار پهلوی، که روزگار شکفتن است و خانه روفتن؛ که هر روزمان یک نوروز است؛ که روشن است از امواج خزر تا دهانه‌ی هرمز؛ سخن نگوییم از تاریکی ها؛ که گفته‌اند سخن گستران این سرزمین: یاد شب در حضرت خورشید شرط ادب نیست.

🔰جمشید، خورشید ایران بود؛ خداوند بزرگ روشنایی ها را به او سپرد؛
چندین هزاره در آتش دل سوختیم تا پیشاپیش عروسان اندیشه‌ی انسان، مشعل های همیشه روشن برافروختیم.
ما فرزندان ایران و مشعلدار تمدن انسانیم. ما آفریدگار تاریخیم؛ ما ایرانیم. ایران، این سرزمین هزاره های روشن.

✴️ آن‌روز که خورشید در آسمان ایران فرو می‌نشست؛ گل های همیشه بهار ایران
می‌پژمرد؛ یک ملت، جز یاد گذشته ها چیزی به یاد نداشت؛ خاموش بود تخت جمشید و دشت مرغاب؛ در زیر غبار اندوه بود شاهنشاه نامه‌ی سردار توس؛ تنها مانده بودند سعدی هایمان، حافظ هایمان و فردوسی های این سرزمین اندیشه و خرد؛ دل های آشنا، بیگانه بودند در سرزمین آشنایی ها

✅ با نام تو ای شاهنشاه بزرگ، با نام تو ای رضا شاه کبیر، خورشید ایران از درون آرزو های یک ملت برآمد. تو برآمدی و تو گفتی که نمی‌میرد آن ملت که کوروش ها در سینه دارد.

#جاویدشاه
@NA_TA_MA

استقبال خانواده انور سادات از شهبانو فرح پهلوی در قاهره انجام شد. شهبانو برای برگزاری مراسم سالروز درگذشت محمدرضا شاه پهلوی، که در ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ در قاهره درگذشت، به مصر سفر کردند. این مراسم هر ساله در آرامگاه آریامهر در مسجد الرفاعی برگزار می‌شود.

لحظه احترام نظامی خلبانان نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی به پادشاه رضا پهلوی در مونیخ

@na_ta_ma