Лента постов канала انگلیسی زیر ذره‌بین🔎 (@Englishnutsbolts) https://t.me/Englishnutsbolts زبان انگلیسی را دقیق و اصولی بیاموزیم. ارائه‌دهنده‌ی دوره‌ی ناهمزمانِ «افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی» - عبدالرضا شهبازی، مترجم و مدرّس زبان انگلیسی @abdorrezashahbazi ru https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 20 Aug 2025 09:10:42 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 20 Aug 2025 09:09:49 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 22:32:22 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 20:56:39 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 20:56:28 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 20:39:43 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 17:54:24 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 16:52:25 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 16:52:22 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 13:00:53 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 11:26:39 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 11:25:54 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 19 Aug 2025 00:13:38 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 18 Aug 2025 10:53:43 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 18 Aug 2025 08:18:11 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 18 Aug 2025 08:17:52 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 18 Aug 2025 07:10:48 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 18 Aug 2025 07:03:40 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 17 Aug 2025 14:41:37 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 17 Aug 2025 07:58:38 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 17 Aug 2025 07:06:37 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 17 Aug 2025 07:05:36 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 16 Aug 2025 17:03:02 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 16 Aug 2025 17:02:47 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 16 Aug 2025 14:50:09 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 16 Aug 2025 12:40:23 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 16 Aug 2025 11:53:41 +0300
◼️ترجمه یا تفسیر به رای

◻️حسن هاشمی میناباد
◻️ فصل‌نامه‌ی فردان، سال پنجم، دوره‌ی جدید، شماره‌ی ۵، پاییز ۱۴۰۲


@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 16 Aug 2025 09:03:39 +0300
در مجموع دو دوره‌ی درک مطلب انگلیسی تالیف و تدریس کرده‌ام (برای تقویت بنیادیِ این مهارت):


🔳 دوره‌ی مبتدی تا متوسطه (شامل ۳ بسته)

▫️برای آشنایی با ساختار این دوره اینجا را ببینید.
▫️برای شنیدن تدریس درس اولِ این دوره اینجا را ببینید.

➖➖➖➖➖➖

🔳 دوره‌ی متوسطه تا پیشرفته (شامل ۹ بسته)

▫️برای آشنایی با ساختار این دوره اینجا را ببینید.
▫️برای شنیدن تدریس درس اولِ این دوره اینجا را ببینید.


🟦 هر دو دوره ضبط‌شده است (شامل فایل‌های پی‌دی‌اف و فایل‌های صوتی تدریس).


🔳 بازخورد برخی از دوستانی که بسته‌های دوره‌ی درک مطلب انگلیسی (متوسطه تا پیشرفته) را کار کرده‌اند در اینجا و اینجا و اینجا و اینجا ببینید.


🟩 برای کسبِ اطلاع از چگونگی دریافت این دو دوره در خصوصی پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Fri, 15 Aug 2025 21:26:59 +0300
@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Fri, 15 Aug 2025 20:50:36 +0300
حرف ربط as در مواقعی می‌تواند به‌معنی «هرچند» یا «به‌رغمِ» یا «با وجودِ» و از این دست باشد.

مثلاً این جمله را در نظر بگیرید:
◽️Tired as he was, he offered to repair the car for me.
با وجود/ به‌رغمِ خستگی، پیشنهاد داد که ماشین را برایم تعمیر ‌کند.
هرچند خسته بود، پیشنهاد داد که ماشین را برایم تعمیر کند.

▫️در واقع این جمله را می‌شود این‌گونه بازنویسی کرد:
Though he was tired, he offered to repair the car for me.

🔲 ساختار چنین جمله‌ای این است:
adjective + as + subject + verb

▫ فعل‌هایی مثل to seem یا to appear هم به‌جای فعل to be ممکن است به‌کار روند.


چند مثال دیگر:

◽️ Strong as he was, he couldn't lift the heavy box.
به‌رغم پُرزور بودنش، نتوانست جعبه‌ی سنگین را بلند کند.


◽️Intelligent as you are, I suspect you will fail.
هرچند باهوشید، گمان نمی‌کنم موفق شوید./ به‌رغم باهوش‌بودنتان، شک دارم موفق شوید.


◽️Improbable as it seems, it's true.
هرچند محتمل به‌نظر نمی‌رسد، ولی حقیقت دارد.


◽️Angry as he was, he couldn't help smiling.
با وجودی که عصبانی بود، نتوانست لبخند نزند./ به‌رغم عصبانیتش، نتوانست جلوی لبخندش را بگیرد.


🔳 البته ساختار بالا منحصر به صفت نیست. می‌توانیم به‌جای صفت از اسم هم استفاده کنیم.

◽️Child as he was, he understood the danger.
هرچند بچه بود، خطر را فهمید/ حس کرد.
▪️ساختار جمله‌ی بالا چنین است:
noun + as + subject + verb

یک مثال دیگر از ساختار اسمی:
◽️Novice as he was, he completed the task flawlessly.
هرچند تازه‌کار بود، کار را بی‌عیب انجام داد.


🔳 علاوه بر صفت و اسم، از قید هم می‌توانیم در این ساختار استفاده کنیم.

◽️Quickly as she spoke, everyone understood her.
هرچند سریع صحبت می‌کرد، همه، متوجه حرف‌های او شدند/ ... همه، حرف‌های او را فهمیدند.

▪️ساختار جمله‌ی بالا چنین است:
adverb + as + subject + verb

یک مثال دیگر از ساختار قیدی:

◽️Carefully as he worked, he still made a few mistakes.
هرچند با دقت کار می‌کرد، باز مرتکب چند اشتباه شد.

◾️در این ساختار، قیدهای lyدار که حالت (manner) را توصیف می‌کنند - نظیر quickly یا carefully یا quietly یا slowly یا suddenly و از این دست - بیشترین کاربرد را دارند.


🔲 ساختار‌های سه‌گانه‌ای بالا (برای صفت و اسم و قید)، لحنی رسمی یا تا حدی ادبی به کلام می‌دهد. در محاوره و بیان غیررسمی معمولاً از though استفاده می‌کنند.

مثلاً آخرین جمله‌مثال را می‌توانیم به‌کمک though این‌گونه بازنویسی کنیم:
◽️Though he worked carefully, he still made a few mistakes.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 14 Aug 2025 20:16:09 +0300
🔲 واژه‌ی through (زمانی که مفهومی مکانی) دارد حرکتِ فعل را در فضایی سه‌بعدی نشان می‌دهد، مثلاً از میانِ دروازه، در، تونل، جنگل، شهر، حفره و از این دست.

◽️The water is pumped through pipes.
آب داخل لوله‌ها جاری می‌شود./ آب داخل لوله‌ها پمپ می‌شود.

◽️The burglar got in through the window.
دزد از پنجره وارد شد.

◽️I walked through the wood.
پیاده از جنگل گذشتم.

◾️منظور از the wood یا the woods جنگل کوچک و کم‌تراکم است.
برای توضیحات بیشتر اینجا را ببینید.


◽️We drove through several towns.
با ماشین از چند شهر عبور کردیم.

◽️I walked through the crowd to the bar.
از دل جمعیت گذشتم و خودم را به پیشخانِ بار رساندم.

◽️The bullet passed straight through his skull.
گلوله‌ یک‌سر از میان جمجمه‌اش گذشت.

◽️The wind howled through the trees.
باد زوزه‌کشان از میان درختان ‌وزید/ ... ‌گذشت.

➖➖➖➖➖
🔲 در مقابل، across حرکت روی صفحه‌ای دوبعدی را نشان می‌دهد، یعنی از یک طرفِ چیزی به طرفِ دیگرش.

◽️We walked across the ice.
پیاده از یک طرف یخ/ ناحیه‌ی یخ‌زده به طرف دیگرش رفتیم.

◾️حرف اضافه‌ی across در اکثر موارد عبور از عرضِ چیزی را نشان می‌دهد. بنابراین، در بیشتر مواقع می‌توانیم در ترجمه‌ی آن "عرضِ" یا "از عرضِ" را هم به‌کار ببریم.

◽️We drove across the desert.
با اتومبیل از عرض بیابان گذشتیم./ عرض بیابان را با اتومبیل پیمودیم./ از یک طرفِ بیابان به طرف دیگرش رفتیم.

◽️We walked across the canal by a footbridge.
به‌کمکِ پُل عابر از عرضِ آبراه/ کانال گذشتیم.

◽️I'll help you to push your car across the bridge.
به شما کمک می‌کنم تا اتومبیل‌تان را به آن طرفِ پل هُل بدهید.

◾️درباره‌ی کاربردِ through و across نکاتِ ریز و درشتِ فراوانِ دیگری هم هست که فعلاً از آنها می‌گذرم.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 14 Aug 2025 20:11:22 +0300
برای forest و jungle در فارسی معمولاً معادل جنگل را به‌کار می‌بریم و بین این دو نوع پوشش گیاهی تمایزی قائل نمی‌شویم.
ولی در انگلیسی این دو واژه با هم تفاوت‌هایی دارند.

🔳 واژه‌ی forest معمولاً این موارد را شامل می‌شود:
۱- جنگلی وسیع است.
۲- در هر منطقه‌ی آب‌و‌هوایی وجود دارد.
۳- انواع کاملاً متنوعی از درختان (و جانداران) در آن حضور دارند و درختان بلند در آن دیده می‌شود.
۴- تراکم آن آنقدر زیاد نیست که مانع از رسیدنِ پرتوهای خورشید به کف آن شود.
۵- رُستنی‌های کف آن فراوان نیست و از این نظر خلوت است.
۴- در گستره‌ی آن فضاهای خالی از درختی (open space) هم هست.
۵- دسترسی انسانی به آن وجود دارد (از طریق جاده و احیاناً ساخت‌وسازهایی).

🔳 واژه‌ی jungle معمولاً این موارد را شامل می‌شود:

۱- بافتی متراکم با درختانی گاه درهم‌تنیده دارد و گستردگی‌اش بسیار کم‌تر از forest است.
۲- از شدت تراکم، نور خورشید در خیلی‌ از جاهای آن ممکن است به کف نرسد.
۳- کفِ آن مملو از رُستنی‌های متراکم است.
۴- عمدتاً در مناطق گرم و مرطوب استوایی و نواحی حارّه‌ای یافت می‌شود.
۵- شدت تراکم و درهم‌تنیدگی گیاهان و درختچه‌های کف آن، رسیدن به نواحی داخلی آن را عموماً سخت و دشوار می‌کند و به‌همین دلیل، دسترسی انسانی در آن، حتی به‌شکل پیاده‌رویِ گردش‌گری، به‌ندرت ممکن است دیده شود.
۶- با توجه به بند ۵، jungle در قیاس با forest ماهیتی اساساً وحشی‌تر دارد.

🔲 مرتبط با forest، واژه‌ی wood یا the woods را هم داریم که به جنگلی به‌مراتب کو‌چک‌تر و تُنُک‌تر اطلاق می‌شود و درختان بلند معمولاً در آن دیده نمی‌شود. درواقع، the woods نوعِ کوچک و خلوتِ forest است.
معادل فارسی آن همان جنگل است هرچند برای دقت بیشتر، اگر بافت و جمله اجازه دهند، می‌شود جنگل کوچک یا حتی بیشه‌زار را هم به‌کار برد، هرچند، معادل دقیق بیشه‌زار در انگلیسی، thicket است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 14 Aug 2025 20:11:17 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 14 Aug 2025 19:27:36 +0300
◼️King of Kings; The Iranian Revolution: A Story of Hubris, Delusion and Catastrophic Miscalculation (2025)

◻️Scott Anderson

کتابِ «شاهِ شاهان؛ انقلاب ایران: داستان تفرعن، توهّم و اشتباه محاسباتیِ فاجعه‌بار» نوشته‌ی اسکات اندرسون، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی، که به‌تازگی منتشر شده، آخرین تحلیل از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران است و هدفش ریشه‌یابی مجدد این رخداد تاریخی است.
کتاب اندرسون عمدتاً مبتنی بر تحلیل این رخداد از چهار زاویه است: دربار شاه، وزارت خارجه‌ی آمریکا، نیروهای انقلابی و دیپلماتی آمریکایی به‌نام مایکل متریکو (اینجا).

برای دریافت نگاهی کلی به کتاب (پیش از خواندن آن) احتمالاً خواندن مقاله‌ی مندرج در گاردین (اینجا) و مقاله‌ی مندرج در فایننشال‌تایمز (اینجا) می‌تواند مفید باشد.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 14 Aug 2025 19:27:24 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 13 Aug 2025 17:55:57 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 13 Aug 2025 13:36:48 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 13 Aug 2025 13:31:03 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 13 Aug 2025 11:33:46 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 13 Aug 2025 11:31:52 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 12 Aug 2025 14:27:38 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 12 Aug 2025 07:40:40 +0300
در مجموع دو دوره‌ی درک مطلب انگلیسی تالیف و تدریس کرده‌ام (برای تقویت بنیادیِ این مهارت):


🔳 دوره‌ی مبتدی تا متوسطه (شامل ۳ بسته)

▫️برای آشنایی با ساختار این دوره اینجا را ببینید.
▫️برای شنیدن تدریس درس اولِ این دوره اینجا را ببینید.

➖➖➖➖➖➖

🔳 دوره‌ی متوسطه تا پیشرفته (شامل ۹ بسته)

▫️برای آشنایی با ساختار این دوره اینجا را ببینید.
▫️برای شنیدن تدریس درس اولِ این دوره اینجا را ببینید.


🟦 هر دو دوره ضبط‌شده است (شامل فایل‌های پی‌دی‌اف و فایل‌های صوتی تدریس).


🔳 بازخورد برخی از دوستانی که بسته‌های دوره‌ی درک مطلب انگلیسی (متوسطه تا پیشرفته) را کار کرده‌اند در اینجا و اینجا و اینجا و اینجا ببینید.


🟩 برای کسبِ اطلاع از چگونگی دریافت این دو دوره در خصوصی پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 11 Aug 2025 15:47:29 +0300
در فرهنگ‌های انگلیسی به فارسی معادل grasshoper و locust را «ملخ» می‌نویسند. این معادل‌گذاری غلط نیست ولی تفاوت این دو را نشان نمی‌دهد.

🔳منظور از grasshoper همان ملخ معمولاً سبزرنگی است که در باغ و چمنزار می‌بینیم و معمولاً هم تنهاست چون گروه‌زی (gregarious) نیست.

🔳 در مقابل، locust ملخِ گروه‌زی و آفتی است که در جمعیت‌های گاه میلیونی و به‌شکل سیل‌آسا به مزارع کشاورزی حمله‌ور می‌شود و خسارت‌های بسیار سنگینی به بار می‌آورد.

◼️ برعکسِ grasshoper که تنهازی (solitary) است، locust هم در دوره‌ای می‌تواند تنهازی باشد و هم در دوره‌ای گروه‌زی شود و جمعیت‌های انبوه تشکیل دهد و در همین مرحله‌ی اخیر است که رنگش معمولاً قهوه‌ایِ روشن یا زرد و بال‌هایش بلند‌تر می‌شود (تصویر بالا).

◼️ملخِ locust نوعی grasshoper است ولی هر grasshoper ملخِ locust نیست.

◻️A swarm of locusts descended on the countryside.
سیلی از ملخ‌ در نواحی روستایی فرود آمد.

▪️رایج‌ترین همایندِ locust کلمه‌ی swarm است که در حالت اسمی و در این بافت به‌معنی سیل یا لشکر یا حتی طوفان و در حالت فعلی به‌معنی هجوم آوردن یا هجوم بردن یا سیل‌آسا حرکت‌ کردن است.

◻️The locusts swarmed through the valley, devouring every crop in their path.
ملخ‌ها در دره سیل‌آسا حرکت کردند و تمامِ محصولات کشاورزیِ سر راهشان را بلعیدند.

چند مثال دیگر:

◻️The government deployed several planes to spray pesticides over the swarm of locusts.
دولت چندین هواپیما اعزام کرد تا بر سرِ سیل ملخ‌ها انواع حشره‌کش بپاشند.

◻️The locusts have destroyed a lot of the crops.
ملخ‌ها بسیاری از محصولات کشاورزی را از بین برده‌اند.

◻️In the countryside, the absence of government measures to ensure pest control made farmers' efforts to deal with a swarm of locusts futile.
عدم اقدامات دولت در فراهم کردن شرایط لازم برای کنترل آفات در نواحی روستایی، تلاش‌های کشاورزان را برای مقابله با هجومِ سیلی از ملخ‌ها بی‌نتیجه کرد.

◼️ برای جلوگیری از خلط grasshoper و locust در ترجمه، می‌توانیم در برخی بافت‌‌ها locust را «ملخِ آفت» بگوییم.

◻️Scientists are studying the conditions that trigger a solitary locust to join a swarm.
دانشمندان در حال بررسی شرایطی هستند که هر ملخِ آفتِ تنها‌زی را وا‌ می‌دارد به سیلی از هم‌نوعان خود بپیوندد.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 11 Aug 2025 15:47:20 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 11 Aug 2025 15:19:28 +0300
برخی از وام‌واژه‌ها یا واژه‌های قرضی (loan words) به دلایل مختلفی ممکن است در زبان مقصد دچار تغییر معنایی شوند (هرچند تلفظشان در زبان مقصد شبیه یا تقریباً شبیه باشد با تلفظشان در زبان مبدا).

این دقیقاً همان جایی است که ممکن است زبان‌آموز از سر کم‌توجهی دچار اشتباه شود و مقصود را نادرست ادا کند یا نادرست بفهمد.
در ادامه، سه وام‌واژه را که در فارسی به همین سرنوشت دچار شده‌اند بررسی می‌کنیم:

🔲 توریستی

مثلاً در جمله‌ی «این مکانی توریستی است.»
این صفت در فارسی معنایی مثبت دارد و پرجاذبه بودن آن مکان را نشان می‌دهد.
ولی صفت touristy در انگلیسی نه تنها فاقد این معنای مثبت است که معنایی منفی و نامطلوب هم دارد؛ مکانی که در آن توریست‌ها از فرط ازدحام از سر و کول هم بالا می‌روند، شلوغ است، پر از سر و صدای فروشندگان و مشتری‌هایشان است و آدم در آن تقریباً سرسام می‌گیرد.

آن جمله‌ی فارسی را می‌توانیم با ترکیب tourist attraction به انگلیسی برگردانیم.

◽️This place is a tourist attraction.

🔲 کُت

در زبان انگلیسی coat عموماً به‌معنای پالتو است و کُتِ فارسی را با jacket بیان می‌کنیم.
کت‌و‌شلوار (با هم) را suit می‌گویند.

▫️کَتِ کت‌و‌شلوار را suit jacket یا suit coat می‌گویند.

▫️کتی را که پارچه‌ای طرح‌دار دارد و هم‌جنس و هم‌رنگ شلوار نیست sports coat می‌گویند. در فارسی هم معمولاً همان کتِ اسپورت می‌گویند.

▫️کتِ تکِ بدون‌طرحِ تک‌رنگ را که دکمه‌های مشخص (و احیاناً فلزی دارد) blazer می‌گویند.

▫️پالتوی (خیلی) بلند را overcoat می‌گویند. این پالتو نسبت به jacket هم بلندتر و هم معمولاً ضخیم‌تر است.

▫️کلمه‌ی jacket (در ترکیب با کلمات دیگر) به انواع دیگری از بالاپوش‌ها هم اطلاق می‌شود، مثل leather jacket، bomber jacket و denim jacket.


🔲 ترافیک

در زبان انگلیسی traffic صِرفِ عبور و مرور اتومبیل‌ها و ... است و ترافیکِ فارسی را می‌توانیم با heavy traffic نشان دهیم.
اگر راه‌بندان شده باشد، آن را با traffic jam بیان می‌کنیم.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 11 Aug 2025 11:14:53 +0300
◼️Self Control (1984)

◻️Laura Branigan (1952 - 2004)


@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 10 Aug 2025 22:35:50 +0300
برای یادگیری جدی و روش‌مند انگلیسی به فردایی طلایی و خیالی دل نبندیم. چنین فردایی هرگز از راه نخواهد رسید.

کم نیستند کسانی که سال‌هاست منتظر رسیدن این فردای رویایی هستند که در آن، یادگیری انگلیسی را خیلی جدی شروع کنند و به‌قول معروف پرونده‌اش را برای همیشه ببندند!
این فردای خیالی فقط مکانیسمی برای توجیه تنبلی خودمان است و رهایی از عذاب‌وجدانِ یادنگرفتنِ این زبان.
مشکلات و گرفتاری‌های زندگی هرگز تمام نخواهند شد و آن خلوتی و آسودگیِ رویایی فقط فریب ذهن است.
در کنارِ و لابلای این مشکلات و گرفتاری‌ها زمانی را هرچند مختصر به یادگیریِ اساسیِ انگلیسی اختصاص دهیم.

✅ بنابراین، منتظرِ از راه رسیدنِ آن فردای رویایی نباشیم و از همین امروز شروع کنیم.

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی


@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 10 Aug 2025 22:24:36 +0300
اگر احیاناً متوجه نمی‌شوید خواننده چه می‌گوید، اینجا را ببینید.

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 10 Aug 2025 21:58:44 +0300
قبلاً کتاب ارزشمندِ «فرهنگ ضرب‌المثل‌ها» نوشته‌ی زنده‌یاد سلیمان حَییم را معرفی کرده‌ام (اینجا را ببینید) و دقتِ حیرت‌انگیزش را ستوده‌ام ولی بدیهی است هر محصول انسانی، خصوصاً فرهنگ، کاملاً بری از لغزش و خطا نیست.
حییم در توضیح ضرب‌المثلِ «خاله را می‌خواهند برای درز و دوز، اگرنه چه خاله چه یوز» ابتدا آن را به‌شکل آزاد به انگلیسی ترجمه می‌کند (ص. ۱۲۳):

The aunt is wanted to help in needlework (or sweing); otherwise an aunt and a panther are one [Relatives are expected to help one another.]

بعد نکته‌ی مهم در هم‌آهنگیِ دوز و یوز را توضیح می‌دهد:
Note: The rime [=rhyme] between the words دوز and یوز extenuates the exaggerated comparison of "an aunt who does not help in sweing" to a panther.

ترجمه و توضیحات حییم کامل و دقیق است الا یک کلمه: panther
او معادل «یوز» را panther اختیار کرده که درست نیست.
یوز در واقع کوتاه‌شده‌ی یوزپلنگ است که در انگلیسی به آن cheetah می‌گویند.
اما کلمه‌ی panther تقریباً همیشه به پلنگ سیاه اطلاق می‌شود، هرچند ممکن است برای تاکید بیشتر black panther هم بنویسند.
از اینجاست که متوجه می‌شویم طنز و تضاد نهفته در نام شخصیتِ کارتونیِ pink panther در ترجمه‌ی فارسی‌اش - پلنگِ صورتی - وارد نشده است. انگلیسی‌زبان در ذهنش باید پلنگِ سیاهی را تصور کند که صورتی است! ولی معادل فارسی آن فاقد چنین طنز و تضادی است و چیزی است مثل pink leopard در انگلیسی.
نتیجه آنکه نه panther (که نوع خاصی از پلنگ است) و نه leopard (که نام عامِ پلنگ است) معادل «یوز» یا یوزپلنگ نیستند. معادل این دو، همان‌گونه که بالاتر اشاره کردم، cheetah است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 10 Aug 2025 08:56:56 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 10 Aug 2025 08:56:49 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 10 Aug 2025 08:56:43 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 10 Aug 2025 08:56:32 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sun, 10 Aug 2025 08:56:32 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 09 Aug 2025 15:48:32 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 09 Aug 2025 12:52:12 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 09 Aug 2025 12:51:41 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Fri, 08 Aug 2025 20:45:01 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Fri, 08 Aug 2025 19:59:41 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Fri, 08 Aug 2025 11:40:25 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Fri, 08 Aug 2025 07:20:12 +0300
@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Fri, 08 Aug 2025 07:14:07 +0300
در ویدیوی بالا، داگلِس اَدِمز (۲۰۰۱-۱۹۵۲)، طنزپرداز فقید بریتانیایی، بخشی از کتاب مشهور خود را می‌خواند.
این ویدیو در واقع بخشی از جلسه‌ی چهارم از جلسات پنج‌گانه‌ی سخنرانی ریچارد دوکینز، زیست‌شناس مشهور بریتانیایی، است که تحت نام کلیِ Growing Up in the Universe در سال ۱۹۹۱ و برای مخاطب نوجوان ذیل سخنرانی‌های کریسمسِ بنیاد سلطنتی اجرا شد.
اَدِمز که سخنرانِ میهمان بود بخشی از کتابِ خود تحت عنوانِ
The Resturant at the End of the Universe (1980)
را می‌خواند که در واقع، جلد دوم از سه‌گانه‌ی مشهور او با نام کلیِ
Hitchhiker's Guide to the Galaxy
است.
در این قطعه، در رستورانی عجیب در دنیایی خیالی، حیوانی شیرده - گاو - نزد دو شخصیت گرسنه‌ی داستان می‌آید و درباب مغذی بودن و خوش‌طعم بودن بخش‌های مختلف بدنش به آنها توضیح می‌دهد تا اگر میلشان کشید بخورند.
اَدمز با طنزی گزنده، پوچ بودن موقعیتی را به ‌تصویر می‌کشد که گونه‌ای جانوری صرفاً به این دلیل به‌وجود آمده تا خوراک گونه‌ی دیگر شود.

کتاب را می‌توانید از اینجا بخوانید. برای یافتن قطعه‌ی مورد نظر نیز، کلید‌واژه‌ی dairy را بیابید.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 22:00:24 +0300
◼️Sixty Steps to Précis (1970)

◻️L. G. Alexander

کتاب بالا یکی دیگر از کتاب‌های سودمندِ لوییس جورج الگزَندِر، مدرّسِ بسیار صاحب‌نام انگلیسی در قرن بیستم، است.

این کتاب شامل ۶۰ متن است - از سطح متوسطه تا پیشرفته - که طولانی‌تر و دشوارتر می‌شوند. بخش عمده‌ی این متن‌ها نوشته‌ی مولف است و در کنار آنها و در نیمه‌ی دوم کتاب شاهد بریده‌هایی از آثار نویسندگان صاحب‌نام دنیای انگلیسی‌زبان هم هستیم، نظیر ویرجینیا وولف، ارنست همینگوی و برتراند راسل.

تمرکز این کتاب - به‌کمک بخش تمرینات - بر تقویت مهارت خلاصه‌نویسی است.
ولی می‌شود فقط متن‌هایش را خواند و کار کرد.

بنابراین،
◽️دوستانی که مشغولِ بسته‌ی سوم از دوره‌ی درک مطلب مبتدی‌تا‌متوسطه هستند (اینجا) می‌توانند کم‌کم متن‌های نیمه‌ی اول کتاب را برای تمرینِ بیشتر کار کنند.

◽️دوستانی نیز که بسته‌های ۱ تا ۴ از دوره‌ی متوسطه‌تا‌پیشرفته (اینجا) را کار می‌کنند، متن‌های نیمه‌ی اول کتاب مناسب آنهاست.

◼️نیمه‌ی دوم کتاب با کتاب دیگری که قبلاً از نویسنده معرفی کردم (اینجا) به‌لحاظ سختی تقریباً هم‌تراز است، یعنی مناسب بسته‌های پنجم تا نهم.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 22:00:13 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 16:51:04 +0300
@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 12:29:46 +0300
منظور از C-section در این تیتر خبری چیست؟
قبلاً اینجا توضیح داده‌ام.

- عبدالرضا شهبازی


@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 12:26:01 +0300
یکی از معانی فعل claim (در ترکیب با life) کُشتن یا موجبِ مرگ شدن است.

◽️The earthquake has so far claimed over 3,000 lives.
زمین‌لرزه تاکنون موجب مرگ بیش از ۳۰۰۰ نفر شده است.

◽️The war claimed the life of a UN interpreter yesterday.
روز گذشته یک مترجم (شفاهیِ) سازمان ملل در جنگ کشته شد. / این جنگ روز گذشته موجب مرگ یک مترجم (شفاهیِ) سازمان ملل شد.

▪️دقت کنید که دو کلمه‌ی claim و life  می‌توانند در مجاورت هم باشند (مانند مثال دوم) یا اینکه فرد کشته‌شده یا شمار کشته‌ها فاصله بیندازد بین آن دو (مانند مثال اول). در هر دو صورت، تفاوتی در معنی ایجاد نمی‌شود.

◾️این معنیِ claim هم عمدتاً در بافت‌های رسمی استفاده می‌شود و هم بیشتر در متون خبری شاهدش هستیم.

🔳 فعل claim در ترکیب با death هم به‌کار می‌رود.

◽️Death claimed him much too early.
مرگ خیلی زود به سراغش آمد. / خیلی زود از دنیا رفت. / مرگ خیلی زود جانش را گرفت.

▪️در اینجا خود death فاعل جمله است و فرد یا افراد درگذشته مفعول آن.

◽️Death claimed him a few minutes after this picture was taken.
چند دقیقه بعد از (این‌که) این عکس (گرفته شد) از دنیا رفت. / مرگ او چند دقیقه بعد از گرفتن این عکس اتفاق افتاد.

🔲 در ویدیوی بالا شاهد این جمله هستیم:
◽️This time the death has claimed them both.
این دفعه مرگ جان هر دو را گرفته است./ این بار هر دو جان باخته‌اند.

منظور از both در اینجا بُز کوهی (mountain goat) و پلنگ (leopard) است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 12:25:25 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 12:15:29 +0300
The First Lawyer Ever!

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 08:54:13 +0300
دو دوره‌ی تالیفی و ضبط‌شده‌ی من تحت عنوان:

🔳 «درک مطلب انگلیسی: از مبتدی تا متوسطه» در ۳ بسته
و
🔳 «افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی» در سطح متوسطه تا پیشرفته (در ۹ بسته)

برای کسانی مناسب‌اند که می‌خواهند با حوصله و دقت و صرفِ وقت، درک مطلبِ انگلیسی را عمیقاً و به‌صورت بنیادی بیاموزند.

دانش و بینشِ اصولی که فرد به‌یمن این بسته‌ها در زبان انگلیسی به‌دست می‌آورد قطعاً به او در گذر از آزمون‌های مختلف انگلیسی کمک خواهند کرد. با این همه، این بسته‌ها برای کسانی که در مدت‌زمانِ کوتاه و با عجله و شتابِ زیاد می‌خواهند برای فلان یا بهمان آزمونِ زبانی آماده شوند چندان مناسب نیست و اصلاً برای چنان هدفی تالیف و تدوین نشده‌اند.

دسته‌ی دوم، یعنی انگلیسی‌آموزانِ آزمونی احتمالاً به‌ناچار، بیشتر دنبال فوت‌وفن‌های تست‌زنی و روش‌های مکانیکی برای گذر از آزمون در زمان کوتاه هستند. راستش، من چنین برخوردی با انگلیسی را مطالعه و یادگیریِ جدی این زبان نمی‌دانم.

معلومات کپسولی و عمدتاً سطحیِِ دسته‌ی دوم به‌همان سرعتی که وارد ذهنشان می‌شود، به‌همان سرعت هم خارج می‌شود.

تصمیم بگیریم یک بار و برای همیشه، انگلیسی را جدی و اصولی و با صرف وقت و حوصله و برای اهداف واقعی و دیرپا (مثل خواندنِ داستانِ کوتاه، رمان، تاریخ، گزارش‌های خبری، کتاب‌های علم برای عموم و ...) بیاموزیم.

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی


@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 08:54:06 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 07 Aug 2025 08:25:31 +0300
صفتِ کاربردیِ overdue را زمانی به‌کار می‌بریم که بخواهیم بگوییم انجام کاری به دلایلی به تعویق و تاخیر افتاده است.
نکته‌ی مهم در کاربرد این صفت این است که بدانیم آن تعویق و تاخیر مطلوب نبوده است و انتظار می‌رفته است آن کار در زمان مقتضی انجام شود.

◽️صورت‌حساب‌هایی که مدت‌هاست پرداخت نشده‌اند
overdue bills


◽️معذرت‌خواهی که مدت‌ها قبل باید انجام می‌شد/ معذرت‌خواهی که به تاخیر افتاده است
an overdue apology

☚همان‌گونه که در جمله‌ی زیر و مثال‌های بعد می‌بینید، برای تاکید بر زمان زیادی که از انجام نشدن آن کار گذشته، معمولاً می‌توانیم long را قبل از overdue اضافه ‌کنیم.


◽️من خیلی وقت قبل باید از شما/تو معذرت‌خواهی می‌کردم.
I owe you a long overdue apology.


◽️اقساط انباشته‌شده‌/ اقساطی که پرداختشان به تاخیر افتاده
overdue installments


◽️مدت‌هاست مادرم را ندیده‌ام و باید سری به او بزنم.
I must pay an overdue visit to my mother.


◼️این صفت را همانند خیلی از صفات دیگر می‌توان بعد از فعل to be هم به‌کار برد.


◽️این تغییر خیلی وقت قبل باید اعمال می‌شد (و هنوز هم انجام نشده است).
This change is long overdue.


◽️این سیستم مدت‌ها قبل باید اصلاح می‌شد.
This system is overdue for reform.


◽️خیلی وقت است که باید مرخصی بروم (ولی هنوز نرفته‌ام).
I'm long overdue for some leave.


◽️فکر می‌کند ترفیع‌گرفتنش مدتهاست به تاخیر افتاده است./ فکر می‌کند مدتها قبل باید ترفیع می‌گرفته است.
She feels she's overdue for promotion.


◽️ریش و سبیلت دیگه در آمده. / مدتی است اصلاح نکرده‌ای.
You are overdue for a shave.

☜ به کاربرد حرف اضافه‌ی for در جمله‌های بالا دقت کنید.


◾تا اینجا تاخیر یا تعویق را با عبارات کلی نظیر مدت‌ها یا خیلی وقت نشان دادیم. ولی می‌توانیم دقیق و یا تا حدی دقیق‌تر هم عنوان کنیم که این زمان چقدر بوده است.

◽️پرداخت اجاره‌بها تقریباً سه ماه است که به تاخیر افتاده است.
The rent is nearly three months overdue.


◽️یک هفته قبل باید کتاب‌هایی را که از کتابخانه گرفته‌ام پس می‌دادم./ در پس دادن کتاب‌های کتابخانه یک هفته تاخیر دارم.
My library books are a week overdue.


◾موقعیتی را که در آن صحبت می‌کنیم می‌تواند در مواقعی معنای جمله را تعیین کند.

◽️دو هفته‌ است که پریودم عقب افتاده است.
I'm already two weeks overdue.

☜ همان‌گونه که در جمله‌ی بالا دیدید، اگر زمینه‌ی صحبت مشخص باشد، نیازی به کاربرد کلمه‌ی period هم نیست.

◽️با این همه، برای رفع ابهام می‌توانیم مثلاً بگوییم:
I'm a week overdue for my period.

🔲 پریود یا عادت ماهانه را به‌صورت رسمی و پزشکی menstrual period می‌گویند.

در گفتار عادی و غیر رسمی وقتی بخواهیم بگوییم "من پریودم" می‌توانیم بگوییم:
▫️I'm on my period.
یا
▫️I got my period.

به‌صورت عامیانه نیز تعبیرات زیادی برای بیان این مفهوم هست که بهتر است متناسب با محیط آموخته و به‌کار برده شوند.

برای اینکه بگوییم "پریودم عقب افتاده است" نیز می‌توانیم به‌جای overdue (که تا حدی رسمی است) از late استفاده کنیم و مثلاً بگوییم:
▫️My period is late.


🔳 اگر زمینه‌ی صحبت درباره‌ی بارداری و زایمان است، معنی جمله کاملاً فرق خواهد کرد.

◽️Our daughter is six days overdue.
شش روز از وقت زایمانِ دخترمان  گذشته است./ دخترمان شش روز قبل باید وضعِ حمل می‌کرد.

◼️در مواقعی هم ممکن است در خود جمله مشخص باشد که صحبت بر سر چیست.

◽️بچه‌ی مریم دو هفته قبل باید به دنیا می‌آمد (و هنوز هم متولد نشده است).
Maryam's baby is already two weeks overdue.


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 06 Aug 2025 23:39:10 +0300
“Do the thing you fear and the death of fear is certain.”

— Ralph Waldo Emerson (1803-1882)

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 06 Aug 2025 22:46:10 +0300
◼️نقش‌های دستوری و معنایی اسم در فارسی و انگلیسی

◻️علی خزاعی‌فر
◻️فصلنامه‌ی مترجم، شماره‌ی ۲۱ و ۲۲، بهار و تابستان ۱۳۷۵


@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 06 Aug 2025 14:13:39 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 06 Aug 2025 13:56:10 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 06 Aug 2025 11:53:01 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 06 Aug 2025 11:06:37 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 05 Aug 2025 00:22:34 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 05 Aug 2025 00:22:23 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 04 Aug 2025 06:40:43 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Mon, 04 Aug 2025 06:40:33 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Sat, 02 Aug 2025 09:52:26 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Fri, 01 Aug 2025 20:17:09 +0300
بازخورد برخی از دوستانی که بسته‌های دوره‌ی درک مطلب انگلیسی (متوسطه تا پیشرفته) را کار کرده‌اند در اینجا و اینجا و اینجا و اینجا ببینید.

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 31 Jul 2025 17:55:53 +0300
تخفیف ویژه‌ی تابستانه‌ی 40درصدی

برای کمک به علاقه‌مندانِ زبان انگلیسی برای تهیه‌ی بسته‌های ضبط‌شده‌ی درک‌مطلب انگلیسی، تخفیف 40درصدی از اکنون تا پایان دو‌شنبه (۱۳ مرداد) برقرار است.

این تخفیف شامل دو دوره‌ی زیر است:


🟩 دوره‌ی «درک مطلب انگلیسی: از مبتدی تا متوسطه»، شامل سه بسته
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖


🟩 دوره‌ی «افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی»، شامل ۹ بسته (و در سطح متوسطه تا پیشرفته)


➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

🟦 این تخفیف هم شامل خرید یکجای بسته‌ها و هم خرید تکی آنهاست.

🟧 دوستانی که قبلاً برخی از بسته‌ها را تهیه کرده‌اند، می‌توانند از این فرصت ویژه برای تکمیلِ دوره‌ی خود استفاده کنند.
دوستانی هم که تاکنون این بسته‌ها را تهیه نکرده‌اند، برای تقویت اساسیِ درک مطلبِ انگلیسی خود، از این فرصت استثنایی بهره ببرند.

🟫 برای شنیدن تدریس کاملِ درس اول از بسته‌ی اولِ سطح مبتدی تا متوسطه اینجا را ببینید.

🟪 برای شنیدن تدریسِ کاملِ نخستین درس از بسته‌ی اولِ سطح متوسطه تا پیشرفته اینجا را ببینید.

➖➖➖➖
✅ برای کسب اطلاع از چگونگی دریافت این بسته‌ها (و احیاناً پرسیدن برخی سوالات)، در خصوصی به من پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی


🔺این تخفیف تا پایان دو‌شنبه (۱۳ مرداد) برقرار است.

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Thu, 31 Jul 2025 17:55:20 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 30 Jul 2025 22:59:27 +0300
@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 30 Jul 2025 15:43:53 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 30 Jul 2025 14:29:39 +0300
کلمه‌ی series به‌معنی «سریال» در ترکیبِ TV series (سریال تلویزیونی) شکل جمع ندارد. در واقع، شکل جمع و مفردش همین series است، بدون افزودن s.
در این صورت، اگر بخواهیم بگوییم «سریال‌ها»، چگونه باید این کلمه را به‌کار ببریم؟
راهش افزودنِ مُعرّف (determiner) مثل several یا many یا a lot of و نظایر اینها قبل از TV series است.

◻️I have watched several TV series for the past two years.
طی دو سال گذشته چندین سریال (تلویزیونی) دیده‌ام.

◻️There are many great TV series out there.
سریال‌های (تلویزیونیِ) خیلی خوبِ زیادی تولید شده‌اند. / سریال‌های (تلویزیونیِ) عالی‌ِ فراونی هست که لازم است ببینید.

◻️These TV series are all worth watching.
همه‌ی این سریال‌ها ارزش تماشا دارند.


▪️در حالت مفرد:

◻️This TV series is really exciting.
این سریال واقعاً هیجان‌انگیز است.


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 30 Jul 2025 14:07:45 +0300
سعی کنید با یک یا چندبار گوش دادن به این قطعه‌آهنگ کلمات و جمله‌های آن را تشخیص دهید.
در آخر، برای اطمینان، قسمت پایین را لمس کنید تا متن ترانه را ببینید.

We are like one moving together side by side,
We make a heaven and in our hearts,
We move like water and side by side, we dance forever
And all my life I never knew things could be so right when I'm with you
It’s just like magic, raining down like magic no matter what the world can do
When the rain falls down, I want to be there with you …

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Wed, 30 Jul 2025 14:07:12 +0300
فرض کنید من غذایی یا نوشیدنی‌ای را دوست دارم و از طعم آن خوشم می‌آید ولی شما چنین نیستید و طعمش را دوست ندارید. من به شما می‌گویم «کم‌کم از آن خوشتان خواهد آمد» یا «کم‌کم به طعم و مزه‌ی آن عادت می‌کنید و آن را دوست خواهید داشت». عبارت‌های داخل گیومه را چگونه به انگلیسی می‌گوییم؟
می‌گوییم:
The taste grows on you.


◻️Sushi was too strange for me initially, but now I love it. The taste grows on you.
اوایل، سوشی برای من خیلی عجیب‌و‌غریب بود ولی الان عاشق آن هستم. کم‌کم به‌طعمش عادت می‌کنید و از آن خوشتان می‌آید.

▪️ضمیر you همیشه و لزوماً به‌معنی دوم شخص نیست. می‌تواند، بسته به فضای جمله، معنی کلی داشته باشد مثل «آدم» در «آدم کم‌کم ازش خوشش می‌آد».

◻️I wasn’t a fan of dark chocolate at first, but the taste grows on you after a while.
اولش طرف‌دار شکلات تلخ نبودم ولی کمی که می‌گذرد، آدم از طعمش خوشش می‌آید.

🔳 این ترکیب غالباً به همین صورت، یعنی در زمان حال ساده و ضمیر you، به‌کار می‌رود. ولی همیشه هم چنین نیست.

◻️At first, I hated olives, but the taste grew on me over time.
اوایل، از زیتون متنفر بودم ولی کم‌کم از طعمش خوشم آمد.


◻️I really couldn't stand beer at first, but now the taste has grown on me.
اوایل، واقعاً نمی‌تونستم با آبجو کنار بیام، ولی الان دیگر به‌ طعمش عادت کرده‌‌ام و از آن خوشم می‌آید.

🔳 استفاده از این ترکیب منحصر به خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها نیست و تقریباً درباره‌ی هر چیزی که پسند و ناپسند ما را می‌طلبد به‌کار می‌رود. در این‌گونه موارد، کلمه‌ی taste معمولاً حذف می‌شود و به‌جای آن ضمایری مثل it یا they (متناسب با نهاد) به‌جای آن قرار می‌گیرد.

◻️Her abstract paintings are unusual, but the more you look at them, the more they grow on you.
نقاشی‌های آبستره‌اش غیر‌عادی‌اند، ولی هرقدر بیشتر به آنها نگاه کنید، بیشتر از آنها خوشتان می‌آید.


◻️I didn’t like the first season of the series, but as the characters develop, it grows on me.
فصل اول این سریال را دوست نداشتم، ولی شخصیت‌ها که شکل می‌گیرند، از آن کم‌کم خوشم می‌آید.

◻️He seems a bit rude at first, but once you get to know him, he grows on you.
اوایل، به‌نظر کمی گستاخ می‌آید، ولی به‌محض این‌که او را بیشتر بشناسی، کم‌کم به دلت می‌نشیند.


◻️I never thought I’d enjoy yoga, but it’s really growing on me now.
هیچ فکرش را نمی‌کردم روزی از یوگا لذت ببرم، ولی الان واقعاً کم‌کم دارم جذبش می‌شوم.


◻️Her sense of humor grows on you once you spend more time with her.
بیشتر که با او وقت بگذرانی، کم‌کم از حس شوخ‌طبعی‌اش خوشت می‌آید.


🔳 در وجه منفی هم می‌شود این ترکیب را استفاده کرد.
◻️I tried to like opera, but it never really grew on me.
سعی کردم از اپرا خوشم بیاد، ولی هیچ‌وقت واقعاً از آن خوشم نیامد.


🔲 این ترکیب عمدتاً در موقعیت‌های غیررسمی به‌کار می‌رود.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 21:04:03 +0300
◼️Oxford Guide to English Grammar (1994)
◻️John Eastwood

🔳 کتاب بالا، نوشته‌ی جان ایستوود، دستورپژوهِ بریتانیایی، مروری دارد بر مهم‌ترین جنبه‌های دستورزبان انگلیسی.
نویسنده بحث‌های مختلف دستوری و کاربردی را به‌کمک تحلیلِ انبوهی از جمله‌مثال‌های برگرفته از منابع واقعیِ گفتاری و نوشتاری پیش می‌برد. مثال‌ها عمدتاً کوتاه و چندان پیچیده نیستند.

این کتاب متمرکز بر دستورزبانِ انگلیسیِ بریتانیایی است، ولی به مهم‌ترین جنبه‌های متمایز دستور و کاربردِ انگلیسیِ آمریکایی در پیوستی هشت‌صفحه‌ای نیز اشاره می‌شود.

مخاطبان این منبع، انگلیسی‌آموزان سطوح متوسطه تا پیشرفته‌ی انگلیسی و عمومِ مدرّسان این زبان است.

- عبدالرضا شهبازی

▪️چهار ستونِ دستورزبان انگلیسی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 21:03:49 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 16:30:31 +0300
دوستی دارم که بیست ‌و ‌اندی سال است می‌خواهد از «فردا» یادگیری انگلیسی را جدی شروع کند!

طفلک الان موهایش دیگر سفید شده ولی همچنان منتظر آن فردای رویایی است که فارغ از مشکلات و در کمال آرامش آموختنِ انگلیسی را اساسی آغاز کند!

این «فردای رویایی»، که هرگز از راه نخواهد رسید، در واقع مکانیسم ناخودآگاهِ ذهنی ماست برای توجیه تنبلی و مسکّنی است برای تحملِ پیشرفت دیگران و عقب ماندنِ خودمان.

دیروز خاطره‌ای بیش نیست.
فردا صرفاً نسیه و خیال است.
اما امروز است که نقد و حاضر است.

مراقب باشیم در تله‌ی «فردای رویایی» گرفتار نشویم.
یادگیری جدی انگلیسی را درست از همین امروز شروع کنیم.
از همین امروز
فراموش هم نکنیم که یادگیری انگلیسی چندین دهه است دیگر از علاقه‌ی صِرف گذر کرده و به اجبار تبدیل شده است.

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 14:21:52 +0300
◼️The Wind Beneath My Wings (1988)

- Bette Midler

@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 14:04:55 +0300
سایه را در انگلیسی هم shadow و هم shade می‌گویند، ولی این دو با هم تفاوت‌هایی دارند.

🔳 کلمه‌ی shadow زمانی بکار می‌رود که هر منبع نوری (اعم از آفتاب) آن را تشکیل داده باشد و حد و اندازه‌اش تقریباً مشخص باشد؛ یعنی تاریکیِ شکل‌داری به‌وجود آمده باشد.
همچنین، آن شی یا شخصِ پدید‌آورنده‌ی shadow هم مهم و مورد توجه باشد.

◽️The children were having fun, chasing each other's shadows.
بچه‌ها دنبال سایه‌های هم می‌دویدند و کیف می‌کردند.

◽️The ship's sail cast a shadow on the water.
بادبانِ کشتی سایه بر آب انداخت.

◽️The shadows lengthened as the Sun went down.
هرچه خورشید بیشتر رو به غروب می‌رفت سایه‌ها درازتر می‌شدند.


◽️The candels on the table threw huge flickering shadows against the wall.
(نور) شمع‌هایِ روی میز سایه‌های بزرگ و لرزانی روی دیوار انداختند.

🔳 در مقابل، shade را زمانی بکار می‌بریم که تاکید روی خود آن محوطه‌ی تاریک(تر)ی باشد که از نرسیدن نور خورشید بر زمین ایجاد شده باشد، و در آن محوطه، که حد و اندازه‌اش هم خیلی مشخص و واضح نیست، هوای خنک‌تری به‌وجود آمده باشد.

◽️We searched for a patch of shade to rest in.
دنبال یک تکه/گُله سایه گشتیم که در آن استراحت کنیم.

◽️I was sitting in the shade.
در سایه نشسته بودم.

◽️We had lunch at the park under the shade of a big tree.
زیر سایه‌ی درختی بزرگ در پارک ناهار خوردیم.

◽️The temperature is 40 degrees Centigrade in the Sun, but 30 degrees in the shade.
دما در آفتاب ۴۰ درجه‌ی سانتیگراد ولی در سایه ۳۰ درجه است.


☚ تفاوت دیگر این دو کلمه با هم این است که در اکثر مواقع، و نه لزوماً همیشه، shadow را منبع متحرکی ایجاد می‌کند، در صورتی که shade را چیزی ثابت به‌وجود می‌آورد.

با این توضیح، خودِ shade هم ثابت است، و فقط با حرکت تدریجی خورشید در آسمان کم‌کم جابجا می‌شود، ولی shadow جابجایی بسیار سریع‌تر و بیشتری دارد.

◾برای درخت - مثلاً - که ثابت است هم می‌توان shadow را به کار برد و هم shade را. ولی کی کدام را بکار ببریم؟

اگر تاکید روی درخت باشد و سایه‌ای که انداخته است (بدون توجه به کارایی سایه در محافظت در برابر نور و گرمای خورشید)، از shadow استفاده می‌کنیم.


◽️The tree cast its shadow on the building.
درخت سایه‌اش را روی ساختمان انداخت. / سایه‌ی درخت روی ساختمان افتاد.

☜ ولی اگر آنچه مهم است سایه‌ی درخت است در ایجاد فضایی خنک و به دور از نور خورشید، و خود درخت مورد توجه نباشد، از shade استفاده می‌کنیم.


◽️We finally found a shade of a tree to sit in.
سرانجام سایه‌ی درختی پیدا کردیم و در آن نشستیم.

☚ تفاوت بعد این است که معمولاً shade امر مطلوبی است، چون زیر آفتاب تابان محیط تاریک‌تر و خنک‌تری ایجاد می‌کند، ولی shadow اینگونه نیست و ممکن است نامطلوب هم باشد.

◾️تفاوت دیگر بین این دو این است که shade در فرآیندی بالا به پایین ایجاد می‌شود، چون خورشید بالاست. ولی shadow ممکن است در هر جهتی ایجاد شود، چون منبع تولیدش لزوماً خورشید نیست.

🔳 سایه‌شکلک‌هایی را که با دست روی دیوار یا ... ایجاد می‌کنیم چگونه به انگلیسی بیان می‌کنیم؟

سایه‌شکلک درست کردن
◾️to make/ do shadow puppets


◽️Can you make shadow puppets with your hands on the wall?
می‌تونی با دست روی دیوار سایه‌شکلک درست کنی؟

◽️I love to do shadow puppets.
عاشق اینم که سایه‌شکلک درست کنم.


- عبدالرضا شهبازی


@Englishnutsbolts
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 08:51:21 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 00:15:45 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 00:15:45 +0300
Подробнее
]]>
https://linkbaza.com/catalog/-1001206242134 Tue, 29 Jul 2025 00:15:44 +0300
Подробнее
]]>