#غزه را فراموش نکنیم


.

انسان‌ها را باور کن
ابرها را،
بادها را،
کتاب‌ها را دوست بدار

دردِ شاخه‌ی خشکیده را دریاب
و دردِ ستاره‌ای را که خاموش می‌شود
و درد جانوری مجروح را
اما بیش از همه
درد انسان‌ها را دریاب

بگذار طبیعتِ غنی شادمانت کند
بگذار نور و تاریکی شادیت بخشند
بگذار چهار فصل به وجدت آورند
اما بیش از همه
بگذار انسان‌ها شادمانت کنند.


#ناظم_حکمت

@Iove_Poems

هرچند دشمنم شده‌ای دوست دارمت
بر دوستان گلایه روا نیست، بگذریم


#سجاد_سامانی

@Iove_Poems

مذ أحببتك...
‏صار العالمُ أجملَ ممّا كان!
‏الوردُ ينام على كتفی!
‏والشّمس تدور على كفّی!
‏و الليلُ، جداول من ألحان!

از آن دم که دوستت داشتم
جهان، از آنچه بود، زیباتر شد!
گُلها روی شانه‌هایم به‌خواب می‌روند!
خورشید بر کف دستانم می‌چرخد!
و شب، جویبارهایی از نواهاست!

#عبدالقادر_مكاريا

@Iove_Poems

#نقاشی 🎨

نقاش فرانسوی/لویی.ماری.دی.شریور

Louis.Marie.De.Schryver
1862-1942

For more : @Iove_Poems

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم
آید از تربت من بوی وفاداری دل ...

#هلالی_جغتایی

@Iove_Poems

ردّ پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت
چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی

ای نسیم بی قرار روزهای عاشقی
هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی

باد پیراهن کشید از دست گل ها ناگهان
عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی

چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت
غنچه‌ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی

کشته‌ای در پای خود دیدی یقین کردی منم
سایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی

#فاضل_نظری

@Iove_Poems

در کیش جان‌فروشان فضل و شرف به رندیست
اینجا نسب نگنجد آنجا حسب نباشد

در محفلی که خورشید اندر شمار ذره‌ست
خود را بزرگ دیدن شرط ادب نباشد

#حافظ

@Iove_Poems

#نقاشی 🎨

نقاش دانماركی/اما ماير

Emma Meyer/1859-1921

For more : @Iove_Poems

آهو ز تو آموخت هنگام دویدن
رم کردن و ایستادن و واپس نگریدن

پروانه زمن، شمع ز من، گل زمن آموخت
افروختن و سوختن و جامه دریدن

گل ز رخت آموخته نازک بدنی را
بلبل ز تو آموخته شیرین سخنی را

هر کس که لب لعل تو را دید به خود گفت
حقا که چه خوش کنده عقیق یمنی را

خیاط ازل دوخته بر قامت زیبات
بر قد تو این جامه ی سبز چمنی را

#عبدالرحمن_جامی

@Iove_Poems

پشت روز روشنم، شام سیاهی دیگر است
آنچه آن را کوه خواندم، پرتگاهی دیگر است

شاید از اول نباید عاشق هم می شدیم
این درست اما جدایی اشتباهی دیگر است

در شب تلخ جدایی عشق را نفرین مکن
این قضاوت، انتقام از بی گناهی دیگر است

روزگاری دل سپردن ها دلیل عشق بود
اینک اما دل بریدن ها گواهی دیگر است

درد دل کردن برای چشم ظاهر بین خطاست
آنچه با آئینه خواهم گفت آهی دیگر است....

#فاضل_نظری

@Iove_Poems

در میان پرندگان، حیوانات و گیاهان که مذهب و فرهنگ ندارند، عشق بیشتری وجود دارد.

در میان قبایل بدوی و نامتمدن در جنگل‌ها که مذهب، تمدن و یا فرهنگی توسعه یافته ندارند، عشق بیشتری وجود دارد تا مردمان به اصطلاح پیشرفته، بافرهنگ و متمدن امروزی.

چرا انسان‌ها هرچه متمدن‌تر و با‌فرهنگ‌تر می‌شوند، هر چه بیشتر تحتِ تاثیر مذاهب قرار می‌گیرند و بیشتر به معابد و کلیساها می‌روند تا نیایش کنند، بیشتر و بیشتر از عشق تهی می‌شوند؟!

مسئله این نیست که چگونه عشق را تولید کنیم، بلکه، فقط این است که چگونه پوشش‌ها و موانع آن را بَر داریم.

عشق در درون ماست،
عشق طبیعت ذاتی ماست.

#اشو

@Iove_Poems

بی عشق زیستن را جز نیستی چه نام است
یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است...❤️‍🔥

#حسین_منزوی

@Iove_Poems

می‌بوسمت و نیست ازین بوسه گریزی
تقصیر خود توست که اینگونه عزیزی


#محمدرضا_عبدالملکیان

@Iove_Poems

در این زمانه‌ی بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغ‌های قیل و قال پرست

چگونه شرح دهم لحظه لحظه‌ی خود را
برای این همه ناباور خیال پرست؟

به شب نشینی خرچنگ‌های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند
به پای هرزه علف‌های باغ کال پرست

رسیدم به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار برای من کمال پرست

هنوز زنده‌ام و زنده بودنم خاری‌ست
به چشم تنگی نامردم زوال پرست

#محمدعلی_بهمنی

@Iove_Poems

تو را
به آغوش می‌کشم
و نَفسم به پرنده‌ای سُرخ می‌ماند
که در آسمان طلایی گیسوانَت
به پَرواز درآمده است...

#جمال_ثریا

@Iove_Poems

#نقاشی 🎨

نقاش هلندی/وَنسان وَن‌ گوگ
نام اثر : بذرافشان؛ ۱۸۸۸

Vincent Van Gogh/1853-1890

For more : @Iove_Poems

خیالِ دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی‌ام در این امید پیر شد

#هوشنگ_ابتهاج

@Iove_Poems

به سوز دل نفسی آتشین بر آرای عشق
که سینه‌ها سیه از روزگار دم سردست

غم تو با دل من پنجه درفکند و رواست
که این دلیر به بازوی آن هماوردست

دلا منال و ببین هستی یگانه ی عشق
که آسمان و زمین با من و تو همدردست

ز خواب زلف سیاهت چه دم زنم که هنوز
خیال سایه پریشان ز فکر شبگردست ...

#هوشنگ_ابتهاج

@Iove_Poems

#نقاشی 🎨

نقاش هلندی/وَنسان وَن‌ گوگ
نام اثر : پل لنگلواس در آرل؛ ۱۸۸۸

Vincent Van Gogh/1853-1890

For more : @Iove_Poems

‌چگونه غیبت او را به دل کنم تصدیق
که عشق و مهر و غمش جمله همنشین من است

#بنایی‌_یزدی

@Iove_Poems

#نقاشی 🎨

نقاش فرانسوی/ژاک-لوئی داوید
نام اثر: خداحافظی تلماخوس و ایکاریس

Jacques-Louis David
1748-1825

For more : @Iove_Poems

نشست بر دل تو مهر همدمی دیگر
نشست بر دل من گرد ماتمی دیگر
‌
چه میهمان عزیزی، چراغ روشن کن!
که آمده‌ست به دیدار من غمی دیگر
‌
چرا زبان بگشایم؟ که دردهای بزرگ
به جز سکوت ندارند مرهمی دیگر
‌
هوای پر زدنم در حصار دنیا نیست
مرا ببر به تماشای عالمی دیگر !
‌
زمان مردنم ای بی‌وفا به بالینم
فقط بیا که نگاهت کنم کمی دیگر ‌
‌
#سجاد_سامانی

@Iove_Poems

دیدن تو
زیباترین کاری‌ست
که چشم انسان می‌تواند بکند.


#ناظم_حکمت

@Iove_Poems