لیوان آب، داخل دریا
خالی‌ست یا پُر است؟

یک قبر می‌خرم
در یک امامزاده‌ی گم
مادر، از اینکه مرگ به من دست می‌کشد
بدجور دلخور است

مادر، تمامِ مهریه‌ام را
در بانک می‌گذارد و با سودش
هر ماه چند سیخ جگر می‌خرد
وقتی کلافه می‌شوم از درد پریودم

او سال‌هاست یائسه‌ست
لیوانِ غوطه‌ور شده‌ای که
معنای کاربردیِ خود را
از دست داده است
بعد از تولّدم

ماهی درست کرده دوباره
سبزیِ تازه لای پلو
مادر، همیشه توی خیالش
احساس می‌کند
ماهی نمرده است
و حین پاک کردن فلسش
و حین کندنِ بالَش
با چشم‌های خیره‌ی او حرف می‌زده

یک تخت می‌خرم
مادر، از اینکه زندگی‌ام با
اشیاء نرم تک‌نفره پر شده
دلگیر می‌شود
در ذهن سالخورده‌ی او
هر چیز
هر لحظه
هر اتّفاق
حتی همین رها شدنِ تخمک
از تخمدان خسته‌ی من
یک فرصت است
که دیر می‌شود

من ساکن شمالم و دریا
با فکرهای وسوسه‌آمیز
از ترسِ مرگ، خالی و لبریز
پهن است روبروم
امّا اگر عمیق‌تر از این
در فکر من رسوخ کند، قبرم
معنای کاربردی خود را
از دست می‌دهد
...

فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari

یه روز می‌کِشمت از توو سینه، داد تویی!
یه روز می‌کِشمت توو ریه‌م، مواد تویی!

یه روز می‌کِشی از زیر پام صندلیو8
یه روز می‌کُشمت، شک به اعتماد تویی

نگام خیره و می‌چرخه دور خوشگلیات
چشات منبع آشوبه، گردباد تویی

خطوط درهم و برهم، شبیه یه آدم
تنم کشیده شده رو ورق، مداد تویی

تنم کشیده شده روی تختِ عاشقِ تو
برای سکس، کسی که دلم بخواد، تویی!

یه روز می‌کُشمت یا یه روز می‌کِشمت
چه فرق داره زمانی که «اعتقاد» تویی؟!...

فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari

بالأخره دومین مجموعه‌شعر من، «زیست مسالمت‌آمیز با گیوتین» منتشر شد!

اگر در ایران هستید، برای تهیه‌ی نسخه‌ی کاغذی کتاب می‌توانید به لینک موجود در بیوی همین صفحه مراجعه کرده و اسم و مشخصات خود را وارد کنید تا کتاب برایتان ارسال شود:

https://zarinp.al/732886

(*نکته‌ی مهم: باید آدرس خود را در قسمت توضیحات سفارش وارد کنید)

ممنونم از زحمات انتشارات «سایه‌ها»، خانه‌ی ادبیات معاصر، که همیشه فضایی است برای صدا دادن به ادبیات مستقل. در هر کجای جهان که هستید، می‌توانید نسخه‌ی پی‌دی‌اف کتاب را به رایگان از وبسایت سایه‌ها دانلود کنید:

https://sayeha.org/مجموعه-شعر-عباس-اصغرپور/

خوشبختانه برای دوستان خارج از ایران نیز امکان خرید نسخه‌ی کاغذی وجود دارد و به‌زودی یک روش تهیه اعلام خواهم کرد!

این کتاب که ۷۱ شعر و ترانه را در بر می‌گیرد، حاصل تجربه‌ی نوشتن من در ۲۸ تا ۳۲ سالگی‌ام است؛ حاصل لحظه‌های زندگی در شمال تا جنوب ایران، حاصل کوچه‌های رشت، اصفهان، هرمز... حاصل پرسه زدن در کوچه‌های استانبول و جوانی کردن، و بازتابی است از منِ تلخ‌تر، خسته‌تر و شاید بی‌پرده‌تر از همیشه؛ تجربه‌ای که با شعر روایت شده و به دردهای شخصی و اجتماعی گره خورده.  می‌دانم نفس‌های ادبیات ضعیف‌تر از همیشه شده است، اما من راهی بلد نیستم جز ثبت کردن و ثبت شدن و پناه بردن به کلمه.

در مسیر شکل‌گیری این کتاب مدیون زحمات عزیزان بسیاری هستم، از استادم دکتر «مهدی موسوی» که افتخار داشتم مقدمه‌ی کتاب را برایم بنویسند، تا استاد «فاطمه اختصاری»، که علاوه‌بر زحمت تمام کارهای گرافیکی و مدیریت هنری کتاب، در تمام مراحل همراهم بود، و همچنین مثل همه‌ی این سال‌ها، «عاطفه اسدی» که هم ویراستاری کتاب را برعهده داشت و هم باعث شده است هنوز به معنای رفیق و رفاقت ایمان داشته باشم.
تشکر ویژه‌ای دارم از «مهناز بیات» عزیز که مثل کتاب قبلی، نقاشی طرح جلد هنر زیبای اوست و درست همانی است که می‌خواستم و همچنین «مهرداد ضمیری» که با مهربانی، ساخت تیزر تبلیغاتی کتاب را انجام داد.

در پایان ممنون می‌شوم اگر کتاب را خواندید، در شبکه‌های اجتماعی با هشتگ #زیست_مسالمت_آمیز_با_گیوتین از آن بنویسید و من را در پست‌هایتان تگ کنید تا بتوانم مطالب عزیز شما را به اشتراک بگذارم و لطفتان را جبران کنم‌.

با عشق و به نام ادبیات
#عباس_اصغرپور