اين كانال به هيچ عنوان وابسته به هيچ گروه و جرياني نيست و صرفا در صدد روايت تاريخ معاصر با محوريت دكترمصدق و نهضت ملي ايران است. آدرس ادمین کانال: @mohammadmosaddegh_admin
Информация о канале обновлена 18.11.2025.
اين كانال به هيچ عنوان وابسته به هيچ گروه و جرياني نيست و صرفا در صدد روايت تاريخ معاصر با محوريت دكترمصدق و نهضت ملي ايران است. آدرس ادمین کانال: @mohammadmosaddegh_admin
در ماههای اخیر، در کانال «مصدق به روایت تاریخ و اسناد» درباره برخی مواضع چند چهره نقدهایی منتشر شد؛ نقدهایی مستند، بر پایه اسناد، و در پاسخ به ادعاهایی که مستقیماً به نهضت ملی ایران و شخصیت دکتر محمد مصدق مربوط بود. طبیعی است که این رویکرد، با واکنشهایی همراه شود؛ برخی ما را به «تندی»، «جانبداری افراطی»، یا حتی «مصدقپرستی» متهم میکنند.
اما حقیقت روشن است:
ما خود را موظف میدانیم از حقیقتِ تاریخی و از مصدقی که سالهاست هدف بدفهمیها، تحریفها و روایتهای ناقص قرار گرفته، دفاع کنیم. دفاع از مصدق نه از سر تقدیس افراد، بلکه دفاع از بخشی از حافظهی تاریخی ملت ایران است. ما هرگز نگفته و نمیگوییم که مصدق یا هیچ شخصیت تاریخی دیگری مبرا از اشتباه است؛ تاریخ، صحنه انسانهاست و انسانها همیشه خاکستریاند. اما در برابر تحریف، قلب واقعیت، یا روایتهای مغرضانه سکوت نمیکنیم.
در برابر هر سخن ضدملی، هر تحلیل نادرستی که تلاش کند دستاوردهای نهضت ملی ایران را کوچک، تخریب یا وارونه جلوه دهد، به اندازه توان خود ایستادگی خواهیم کرد. ما در ساحل امن بیعملی ننشستهایم. برخلاف برخی از مورخان و سیاسیونی که از فاصلهای مطمئن، از بالا به پایین و با آسودگی خاطر قضاوت میکنند، ما در کانال مصدق به روایت تاریخ و اسناد انتخاب کردهایم که وارد میدان شویم؛ با پذیرش کاستیهای طبیعیِ کار فردی و رسانهای، اما با صداقت و جدیت.
کانال ما امکانات گسترده، بودجه دولتی، حامی رسانهای یا پشتوانه سازمانی ندارد؛ اما در ده سال گذشته کاری کردهایم که بسیاری از مدعیان انجام ندادهاند:
انبارکردن اسناد در آرشیوهای شخصی را به سود عمومی تبدیل کردهایم.
اسناد، نشریات و کتابها را منتشر کردهایم؛ روایتها را توضیح دادهایم؛ منابع را نشان دادهایم؛ و دانشی را که حق مردم است، در اختیار مردم گذاشتهایم. اگر دانشی یا مطلبی و یا سندی داشتیم آن را برای مطرح کردن نام خود در چند مناظره و یا در چند صفحه کلابهاوس پنهان نکردیم.
این راه را ادامه خواهیم داد.
نه در پی محبوبیتهای لحظهای هستیم، نه به دنبال جدالهای شخصی. رسالت ما روشن است:
بازنمایی دقیق تاریخ نهضت ملی و روشنگری در برابر روایتهای جعلی.
اگر این دفاع صریح از حقیقت تاریخی، عدهای را ناراحت میکند، این ناراحتی بهای کوچکیست برای پاسداری از یک بخش مهم از هویت و حافظه ملت ایران.
@mohamnadmosaddegh
#دادگاه_مصدق #جلسه_اول قسمت چهارم
دیگر اینکه اعلیحضرت روزی به من فرمودند که اگر روزی برسد که مرا مجبور کنند رفتاری خلاف بکنم، تسلیم نخواهم شد. اگر آقای سرتیپ آزموده قبول کنند که این اختیارات به شخص دکتر مصدق، نه نخستوزیر هم داده شده، اینجانب تا ۲۰ دی ماه ۱۳۳۲ که اکنون مدتی هم باقی است تا موعد آن منقضی شود، قانونا نخستوزیرم و مجلس شورای ملی هم اگر در نتیجۀ رفراندوم منحل نشده بود و تشکیل جلسه میداد، نمیتوانست به واسطۀ رای عدم اعتماد، دولت را ساقط کند. مگر اینکه اول قانون اختیارات را ملغی کند و بعد دولت را ساقط نماید، چون که اختیارات به شخص دکتر مصدق، خواه نخستوزیر باشد، خواه نباشد، داده شده بود.
بر فرض اینکه در اصالت دستخط تردیدی نبود و نافذ هم بود و من از کار کنارهگیری میکردم، باز یک وظیفۀ دیگری که تنظیم لوایح قانونی بود داشتم که میبایست انجام دهم. پس آنهایی که مرا زندانی کرده و مانع شدهاند که من وظایف قانونی خود را انجام بدهم، باید بر طبق مادۀ ۱۲۹ قانون مجازات، تعقیب شوند و من بلاتامل آزاد شوم و اکنون مادۀ مزبور برای استحضار آقایان عینا نقل میشود: «هر یک از مستخدمین دولت در هر مرتبه و مقامی که باشند، هرگاه برای جلوگیری از اجرای اوامر کتبی یا اجرای قوانین مملکتی یا اجرای احکام یا اوامر عدلیه یا هرگونه امری که از مقامات قانونی صادر شده باشد، قدرت رسمی خود را اعمال کند، از خدمت دولت منفصل خواهد شد.» پس آنهایی که مرا توقیف کردهاند، ولو اینکه دادستان باشند، طبق این ماده باید تعقیب شوند.
حال خوب است که آقای سرتیپ آزموده بفرمایند که من نخستوزیر هستم یا نه. آیا وظیفۀ قانونی خود را در خصوص تنظیم لوایح قانونی، خصوصا اکنون که مجلس نیست، باید انجام بدهم یا نه. اگر ایشان جرات نکنند به این سؤال جوابی بدهند و باز به کار خود ادامه دهند، نسل کنونی و نسلهای آینده جواب این سؤال را به ایشان و به اعقاب ایشان و آنهایی که ایشان را تشویق به این کار کردهاند میدهند و هرگز نخواهند گذاشت که این آلتهای فعل را به قول آقای سرتیپ آزموده، در کیفرخواست بیگانگان را «بر توسن مراد سوار کنند.»
سوم اینکه دادگاه حاضر صلاحیت دارد یا نه. بر طبق اختیاراتی که مجلسین به من دادهاند، اینجانب سه لایحۀ قانونی برای سازمان قضایی ارتش و وظایف آن تصویب نمودهام که در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۳۲ به شمارۀ ۳۸۵۸ به مجلس شورای ملی تقدیم کردهام و مجلس هم آنها را به کمیسیون دادگستری ارجاع نموده است. چنانچه در فاصلۀ تصویب لوایح و تقدیم آنها به مجلس، محاکم قضایی چنین تشخیص دادهاند که لوایح قانونی من در حدود اختیاراتی که مجلسین دادهاند نیست و بعضی از آنها از حدود اختیارات خارج شده است، میتوانستند از اجرای آنها خودداری نمایند. ولی بعد از تقدیم لوایح به مجلس شورای ملی، بر طبق قسمت اخیر مادۀ واحدۀ مصوب ۲۰ مرداد ۱۳۳۱، که برای مدت شش ماه تصویب شده بود و بعد در ۳۰ دی ماه ۱۳۳۱ برای مدت یک سال تمدید گردید.
علل اختلاف دربار شاهنشاهی با دولت
«تا آخرین ساعت روز ۲۴ مرداد، هیچ چیزی که موجب اختلاف بین دربار شاهنشاهی و اینجانب باشد وجود نداشت. روابط با دولت عادی بود. البته اعلیحضرت همایون شاهنشاهی با بعضی از نظریات من که در خیر مملکت و شاهنشاه بود، موافق نبودند که یکی از آنها راجع به همین اصل ۴۶ متمم قانون اساسی بود که مقامات عالیه از آن استنباط معنایی مینمودند که مخالف اصول مشروطیت و عادات و سنن پارلمانی سایر ممالک مشروطه است و ضرورت داشت که مجلس شورای ملی این اصل و بعضی از اصول دیگر، مثلا اصل ۵۰ متمم، راجع به فرمانفرمایی کل قشون بری و بحری را روشن کند تا هیچ کس نتواند از آنها در مسیر مورد خود استفاده کند.
مجلس با نظر من موافقت نمود. کمیسیونی مرکب از ۸ نفر از نمایندگان برای اظهارنظر و تقدیم گزارش به مجلس انتخاب گردید. کمیسیون گزارش خود را که گفته شد با موافقت اعلیحضرت همایون شاهنشاهی تهیه نموده بود، تقدیم مجلس کرد. ولی دستهای مرموزی نگذاشت آن گزارش در مجلس مطرح شود و همۀ روزنامهها مفصل نوشتهاند و محتاج قلمفرسایی نیست.
@mohammadmosaddegh
ذوق زدگی نوآموزان "صنعت مصدق ستیزی"
شخصی که از منادیان روایت یک طرفه از تاریخ معاصر ایران است، میگوید میخواهم ساعتها علیه مصدق برنامه تهیه کنم، این فرد، راوی یکطرفهترین برداشت از تاریخ معاصر ایران شده است و نه تنها مخالفان پهلوی، بلکه فراتر از آن هرکسی که اندک استقلالی از پهلوی داشته است را با شدیدترین لحن میکوبد، عالیخانی دیگر چپ بود؟ یا مخالف پهلوی یا مصدقی؟ در مورد عالیخانی بیچاره که بیشتر دستاوردهای اقتصادی پهلوی دوم هم ثمره وزارت اوست، مطلب نوشته و تندترین و غیرمنصفانهترین تعابیر را علیه وی به کار برده است. متاسفانه امثال ایشان به آن چه مینویسند نیز اعتقاد ندارند، فقط کافیست آثار و نوشتههای چند سال پیش و الان همین شخص را مقایسه کنید، قبلا ادبیات منصفانه و تاریخی بود، از مصدق با عنوان پیرمرد مبارز و با تجلیل یاد میشد و هیچ نگاه نفرت برانگیزی علیه هیچ مقطع تاریخی نیز تبلیغ نمیشد، نگاه به دوره پهلوی نیز منصفانه و متعادل بود و حتی نقدهایی نیز مطرح میشد، اما اخیرا نوشتهها با مداحی مو نمیزند، چنین چرخشهای ۱۸۰ درجهای آن هم در میانسالی کمی عجیب است و قطعا بیش از این که ناشی از تغییر عقیده باشد، همراهی با جو روزگار تلقی میگردد، همراهی که البته ناشی از اشتباه محاسباتی بدی است، به هرحال هرچه هست عقیده و اعتقادی در کار نیست، یک سره فرصت طلبی است و خود طرف بهتر از همه بر باطل بودن مدعیات خویش واقف و آگاه است، خلاصه این رفیقمون که زمانی روشنفکر و مبدع ایده و نظر بود حالا صرفا مبلغ یک جریان خاص شده و تبدیل به پیرو و مقلد فالوورهایش گردیده است و از همین رو به صنعت دیر پای مورد علاقه جریان متبوع خودش که همان طیف وارثان کودتای ۲۸ مرداد است، روی آورده، صنعت مصدقستیزی، اما در هرحال، ما چنین رویکردی را در چنین موضعی طبیعی و در امتداد همین چرخشها میدانیم، دمیدن بر صنعت مصدقستیزی شاهدی بر زنده بودن مصدق است به راستی اگر مصدق و راه او مرده بود دیگر سنگ اندازی نداشت، مصدق هم چنان زنده و پویاست که امثال این فرد، بام تا شام علیه او سیاهنمایی و تخریب میکنند، البته ایشان نه اولین افرادی هستند که وارد صنعت نقد مصدق شدهاند و نه آخرین آنان، نقدشان هم ویژگی خاصی جز تکرار مکررات قبلیها ندارد، اما با ذوقزدگی، سخنانی را که ۷۰ سال است اسلاف مصدق ستیزشان بارها گفتهاند، مانند کشفی نویافته تکرار میکنند، جای ملالی نیست، از بام تا شام بنشینند و به مصدق هرچه دلشان میخواهد بگویند، مگر پیشتر افرادی که برخلاف ایشان وجه آکادمیک تاریخی هم داشتند از متینی و ميرفطروس و... نبودند، افرادی مانند بهروز صوراسرافیل و سکویی هم بودند که مخاطبشان هم از اینها بیشتر بود، پس اگر عشقتان میکشد بام تا شام ضدمصدق بنویسید. رفیق، سرقفلی صنعت مصدقستیزی اصلا با تو، با رفقای دیگرتان مانند آن مدعی جامعهشناسی و ورزشینویس سابق که تا چند سال پیش در کانال خود از سوارکاری دختر ماهر اسد تجلیل میکرد، دکان شش نبش مصدقستیزی بزنید در حد ایران مال.
اما مطمئن باشید سرانجام آنچه میماند آثار داریوش رحمانیانها و فخرالدین عظیمیها و محمد امینی هاست. نام امثال شما هم در فهرست بلند بالای مصدق ستیزان در کنار حسن آیت و دیالمه و عبدخدایی و احسان طبری و مهدی شمشیری و سکویی و صور اسرافیل و خسرو فروهر و..... پاینده باد.
https://t.me/bahmanighajar
#دادگاه_مصدق #جلسه_اول قسمت سوم
چنان چه به اصل ۴۴ متمم قانون اساسی دقت و توجه کنند، معلوم میشود که این اصل در جمله اول خود که میگوید: «شخص پادشاه از مسوولیت مبری است» پادشاه را غیرمسئول قرار داده و در جملۀ ثانی که «وزرای دولت هرگونه امور مسوول مجلسین هستند»، وزرا را مسوول مجلسین نموده است. چنان چه غیر از این بود، یعنی پادشاه در امور مملکت مداخله میکرد و مسوول هم نبود، مشروطیت وجود پیدا نمیکرد و مورد پرسش و مواخذه واقع میشد. این با یک اصل کلی که مقام سلطنت مقامی است ثابت، سبب مخالفت یک عده از رجال وطنپرست که سرمایههای بزرگی برای مملکت هستند خواهند شد، به جای اینکه تشویق شوند، گرفتار حبس و زجر کردهاند.
دوم اینکه با چه لطایفالحیل میخواهند نهضت ملی ایران را که چند سال است مردم این مملکت در راه آن رنج کشیدهاند و به نتایج نیکویی هم رسیدهاند از بین ببرند و باز وطن عزیز ما را دچار دخالتهای نامشروع و اغراض دول استعماری و عمال آنها بکند.
اکنون میخواهم عرض کنم در اتهامی که به من نسبت داده شده، سه چیز اگر درست روشن شود حقیقت معلوم میشود و هیچ کس در این اتهام که آیا وارد است یا نیست، تردید نمیکند. اول اینکه معلوم شود کودتایی واقع شده یا نشده و اینکه آقای سرتیپ آزموده، ذیل موارد ۵ و ۹ کیفرخواست آن را کودتای دروغی گفتهاند، صحیح است یا نه. اگر کودتایی نبود،
۱. چرا دستخطی که تاریخ صدور آن ۲۲ مرداد است، ساعت یک بعد از نصف شب روز ۲۵ مرداد ابلاغ کردهاند؟ آیا غیر از این است که میخواستند با قوای انتظامی سازش کنند و زمینۀ اجرای آن را فراهم کنند که یکی از آنها حرکت بعد از نصف شب بوده که مقررات حکومت نظامی منع میکرد و عاملین کودتا در آن ساعت، همه جا رفتند و هیچ یک از قوای تامینیه به من گزارش ندادند، چیز دیگری هم بوده است؟
۲. چرا قبل از دستگیری، آقایان وزیر خارجه و وزیر راه و آقای مهندس زیرکزاده، نمایندۀ مجلس شورای ملی را در شمیران در منازل خود دستگیر کردند و به سعدآباد بردند و تا ساعت ۵ روز ۲۵ مرداد در آنجا توقیف بودند؟
۳. چرا سیمهای تلفن مربوط به ستاد ارتش را قطع و چرا تلفنخانۀ بازار را اشغال نمودهاند؟
اگر این کارها مربوط به کودتا نیست، خوب است آقای سرتیپ آزموده بفرمایند برای اجرای نقشۀ کودتا، چه کاری غیر از اینها باید کرد و اگر این عملیات مشمول اصل ۱۳ متمم قانون اساسی راجع به مصونیت مسکن و مادۀ ۸۲ قانون مجازات عمومی راجع به قیام بر ضد حکومت ملی و ۱۶۸ قانون مجازات راجع به توقیف غیرقانونی نیست، مشمول کدام یک از مواد قانون مجازات عمومی هستند. و برخلاف مصالح و منافع شخص پادشاه هم بود و به همین جهت است که گفتهاند «پادشاه باید سلطنت کند، نه حکومت.» بنابراین، وزرا مسوول مجلسین هستند که هر وقت کاری برخلاف قانون با مصالح مملکت بکنند، مجلسین آنها را استیضاح کنند و دولت را ساقط نمایند و شخص دیگری را برای تصدی مقام نخستوزیری در نظر بگیرند و به وزیری تمایل بدهند. چنان چه قبول نمود، (به موجب فرمان همایون پادشاه) نخستوزیر شود که بعد در همین جلسه باز توضیحات بیشتری منقضی شده و مجلسی که بعدا باید افتتاح شود، اگر نخستوزیری دچار مشکلات سیاسی میشد، استعفا میداد و چون مجلس نبود که رای اعتماد بدهد، پادشاه جانشین او را تعیین و فرمان انتصاب او را توشیح میکرد و هیچ وقت دیده نشده که با حضور مجلس، پادشاه نخستوزیری را عزل کند و دیگری را به جای او منصوب نماید و در ۲۲ مرداد که تاریخ صدور دستخط است و شب روز ۲۵ که آن ابلاغ شده، مجلس شورای ملی وجود داشت. پس از آنکه دستخط ملوکانه ابلاغ شد، تا ساعتی که خانۀ من بمباران گردید، دولت اینجانب رسمیت داشته. چنان چه عملی بر خلاف قانون از وزرا صادر شده باشد، باید در دیوان کشور محاکمه شوند، نه در این دادگاه.
اجرای دستخط اگر اصالت هم داشت، مرا در مقابل مجلسین مسوول میکرد که چگونه طبق اصل ۶۴ قانون اساسی که عینا نقل میشود: «وزرا نمیتوانند احکام شفاهی یا کتبی پادشاه را مستمسک قرار داده، سلب مسوولیت از خودشان بنمایند.» غیر از وظایف نخستوزیری، من وظایف دیگری هم داشتم که باید انجام دهم و آن بر طبق اختیارات مصوب ۲۰ مرداد و ۲۰ دی ماه ۱۳۳۲ تنظیم لوایح قانونی بود.
شاه در حضور مجلس نمیتواند نخستوزیر و رئیس دادگاهها را عزل کند. من آن شب دستخط را نگاه کردم. دیدم اول صحه شده و بعد نوشته شده است. معلوم بود از آخرش که کلمات نمیرسید و گشاد گشاد نوشته بود تا به امضا برسد.
@mohammadmosaddegh
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.
Наш сайт использует cookie-файлы, чтобы сделать сервисы быстрее и удобнее.
Продолжая им пользоваться, вы принимаете условия
Пользовательского соглашения
и соглашаетесь со сбором cookie-файлов.
Подробности про обработку данных — в нашей
Политике обработки персональных данных.