داستان درمورد کنترل خشم کودکان و نوجوانان
از کتاب "۱۳ شگرد بچههای قوی"
**عنوان:"پسرک عصبانی و اژدهای خشم"
شخصیت اصلی:امیرحسین، پسری ۷ ساله که زود عصبانی میشود و وقتی چیزی مطابق میلش نیست، جیغ میزند یا وسایل را پرت میکند.
یک روز، امیرحسین در حال بازی با *لگو* بود و میخواست یک قلعه بزرگ بسازد. اما وسط کار، برادر کوچکش آمد و تصادفاً قسمتی از قلعه را خراب کرد. امیرحسین آنقدر عصبانی شد که صورتش قرمز شد، لگوها را به دیوار کوبید و شروع به گریه کرد.
مادرش به جای تنبیه یا نادیده گرفتن خشم او، از شگردهای کتاب استفاده کرد:
❇️راهحلهای کتاب در این داستان:❇️
۱. نامگذاری احساس:
- مادر آرام گفت: "میبینم خیلی عصبانی هستی. خراب شدن قلعه واقعاً ناراحتکنندهاست."
(این کار به امیرحسین کمک کرد احساس "دیده شدن" کند.)
۲. کمک به کنترل خشم:
- مادر یک *بطری "آرامش"*(شیشه پر از مایع رنگی) به او داد و گفت: *"وقتی این را تکان میدهی، نفسهای عمیق بکش تا خشم تو هم تهنشین شود."*
۳. پیدا کردن راهحل:
- وقتی امیرحسین آرام شد، مادر پرسید: *"چه کار کنیم دفعه بعدی که برادرت نزدیک قلعهات آمد؟"*
- امیرحسین فکر کرد و گفت: *"میتوانم به او بگویم لطفاً دور شود یا برایش یک قسمت جداگانه بسازم!"*
۴. جبران کردن:
- مادر از او خواست به برادرش توضیح دهد که چرا عصبانی شد و با هم قلعه را دوباره بسازند.
❇️نتیجه داستان:❇️
امیرحسین یاد گرفت که:
- خشم طبیعی است، اما میتوان آن را کنترل کرد.
- به جای پرخاش، میتواند حرف بزند یا ⚜از ابزارهای آرامش استفاده کند.
- رابطهاش با برادرش قویتر شد، چون یاد گرفت چگونه احساساتش را مدیریت کند.
❇️نکته کلیدی کتاب:❇️
این داستان (و نمونههای مشابه در کتاب) نشان میدهد که "بچههای قوی" بچههایی نیستند که هیچوقت عصبانی یا ناراحت نشوند، بلکه آنهایی هستند که یاد میگیرند احساساتشان را بشناسند و درست بروز دهند.
⚜⚜⚜⚜⚜
نکته های طلایی رفتار با کودکان و نوجوانان
@childeducation