که نام آینه
برون ز کورهها
سنگ است!
ادمین
@yaserarab
Информация о канале обновлена 18.11.2025.
که نام آینه
برون ز کورهها
سنگ است!
ادمین
@yaserarab
پورههای اول برف مثل رقص ستارهها در آسمان سرشب میپیچید. ذوق و شوق خانه را بر میداشت. تا ساعتی دیگر دو بند انگشت برف روی زمین بود که میشد صدای کرت کرت کفش را روی آن در آورد.
حالا وقت فرستادن زبل خانواده به در منزل اقوام بود. او باید میرفت و در میزد و کاغذی به دست آنها میداد که رویش نوشته بود؛
اول است برفو با شما
قاصدی آید ز ما نزد شما
گر گرفتی بکن رویش سیاه
ور نه ما هستیم مهمان شما
اینبار همنوبت به مهرداد رسیده بود که قاصد خانه ما به منزل آقاجان شود و با مهارت و زبلی چنان پيغام را برساند که آخر شب دستمان درون برگه زرد آلو باشد و دهانمان پر از نخود کشمش.
از بخت بد اما دایی حسین حواسش به برف اول بوده. منتظر قاصد مانده و ناگهان مچ مهرداد را گرفته. داد و بیداد راه انداخته و گرد ذغال خواسته. شوری در خانه آقاجان به پا شده و خالهها با ذوق صورت مهرداد را با گرد ذغال سیاه کردند!
مهرداد در این ماموریت شکست خورد. یعنی ما شکست خوردیم. اما شکستی که بر صورت سیاه مهرداد سفیدی خنده نشانده و به دل هر دو خانواده شادی آورد.
زندگی همین است.
از سرمای برف هم گرمای روابط ساختن. و سوز و سرما را با حرارت جامعه پردازی به خاطراتی خوش تبدیل کردن.
خاطرات خوشی که با سادهترین ابزار چون گرد ذغال و طبیعیترین رخدادها چون اولین بارش برف امکان پذیر میشد.
غرض اینکه گمانم برف ما با برف بقیه دنیا فرق دارد!
برف ما قصهگو است. برف شرق است. برف ننه سرما. برف شب و کرسی و قصه و بادام. برفی که باید برایش قصه بسازی تا بیاید و داستان بپردازی تا ببارد.
از وقتی دایی حسین مرد و خالهها شوهر کردند و مهرداد شهید شد، کسی برای کسی پيغام برفو ننوشت، کسی توی سرما پشت در حیاط منتظر گرفتن مچ قاصد برفو مبارک کمین نکرد و قصهها رفتند و خندهها کم شدند!
از همان وقت ابرهایی که برای دیدن برفو نوشتهها و خندههای ما میآمدند دیگر ذوق سفر ندارد.
حالا ما دست به دامن بارش غربی شدهایم!
به جای خندههای گرم مهرداد و صدای شادی خانه آقاجان از گیر انداختن او که به گوش ابرها میرسید و آنها را قاه قاه میخنداند تا سفرهی دل باز کرده و زمین را سفید پوش کنند، حالا از صنعت هوافضا کمک میخواهیم تا ابرها را بارور کنند!
خوب معلوم است اینکارهای بیمزه به ابرها برمیخورد و از ما قهر میکنند!
آن موقعها چشم ما به لب خندان یکدیگر بود نه به آسمان! و البته آسمان کار خودش را بلد بود...
@yaser_arab57
▪️قَالَ اَلْإِمَامُ اَلرِّضَا(عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ):
إِذَا كَذَبَتِ اَلْوُلاَةُ حُبِسَ اَلْمَطَرُ وَ إِذَا جَارَ اَلسُّلْطَانُ هَانَتِ اَلدَّوْلَةُ وَ إِذَا حُبِسَتِ اَلزَّكَاةُ مَاتَتِ اَلْمَوَاشِي.
▪️امام رضا(علیه السلام)فرمود:
هرگاه حاکمان دروغ بگویند،(در وقت ضرورت) باران نبارد و هرگاه زمامدار ستم ورزد، دولت خوار گردد[=از چشم و حمایت مردم بیفتد] و هرگاه زکات داده نشود، چهار پایان (بواسطه قحطی یا بیماری) بمیرند.
💠وسائل الشیعه/ج۹/ص۳۱
☑️ @bayatzanjani
🌐 ما را در فضای مجازی دنبال کنید:
.
↙️ پایگاه اینترنتی دفتر
↙️ آپارات
↙️ توییتر
↙️ اینستاگرام
خوشبحال شیعیان عراق!
منبع؛
کانال حکمران
@HokmranOnline
@yaser_arab57
❓و چطور میشود جلوی تکرار این فاجعه را گرفت؟
⬅️یک سال بعد از شلیک کلاش به قلبِ دکتر مسعود داوودی در بیمارستان شهید جلیل، بنرهای بزرگ در خیابانهای یاسوج محمود انصاری را با ژست قهرمانانه و تفنگ روی دوش، «شهید مدافع خون برادر» معرفی میکنند. این تصویر، فقط یک عکس نیست؛ آینه تمامقد یک جامعه است که انتقام را عدالت، قاتل را قهرمان، و پزشک را «بیگانه مقصر» میبیند
⬅️در زاگرس، «خون با خون شسته میشود» هنوز زنده است. وقتی برادر انصاری دو سال پیش در بیمارستان فوت کرد، خانواده نه تنها به شکایت قانونی روی آوردند، بلکه انصاری به تفنگ پناه برد. خانواده ابتدا در یاسوج شکایت کردند و حتی پزشک اورژانس محکوم شد، اما پس از اعتراض و بررسی در شیراز و تهران، کادر پزشکی کاملاً تبرئه گردید.
این منطق قبیلهای، ریشه در هزاران سال سنت دارد: مرگ یکی از طایفه، تعادل را به هم میزند و بازسازی آن، وظیفهی هر مرد ناموسدار است
بنرها این وظیفه را تقدیس میکنند، انصاری نه قاتل، بلکه کسی است که جانش را فدای ناموس طایفه کرد. این همان «عدالت بازسازنده» است که دورکهایم از آن حرف میزند، اما اینجا بازسازی با گلوله انجام میشود، نه با گفتوگو
این انتقام، در خلأ بیاعتمادی به سیستم پزشکی شکل گرفت. پزشکان طرحی از تهران یا شیراز، در چشم مردم یاسوج «مهمان ناخوانده» هستند. کمبود تخت ICU، نبود دستگاههای پیشرفته، مرگهای پیدرپی، و توضیح ندادن پزشک در لحظهی بحران، همه دست به دست هم میدهند تا «کوتاهی پزشکی» به «قتل عمد» تعبیر شود
انصاری دو سال صبر کرد، اما صبرش نه برای دادگاه، بلکه برای لحظهای بود که بتواند «عدالت» را خودش اجرا کند. بنرها این بیاعتمادی را به ایدئولوژی تبدیل میکنند:
قاتل، نماد مقاومت مردمی در برابر «استثمار پزشکی» است
خشونت اینجا پنهان نیست؛ نمایش است. انصاری پیش از قتل، ویدیوهای تهدیدآمیز با کلاش در اینستاگرام منتشر کرد، شلیک به آسمان، ژست قهرمانانه، هشدار به «غریبهها». این عملکرد عمومی، از منظر مکلوهان، «رسانه را پیام» میکند. بعد از اعدامش، همان ویدیوها شد پوستر قهرمانی. جوانان قبیله با دیدن این بنرها، میآموزند که خشونت نه تنها مجازات نمیشود، بلکه ستایش هم میشود. این چرخه، از فوکو الهام میگیرد: گفتمان طایفه گری بر گفتمان قانون غلبه میکند
و در پس همهی اینها، دولت غایب است.
⬅️بیکاری بالای ۲۰٪، مهاجرت جوانان، بیمارستانهای ناکارآمد، و تخصیص بودجهی ناعادلانه، خشم را از سیستم به سمت پزشکان منحرف میکند. قتل داوودی، انتقامی از دولت بود که به یک فرد اصابت کرد. بنرها این خشم جابهجا شده را جاودانه میکنند: قاتل، قهرمان مبارزه با «بیعدالتی مرکزی» است
اما همین جامعه، پتانسیل تغییر دارد اگر بدانیم کجا ضربه بزنیم.
⭕️⭕️در بیمارستانهای آمریکا، بعد از هر فوت، مددکار اجتماعی وارد میشود و جلسهای ۳۰ دقیقهای با خانواده برگزار میکند: پزشک توضیح میدهد چه شد، مددکار سوگ را مدیریت میکند، خانواده سؤال میپرسد و گریه میکند. در سوئد، این جلسه اجباری است و نرخ شکایت را ۴۰٪ کاهش داده
⬅️در یاسوج، همین جلسه میتوانست انصاری را از تفنگ به گفتوگو بیاورد. مددکار محلی کسی که لهجهی لری دارد و سنت عزاداری را میشناسد میتوانست بگوید: «بیایید از خاطراتش حرف بزنیم»، و خشم را به سوگ جمعی تبدیل کند
⭕️ وزارت بهداشت میتواند از فردا در بیمارستان شهید جلیل پایلوت راه بیندازد: هر فوت = جلسه ۴۵ دقیقهای با مددکار + پزشک + خانواده. این جلسه، هم توضیح پزشکی میدهد، هم سوگ را پردازش میکند، هم از دعوای قضایی جلوگیری میکند. پزشکان طرحی هم باید بدانند: قبل از رفتن به یاسوج، از وزارت بهداشت استعلام امنیت بگیرند، شب تنها نروند، هر تهدیدی را به پلیس سایبری گزارش کنند، و در صورت امکان درخواست انتقال به شهرهای امنتر بدهند
جامعهای که قاتل را قهرمان میکند، پزشک را فراری میدهد. اما جامعهای که مددکار دارد، جلسه توجیهی دارد، و سوگ را مدیریت میکند، پزشکان را نگه میدارد و قاتلان را متوقف میکند. بنر بعدی در یاسوج نباید عکس انصاری باشد باید عکس دکتر داوودی باشد، با زیرنویس: «قهرمان واقعی یاسوج». تغییر، از همین بنر شروع میشود
✍️ آقای دکتر بابک الیاسی (متخصص کودکان)
پ ن ادمین: بر اساس تجربه شخصی، لازم است در رویههای کمیسیونهای پرشکی قانونی تغییرات جدی ایجاد شود تا شاکی قصور پزشکی احساس بیعدالتی یا سوگیری نکند. بارها شاهد برخورد متفاوت با پزشک و مدعی قصور بودهام. در حالی که به پزشک چای و شیرینی تعارف می شود و احترام ویژهای قائل شوند، همین احترام و تکریم باید نسبت به شاکی نیز رعایت شود و به او به چشم یک «دیهبگیر» دیده نشود. این موضوع نیازمند تدوین آییننامههای دقیق توسط نهادهای ذیربط است.
🚩🚩@TebeAtfal
به دنبال تلاشهای جدید و نوآورانهتر در فرم کتابهای کودک بودم که اینها را دیدم...
پيشنهاد دارم چند جلد کتاب ببینید
حالتان همین اول هفته شارژ شود😊
@yaser_arab57
آفرین به تو دختر ایران
و اوف به شرف مسئولی که عظمت تو را درک نکرد!
مصاحبهای دردناک با لیلا کشاورزی دختر روستایی از استان فارس
دختر پرتلاش، نابغه و قهرمان تکواندوی جهان...
@kherad_jensi
توصیه؛
مینیسریال. چهار قسمتی.
سریال مرگ بر اثر صاعقه
داستان واقعی و بسیار آموزنده، عجیب و تحلیلی رئیس جمهور بیستم ایالات متحده، "جیمز گارفیلد" و طرفدار بسیار پر و پاقرص او "چارلز گیتو" را به تصویر می کشد که او را به قتل رساند!
@yaser_arab57
⭕️ بیانیهی جمعی از جمهوریخواهان داخل ایران
به مناسبت سالگرد #خیزش_آبان۹۸
و در تفصیل محور «مدیریت متوازن منابع، پاسداری از محیطزیست و توسعهی پایدار» در چشمانداز ایران دموکراتیک
شش سال از خیزش خونین آبان۹۸ میگذرد؛ روزهایی که مردم به ستوهآمده از فقر، فساد، بیداد و استبداد، از سراسر ایران برای فریاد حقخواهی به خیابانها آمدند و پاسخشان گلوله بود. صدها تن از مردم، بهویژه فرودستان، جوانان، کارگران و حاشیهنشینان جان باختند، هزاران تن مجروح و بازداشت شدند و ملتی با زخمی عمیق و ماندگار در حافظهی جمعی خود باقی ماند.
خیزش آبان۹۸ که از گرانی ناگهانی بنزین با سازوکاری غیرقانونی، غیردموکراتیک و ناشفاف آغاز شد، صرفاً انفجار آنیِ خشم مردم نبود؛ بلکه برآیند دههها سیاست ناعادلانه، تمرکز قدرت، توسعهی نامتوازن و بیتوجهی حاکمیت به کرامت و حقوق شهروندان بود.
تمرکز قدرت و ثروت در دست اقلیتی محدود، توسعهی نامتوازن میان مرکز و پیرامون، غارت منابع طبیعی در جهت حفظ سلطهی حاکم، تخریب محیطزیست، فقر گسترده و فساد ساختاری، جامعهای را شکل داد که در آن میلیونها ایرانی به حاشیه رانده شدند؛ مردمی که صدایشان سالها شنیده نشد و سرانجام در خیابانها خشم خود را فریاد زدند و در مقابل با خشونت سازمانیافتهی حکومت مواجه شدند.
در برابر این واقعیت تلخ، ما جمهوریخواهان داخل ایران بر ضرورت عدالت انتقالی تأکید میکنیم: حقیقت فاجعهی آبان۹۸ باید آشکار شود، آمران و عاملان کشتار باید پاسخگو شوند و رنج قربانیان باید به رسمیت شناخته و تا حد امکان جبران گردد. بااینحال، عدالت انتقالی تنها گامی نخستین در بازسازی اعتماد و کرامت شهروندان است؛ و رهایی پایدار در گرو رفع علل ساختاری و بسترهایی است که چنین خیزشهایی را ناگزیر ساخته است.
از همینرو، در جمهوری دموکراتیک مطلوب ما، در راستای بند هفتم بیانیه «چشمانداز ایران دموکراتیک» دربارهی مدیریت متوازن منابع، پاسداری از محیطزیست و توسعه پایدار، اصول زیر مبنای عمل و برنامهریزی ملی خواهند بود:
۱. مدیریت عادلانه و شفاف منابع ملی و پایان انحصار:
منابع طبیعی کشور از نفت و گاز تا آب و خاک، ثروت مشترک ملت ایراناند. بهرهبرداری از آنها باید با نظارت عمومی، شفافیت کامل و در خدمت رفاه جمعی انجام گیرد. هرگونه انحصار قدرت اقتصادی یا سیاسی باید برچیده شود.
۲. توسعهی متوازن در همهی سطوح و نواحی:
عدالت در توزیع منابع، خدمات و زیرساختها باید در سراسر کشور برقرار گردد تا فقر و محرومیت ساختاری زدوده و کرامت انسانی پاس داشته شود.
۳. توسعهی انسانی و عدالت اجتماعی:
پیشرفت پایدار در گرو تضمین آزادی، برابری فرصتها و دسترسی برابر به آموزش، بهداشت، اشتغال و امنیت اجتماعی است. هیچ شهروندی نباید در فقر مطلق و محرومیت از خدمات اساسی رها شود.
۴. اقتصاد شفاف و رقابتی، همراه با نظام حمایت اجتماعی:
امکان رقابت اقتصادی قاعدهمند باید مهیا شود و هرگونه فعالیت اقتصادی و سیاسی برای نهادهای نظامی و امنیتی ممنوع گردد. در کنار آن، دولت موظف است نظام تأمین اجتماعی فراگیر شامل بیمهی بیکاری، بازنشستگی، درمان و ازکارافتادگی را برای همهی شهروندان تضمین کند.
۵. پاسداری از محیطزیست و عدالت بیننسلی:
آب، خاک، جنگل، هوا و تنوع زیستی، میراث مشترک ملت ایران است. دولت دموکراتیک موظف است پایداری زیستمحیطی را در همهی سیاستها رعایت کند.
۶. شفافیت، پاسخگویی و مبارزه با فساد:
همهی نهادهای عمومی باید زیر نظارت مردمی و حسابرسی مستقل قرار گیرند. قانون باید مانع از رانت، تبعیض نهادی و حامیپروری شود.
۷. مشارکت مردم در تصمیمگیری:
شوراها و نهادهای مدنی باید در تصمیمگیری دربارهی منابع و طرحهای توسعه نقش مؤثر داشته باشند. هیچ پروژهای نباید بدون رضایت و آگاهی مردم نواحی اجرا شود.
توسعهی پایدار یعنی بازگرداندن عزت، امید و امنیت به زندگی مردم، ترمیم زخمهای تاریخی و ایجاد فرصتهای برابر برای همهی شهروندان؛ توسعهی ایران تنها زمانی پایدار خواهد بود که در خدمت عدالت، آزادی و رفاه جمعی باشد.
ما جمهوریخواهان داخل ایران، در سالگرد آبان۹۸، با یاد همهی جانباختگان و بازماندگان آن خیزش، تأکید میکنیم که عدالت اجتماعی، توسعهی متوازن و پاسداری از محیطزیست، تنها راه رهایی از چرخهی فقر، تبعیض و سرکوب است. خون و رنج ملت ایران چراغ راه ما برای ساختن ایرانی آزاد، دموکراتیک و انسانی خواهد بود.
🖊«دوستانی که از داخل کشور مایل هستند نامشان به این بیانیه افزوده شود، لطفاً از طریق آیدی @rashn18_iran18 اعلام کنند».
#آبان۹۸
#چشمانداز_ایران_دموکراتیک
#جمهوریخواهان_داخل_ایران
اسامی امضاکنندگان آغازین
بیانیه آغازین چشمانداز ایران دموکراتیک
بیانیه محور آزادی بیان
بیانیه محور آزادیهای فردی
بیانیه محور حق تحزب و تشکل
@rashn18_iran
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.
Наш сайт использует cookie-файлы, чтобы сделать сервисы быстрее и удобнее.
Продолжая им пользоваться, вы принимаете условия
Пользовательского соглашения
и соглашаетесь со сбором cookie-файлов.
Подробности про обработку данных — в нашей
Политике обработки персональных данных.