Информация о канале обновлена 17.08.2025.
Информация о канале обновлена 17.08.2025.
نشست کلاب هاوس: رفروندام و ضرورت گفتگوی ملی؛ خروج از وضعیت جنگی
✍️نویسنده: حسین جمالی پور
📚ناشر؛ بنیاد سهروردی تورنتو_کانادا
اگر در زندگی با #تنهایی، #آزادی، #پوچی، #اضطراب، #گناه_وجودی، #معنای_زندگی، #غایتِ_زندگی، #هدفمندی، #انتخاب، #افسردگی، #رنج و #ملالت دست و پنجه نرم می کنید، این اثر به شما کمک می کند.این اثر با احترام تقدیم شده است به استاد #مصطفی_ملکیان، استاد #سروش_دباغ، استاد #محسن_رنانی که تاثیر بسیاری بر زندگی من داش
ته اند.
🆔️@philosophy_thinking
.
" همانگونه که داستایفسکی در « برادران کارامازوف» روایت می کند، رنج ناشی از مواجهۀ با شرور انسانی تمامی ندارد و به انحاء گوناگون در میرسد. شرّی که اسقف اعظم از طریق مرتد سوزی ایجاد میکند؛ یادآور سنّت انکیزیسیونی است که جوردانو برونو و امثال او را در آتش جهالت و منفعت سوزاند و خاکستر کرد. طنز تلخ ماجرا این است که به روایت سالک مدرنِ روسی ما، مسیح هم نمیتواند از این بلیّۀ عام و شرّ مجسم جلوگیری کند و زورش به اسقف اعظم نمیرسد. از اینرو، رفتن را بر ماندن ترجیح می دهد و در تاریکی شب ناپدید میشود. اسقف هم به کار و بار محنت زای خود ادامه میدهد.
رنج امحاءناپذیر مصادیق متعددی دارد و تحت لوای خدا و دیانت و رستگاری هم بر انسانهای پیرامونی بار میشود؛ پدیدهای که میتوان از آن به «الیناسیون دینی» تعبیر کرد: بر صدر نشستن قرائت و روایتی از دیانت که بریده از اخلاق و شهودهای اخلاقی متعارف من و تو ست و « انسان را رعایت نمی کند»، انسان را از خود بیگانه میکند و دیگر آدمیان گوشت و پوست دارِ پیرامونی را سخت می رنجاند و آزار می دهد. انسانهای الینه شده، جماعتی که کرامت انسان را رعایت نمیکنند و عقیده را برتر از جان می نشانند، با گفتار و رفتار و کردار خود، بر حجم رنجوری دیگر انسانها سخت میافزایند.
چارۀ کار، دست ردّ زدن به سینۀ الیناسیون دینی است و روایت اخلاقی و انسانی از دینداری را برکشیدن و دیانت و فقاهتِ بریده از اخلاق را پس زدن و فرو نهادن."
" مولوی در خلوت با خود نجوا می کرد: همچو آن گاهی که خواب اندر روی/ تو ز پیش خود به پیش خود روی/ بشنوی از خویش و پنداری فلان/ با تو اندر خواب گفته ست آن نهان/ تو یکی تو نیستی ای خوش رفیق/ بلکه گردونی و دریایی عمیق».
سلوک افقی که از جنس از پیش خود راه افتادن است و پس از زیر و زبر گشتن و بالا و پایین شدن به نزد خود رسیدن، در زیست- جهان جلال الدین، از جنس به خواب رفتن قلمداد گشته و به تصویر کشیده شده. تو بر توییِ و فراخی ضمیرِ سالک، این روند و آیند متناوب را تسهیل می کند.
انسان ژرف نگرِ نیایش اندیش، احوال متلاطم و متضادی را در اوقات گوناگون تجربه می کند. نَفَسی در هوای دیالوگ کردن با « او» ست و نیایش هایش مخاطبه محور اند و نَسَب از رابطۀ « من-تو» ی مارتین بوبر می برند. نَفَسی دیگر، نیایش هایش عرفانی است و بی رنگ و بی نشان و بی تعیّن و از جنس سکوت. نَفَسی هم، نیایش هایش معنوی است و از سنخ از پیش خود راه افتادن است و به پیش خود رسیدن؛ که به خواب می ماند و در خود غور کردن و از خویش فراتر نرفتن. نَفُسی نیز، به رغم پیش چشم داشتنِ نظام علی-معلولیِ صُلب و سختِ جاری در هستی، از پی رواقیون از دوگانۀ « ناامیدی/ امیدواری» عبور می کند و پای در وادیِ « فارغ از امید» می نهد و خواسته های خود را در هستیِ بیکرانه روانه می سازد.
طرفه معجونی است آدمیزاد! از او هم «نیایش مخاطبه محور» سر می زند، هم «نیایش عرفانی»؛ هم مرتکبِ «نیایش معنوی» می شود، هم مرتکبِ «نیایش حکیمانه». و اگر از او بپرسی ترا چه میشود که این احوال متغیر را تجربه می کنی؟ در پاسخ می گوید:« شگفت آورترینم، من چنینم، جمع اضدادم». «گهی تنگ است دنیایم، گهی در مشت گنجایم»، «گهی با کوه بستیزم، گه از کاهی فروریزم». به همین سبب، در موقعیت های اگزیستانسیلِ گوناگون، دگرگون میشوم؛ زیر و زبر و دگرگونی ای که گریزی از آن نیست:
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد گفت می باش چنین زیر و زبر هیچ مگو» "
نقل از: کتابچۀ « زمزمه های مخملین»
نوشتۀ سروش دباغ
https://www.instagram.com/p/DNVb4FrRqbs/?igsh=MXc0OXEzcndkYTN0aA==
Рост подписчиков
Публикации
Просмотры
Средний охват + ERR%
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.