ترانه های ماندگار

🆔@mosighiasilvaclasiic

.
ترانه#ساقی_جون

خواننده #مهستی
شعر و آهنگساز: #ایرج_طاهری
==============================

گمونم بخت من برگشته امشب
كه با من ساقی میخونه قهر
شب كه میشد پناه من
گوشه میخونه بود
رفیق لحظه های من
ساغر و پیمونه بود
ساقی با چشم جادویی خود
نور شادی به میخونه میداد
دل من ز درد و غم رها میشد
با شرابی كه تو پیمونه میذاشت
اما حالا شب ها دیگه تو میخونه
تو دست من خالی میمونه پیمونه
ساقی جون درد من و دوا بکن
گره ی اخم هات و وا بكن
مثل اون شب ها با جادوی شراب
من و از دست غمش رها بكن
وقتی كه ساقی جون میگم
دیگه جوابم نمیده نمیده
با دست های مهربونش
ساقی شرابم نمیده نمیده
ساقی جون بیا به داد من برس
كه دلم تنگ ز دست روزگار
همه درهای من بسته شده
به خدا ندارم آروم و قرار
ساقی جونم راهی به جایی ندارم
تو شهر غربت آشنایی ندارم
این منم و یک دل بیمار و غریب
جز می تو دیگه دوایی ندارم
ساقی جون درد من و دوا بكن
گره ی اخمات و وا بكن
مثل اون شب ها با جادوی شراب
من و از دست غمش رها بكن

کانال ترانه های ماندگار

🆔@mosighiasilvaclasiic

ترانه های ماندگار

🆔@mosighiasilvaclasiic

تصنیف #ناز_لیلی

خواننده #شجریان
آهنگساز #محمدرضا_لطفی
شعر #
دستگاه/مایه # سه گاه
=====================================

غـــمـت  در نـهــانخـانـۀ  دل  نـشـینـد
بـنــازی  که لـیلی بـه  محمل  نـشـینـد

مرنجـان دلم را که ایـن مرغ وحـشی
ز بــامی که برخـاسـت مشکل نـشـینـد

خـلد گر به پـا خــاری ، آســان بـرآرم
چه سـازم به خـاری که دردل نـشـینـد

بـه دنـبـــال محمـل چـنــان زار گریـم
کـه از گریـه‌ام  نـاقـه در گـل نـشـینـد

پـی نـاقـه‌اش رفتـم آهــسته، تـرســم
غــبــاری بـه دامــان محـمـل نـشـینـد

بـه دنـبـــال محمـل سـبکـتر قـدم زن
مـبـــادا غـبـــاری بـه محـمـل نـشـینـد

عجب نـیست خـندد اگر گل به سـروی
که در ایـن چـمن پــای در گـل نـشـینـد

بـنـــازم بـه بــزم مـحـبـت کـه آنجــا
گــدایی بـه شــاهی، مـقــابـل نـشـینـد

طبـیـب از طـلب در دو گـیتی میـاسـا
کـسی چـون مـیــان دو مـنزل نـشینـد

کانال ترانه های ماندگار

🆔@mosighiasilvaclasiic

ترانه های ماندگار

🆔@mosighiasilvaclasiic

.
تصنیف #غم_باران

خواننده #مرضیه
آهنگساز #
شعر #
===============================

باران غم بارد ز نگاهم
در چِشمانم دیدی تو گناهم
با ناز چِشمت سوزد گنهم
آتش زد آتش با یک نگهم
همچو شباهنگی با حسرت ها
همه شب ز تنهایی فغان دارم

ناله ی عشقم از دل برخیزد
که به سینه ام سوزی نهان دارم
عاشق بر آن چِشم سیهم
میخواهم سوزد با یک نگهم
از نگه آن چِشمان دلم میسوزد
شعله چو بارد آتش به جان افروزد
درس محبت گویی به من آموزد
من عاشق بر آن چشم سیه م
میخواهم سوزد با یک نگهم

مه من آن اميد دل ها
به من به يک کرشمه گفتا
گرش بود به ديگران
روي دلش بود هميشه با ما
همچو شباهنگي با حسرت ها
همه شب ز تنهايي فغان دارم
ناله ي عشقم از دل برخيزد
که به سينه ام سوزي نهان دارم
عاشق بر آن چِشم سيهم مي خواهم سوزد با يک نگهم
 

کانال ترانه های ماندگار

🆔@mosighiasilvaclasiic