تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.
ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
Информация о канале обновлена 13.08.2025.
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.
ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
۱ میلیارد وام مسکن زوجین و ۲۸۰میلیون وام جعاله میدن
۲۷۳میلیون اوراق میخرین
۱۲میلیون پول ارزیابی ازتون میگیرن
۴۱میلیون هزینه دفترخونه برای سند رهنی میدین
در نهایت ۹۵۴میلیون دستتون رو میگیره
ماهی ۲۷میلیون قسط میدین
۳میلیارد و ۳۶۷میلیون هم باید پس بدین!
باهاش ۹مترم میشه خونه خرید
Hadi
@kherad_jensi
کلثوم اکبری زنی از توابع مازندران، اکنون در مرکز یکی از مرموزترین پروندههای جنایی دو دهه اخیر قرار دارد. زن میانسالی که سالها با چهرهای آرام و رفتاری معمولی در دل چند خانواده جا باز کرده بود، اما پشت این ظاهر، نقشههایی شوم و حسابشده در جریان بود.
قتلها در ظاهر طبیعی به نظر میرسیدند، اما بعدها مشخص شد کلثوم با ترکیب داروهای خاص از داروهای دیابت گرفته تا مکملهای جنسی قربانیان خود را بهتدریج و بدون جلب تردید از پا درمیآورده است.
او دُز داروها را با دقت تنظیم میکرد تا آثار فوری نداشته باشند و مرگ، بهشکلی آرام و غیرقابلتشخیص رقم بخورد.
در دادگاه، ابتدا اتهامات را انکار کرد، اما پس از نمایش فیلم بازسازی صحنههای جنایت که به دست خود او انجام شده بود، لب به اعتراف گشود. او حالا با ۱۱ فقره اتهام قتل عمد و دهها شاکی، در انتظار رأی نهایی قضات است.
@kherad_jensi
♨️یک سناریوی بالینی نسبتا شایع در این روزها
📌آیا زگیل تناسلی، رد زخم خیانت است؟
✍دکتر محمد مهدی میری
✅ با سناریوهای بالینی کم و بیش مشابه و مشترکی این روزها و ماه ها برخورد داشته ام: یک خانم و یک آقا مراجعه می کنند( یا پارتنر یکدیگرند یا ازدواج رسمی نموده اند یا در شرف ازدواجند) و دست بر قضا یک نفر از ایشان( یا آقا یا خانم) ، در نواحی تناسلی زگیل دارند یا آزمایش پاپ اسمیر از نظر HPV genotyping خانم مثبت شده است. معمولا نگرانند. بدبینند، از خطر ابتلا به سرطان می هراسند، از امکان درمان پرس و جو می کنند، از اینکه شنیده اند و خوانده اند که درمان ندارد و ممکنست این ویروس تا دم گور در بدنشان جفتک بیندازد. از تماس چشمی پرهیز می کنند. اما سوال اصلیشان اینست که چگونه مبتلا شده اند؟ چه طور می شود که یک نفر زگیل تناسلی دارد و آن دیگری خیر؟ به ویژه زوجینی که رسما ازدواج نموده اند، سوالشان به طور غیر مستقیم اینست: آیا به من خیانت شده است؟ آیا پای رابطه ی دیگری در میان بوده؟
به نظر میرسد که خیانت و تنفر از آن امری کاملا غریزیست و در طی هزاران سال تکامل داروینی با تاکیدات سنت و فرهنگ در هم تنیده و امری غامض و بودار و زشت شده است. خیانت بوی خون و تعفن میدهد.
اگر آقا زگیل داشته باشد و خانم نداشته باشد، خانم ها بسیار صریح می پرسند که چگونه همسر من زگیل تناسلی گرفته؟ وقتی خانمی مبتلا شده و آقا ندارد، گاها یک احساس غرور توام با سکوت در آقا مشاهده می شود. انگار آن مرد میگوید خدا را شکر که من ندارم! و این دفعه را جستم!
البته در این موارد نیز درباره ی نحوه ی ابتلا و امکان خیانت پرسیده می شود. رفتارهای قهری و زد و خورد از سوی آقایان و اشک و بی تابی از سوی خانم ها نیز به کرات مشاهده شده است. “پای آبرو و ناموس وسطه دکتر جان” این جمله ی یک بیمار آقا به من بود. البته مواردی هم هستند که ظاهرا دغدغه ی این مسائل را ندارند و صرفا دنبال درمان میباشند.
❇️ اما من پزشک چه باید بگویم؟
اگر بگویم که بیش از ۹۹٪ موارد ابتلا به زگیل تناسلی از طریق رابطه جنسی روی میدهند، کار درستی انجام داده ام؟ اصلا کار درست چیست؟ اصلا خیانت چه معنایی دارد؟
البته من معمولا طفره میروم و میگویم راه شایع انتقال و ابتلا رابطه هست اما سطوح آلوده هم میتوانند به طور بالقوه منشا ابتلا باشند و قضیه رو با این جمله ی درست که: “ ما نمی توانیم به لحاظ علمی اثبات و بررسی کنیم که یک فرد چه هنگام و از چه کسی و در کدامین مکان مبتلا شده است!” ماست مالی میکنم.
🦉 اما بر اساس مطالعات و اویدنس ها فکت هایی وجود دارند که نتیجه گیری و صدور حکم را مغشوش و دشوار میکنند:
۱) بروز ضایعات زگیل تناسلی ممکنست سال ها بعد از رابطه ی جنسی و ورود ویروس ، اتفاق بیفتد. یعنی مثلا آقایی سال ۱۳۹۹ رابطه ای داشته و تمام شده. ایشان سال ۱۴۰۱ ازدواج میکند و در سال ۱۴۰۴ زگیل تناسلی در بیاورد!
۲) ناقلین بدون علامت هم ماجرای خود را دارند. مثلا خانمی سال ۱۴۰۰ با مردی در رابطه بوده و مبتلا شده اما زگیل تناسلی ندارد. این خانم سال ۱۴۰۲ با آقایی ازدواج می کند و آن آقا از ایشان مبتلا می شود و در سال ۱۴۰۳ زگیل تناسلی در می آورد!
۳) شواهدی در دست هستند که DNA ویروس را در آب های استخر و سطوح و ابزار آلوده پیدا نموده اند. هر چند قابلیت عفونت زایی این ماده ی ژنتیکی ویروس اثبات نشده اما به طور بالقوه ، ممکنست منشا انتقال غیر جنسی باشند.
۴) هیچ تست تایید شده ای فعلا برای آقایان جهت بررسی ابتلا به HPV تناسلی وجود ندارد. در واقع وجود زگیل تناسلی در مردان یعنی قطعا مبتلا شدهاند اما عدم وجود ضایعات، رد کنندهی ابتلا یا تایید کنندهی عدم ابتلا نیست!
🪔 خب، از اینها که بگذریم، جواب زوجین یا پارتنرها را چه باید داد:
خیانت شده یا نه؟
🩺 پاسخ من: نمیدانیم. ما هیچ چیز نمیدانیم و هیچکس هم نمیتواند در این زمینه کمک کند. زگیل تناسلی شایع ترین، عفونت منتقله از راه تماس جنسی هست، خیلی ها مبتلا می شوند و اغلب نیز خود بخود به واسطه ی سیستم ایمنی بهبود می یابند.
راه های انتقال غیر جنسی هست اما کمتر شناخته شده و کمتر شایع می باشد. قضیه ی خیانت در حیطه ی کاری پزشک نیست چرا که خیانت قرین با قضاوت است و من قاضی و مشاور نیستم و پزشک هستم. روند درمانی و فالوآپ ها را انجام دهید.
بنده موارد متعدد جدایی و طلاق و گاه افسردگی های شدید را از نزدیک بابت همین ماجرا دیده ام.
شما چه پاسخی می دهید؟
@urophilosophy
@kherad_jensi
🔹چند روز پیش، سه زن جوان با حضور در یکی از کلانتریهای تهران از مردی شکایت کردند که با ترفند رمالی، آنها را بیهوش کرده و دست به سرقت طلا و پولهایشان زدهبود. یکی از شاکیان در شرح ماجرا به پلیس گفت: «ما سه دوست صمیمی هستیم. هر سه در زندگیمان با مشکلاتی مواجه بودیم. یکی از ما مشکل خانوادگی داشت، یکی دنبال ازدواج دوباره بود و سومی هم سالها بود که برای بچهدار شدن تحت درمان قرار داشت. هر سه دنبال راهی برای گرهگشایی از مشکلاتمان بودیم تا اینکه در اینستاگرام با صفحهای برخورد کردیم که مردی به نام ارسلان در آن ادعا میکرد ستارهشناس و رمال است و میتواند مشکلات را حل کند. تبلیغات صفحه مجازیاش خیلی حرفهای بود و ما تصور میکردیم او دورههای ستارهشناسی و بختگشایی را در خارج دیدهاست. با او تماس گرفتیم و قرار شد در ازای مبلغی، به خانهمان بیاید و مشکلاتمان را برطرف کند.»
تهرانفوری
حاشیه؛
فرهنگ عمومی ثمره آموزش و پرورش مخالف تفکر نقاد!
@kherad_jensi
نقش چشمها در عشق و رابطه جنسی
✍دکتر زهره کشاورز
چشمها همواره یکی از عناصر اصلی در برقراری ارتباط عاطفی و عاشقانه بودهاند. از دیرباز، آنها بهعنوان «پنجرهی روح» توصیف شدهاند و در فرهنگها و متون مختلف، نقش آنها در ابراز احساسات مورد تأکید قرار گرفته است. در روابط عاشقانه، تماس چشمی میتواند مفهومی بسیار عمیقتر از کلمات داشته باشد و گاهی تنها یک نگاه کافیست تا احساساتی عمیقتر از هزاران جمله منتقل شود.
تحقیقات روانشناختی نشان میدهد که نگاههای طولانی و مکرر به چهرهی شریک عاطفی یکی از نشانههای بارز عشق است. بر خلاف میل جنسی که معمولاً با تمرکز بر بدن طرف مقابل همراه است، عشق بیشتر از طریق توجه به صورت و بهویژه چشمها ابراز میشود. تماس چشمی در این زمینه نقش کلیدی در انتقال احساس تعلق، اعتماد و صمیمیت دارد.
با این حال، یکی از رفتارهای رایج در رابطه جنسی، بستن چشمهاست. بسیاری از افراد هنگام رابطه، بهصورت خودآگاه یا ناخودآگاه، چشمهای خود را میبندند. این موضوع، در ظاهر، با نقش مهم چشمها در روابط عاشقانه تناقض دارد. اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که بستن چشمها در این موقعیت دلایل روانی و عاطفی خاص خود را دارد.
یکی از دلایل اصلی بستن چشمها در حین رابطه، تمرکز بر احساسات فیزیکی و رهایی از عوامل بیرونی است. هنگام بستن چشم، توجه فرد از محرکهای بینایی کاسته میشود و تمرکز بیشتری بر لذت بدنی و صداها حاصل میگردد. از سوی دیگر، برای برخی افراد، نگاه مداوم ممکن است موجب اضطراب، خجالت یا حتی احساس آسیبپذیری شود. در این شرایط، بستن چشم بهنوعی سپر روانی تبدیل میشود.
نور محیط نیز تأثیر زیادی بر تجربهی جنسی دارد. هرچند تحقیقات نشان دادهاند که قرار گرفتن در معرض نور میتواند سطح تستوسترون را افزایش داده و لذت جنسی را بیشتر کند، اما بسیاری از افراد ترجیح میدهند رابطه در نور کم یا تاریکی کامل انجام شود. این ترجیح ممکن است به دلیل عوامل روانی مانند کمرویی، نارضایتی از ظاهر بدن یا احساس امنیت بیشتر در تاریکی باشد.
همچنین، استفاده از چشمبند در رابطه جنسی یکی دیگر از رفتارهایی است که نقش چشم را در تعامل جنسی محدود میکند، اما همزمان میتواند شدت هیجان را افزایش دهد. بستن چشم با چشمبند موجب تقویت سایر حواس میشود، عنصر غافلگیری را به تجربه اضافه میکند، و نوعی اعتماد و تسلیم نسبت به شریک جنسی ایجاد مینماید. این تجربه برای بسیاری از افراد تحریکآمیز و لذتبخش تلقی میشود.
با وجود آنکه چشمها در انتقال عشق و احساسات نقشی اساسی دارند، رابطه جنسی با چشمهای بسته نیز میتواند تجربهای بسیار عمیق و شخصی باشد. افراد بسیاری ترجیح میدهند در آغاز رابطه چشمان خود را باز نگه دارند تا ارتباط چشمی برقرار شود و نوعی صمیمیت ایجاد گردد. اما در ادامه و نزدیک به اوج لذت جنسی، بستن چشمها حالتی طبیعی و کمککننده برای تمرکز بر احساسات درونی میشود.
در نهایت، میتوان گفت که نقش چشمها در عشق و رابطه جنسی، پیچیده و چندوجهی است. گاه باز بودن آنها به برقراری ارتباط عاطفی کمک میکند و گاه بسته بودنشان، تجربهای احساسی و فیزیکی عمیقتر را ممکن میسازد. به همین دلیل است که حتی در اتاقهایی با آینه یا نور مناسب، بسیاری از افراد همچنان گاه چشمهای خود را میبندند تا در جهانی درونیتر، لذت و صمیمیت را تجربه کنند.
منبع
@kherad_jensi
https://t.me/SalamatBarvari_ir
ادامه نوشتۀ: طلاق با موهای سفید...
✍فردین علیخواه
▫️تضعیف داغ ننگی به نام طلاق: بیگمان شما هم با من موافق هستید که طی یکی دو دهه اخیر بسیاری از خانوادههای ایرانی دیگر طلاق را ننگ نمیدانند. نزد بسیاری از ایرانیان قبح اجتماعی طلاق کمرنگ شده است و این روزها طلاق به معنای آغاز زندگی جدید، و یا ترک زندگی نابسامان و ناشاد تلقی میشود. این اتفاق در نسل جدید زودتر رخ داد و حالا به نسل موسفیدان رسیده است. نکته قابلتأمل آنکه، برخی از والدین موسفید به اصرار فرزندان جوان خود جدا میشوند. گویا برای نسل جدید، ازدواج و زیستن در کنار دیگری، تجربهای نه برای تمام عمر بلکه تنها برای پارتهایی از زندگی افراد است.
▫️گسترش فرهنگ «خودت باش»: در سالهای اخیر بهوفور در شبکههای اجتماعی پیشنهاد انگیزشیِ «خودت باش» را میبینیم. بهعمد از آن به عنوان فرهنگ یاد کردم چرا که این توصیۀ کوتاه لایههای چندگانهای دارد. برای مثال، یعنی خواستههایت را در زندگی جدی بگیر، تلاش کن خوشحال باشی، تلاش کن تا میتوانی حسرت زندگی نزیستهات را به حداقل برسانی، یعنی اصل و کانون؛ خودت هستی و در نهایت خودت باید مسئولیت زندگیات را بپذیری. گسترش «فرهنگ خودت باش» زمینه مساعدتری برای اتخاذ تصمیمی سخت در پارت سوم زندگی را فراهم میآورد. فرد به خودش اهمیت میدهد، فرد تلاش میکند تا جای ممکن مستقلانه تصمیم بگیرد و تصمیمش را عملی سازد چرا که ترجیح میدهد دیگر برای خودش و نه برای دیگران زندگی کند. در «فرهنگ خودت باش» همچنین این ایده شکل میگیرد که «همیشه میتوان از نو شروع کرد».
▫️گسترش اشتغال زنان: بیشک استقلال مالی زنان زمینهساز استقلالهای دیگر در زندگی آنان است. کسب درآمد منظم، نگرانیها برای عواقب ناشی از جدایی را کاهش میدهد و موجب افزایش اعتمادبهنفس زنان میگردد. این روزها شاهدیم که بسیاری از زنان خانهدار نیز اصرار دارند تا قسمتی از ملک و املاک خانواده به نام آنان ثبت شود. اینچنین مواجههای با زندگی مشترک، ضمانتی برای زیستن در هنگام فقدان شوهر است.
▫️بازنشستگی و پیامدهای آن: یکی از آثار بازنشستگی، ماندن بیشتر در خانه و تجربه جدیدی از بودن بلندمدت در کنار یکدیگر است. ماندن در خانه، ارتباط و مواجهه را افزایش میدهد و زمینه تنشهای احتمالی در روابط را بیشتر مینماید. به همین دلیل توصیه میشود که قبل از آنکه به بازنشستگی برسید برای آن دوران تدبیری بیندیشید. مشکل برخی از زوجها آن است که پس از بازنشستگی، هر یک مسیر متفاوتی برای کار یا فراغت در پیش میگیرد و این امر فاصله بین آنان را بیش از پیش مینماید.
▫️افزایش طول عمر: این روزها بهویژه با تحولات شگفتانگیزی که در حوزه دانش و فناوری در حال رخدادن است شاهد افزایش طول عمر بشر هستیم. واقعیت آن است که اگرچه افزایش طول عمر خبری خوب برای جوامع است؛ ولی بیتردید پیامدهای اجتماعی در پی دارد. دراینخصوص میتوان احتمال افزایش خستگی و ملال ناشی از زیستنِ بلندمدت در کنار هم را بررسی کرد.
🔺باتوجهبه همه آنچه گفته شد برخی از زوجهای سفیدمو به دو شکل از همدیگر رها میشوند. گروهی از آنان با هم و در مجاورت هماند ولی کاری با یکدیگر ندارند. آنان هستند؛ ولی در واقع نیستند. گروه دوم، تصمیم میگیرند با نماندن و رفتن، خود را از زیستنی رها کنند که به گمانشان ناشاد است.
@kherad_jensi
@Fardinalikhah
«طلاق با موهای سفید» آرامآرام از راه میرسد
▪️▪️فردین علیخواه
🔺بیتردید برای شما هم پیشآمده که در شبکههای اجتماعی عکسی از دو سالمند (اغلب از اجتماع روستایی) ببینید که متبسّم و خوشحال به همدیگر محبت میورزند. معمولاً در توضیح اینچنین عکسهایی، از عشق و وفاداری در سنین بالا تجلیل، و در ادامه چند سطر ایموجیِ دستزدن و قلب قرمز در زیر عکس ردیف میشود. این نوع عکسها کم نیستند، ولی گویا در شهرها روند خزندهای در حال افزایش است و آن؛ طلاق در بین افراد پابهسنگذاشته است.
🔺جامعهشناسان از این پدیده بهعنوان طلاق با موهای سفید (gray divorce) یا طلاق با موهای نقرهای (silver divorce) نام میبرند. جالب آنکه کلمه gray پیر و ناامید هم معنی میدهد؛ ولی در اینجا بیشتر به موهایی اشاره دارد که با افزایش سن رو به سفیدی نهاده است. حالا کمکم متوجه میشویم که چرا در سوگندی که زوجها در برخی کشورها در مراسم ازدواجشان میخوانند کلمه «تا آخر عمر» یا «تا هنگام مرگ» وجود دارد. شواهد نشان میدهد هستند کسانی که در پارت (شاید) سوم عمرشان با گیسوان سپید و صورتی پرچین و چروک که شاهدی بر گذرِ عمر است تصمیمی سخت میگیرند و از همراه زندگی خود جدا میشوند. من در ادامه سعی میکنم به چند عامل بپردازم که به گمانم در بیشترشدن طلاق در سنین بالا نقش دارند.
▫️گسترش شهرنشینی: ماکس وبر، جامعهشناس آلمانی معتقد بود که «هوای شهر انسان را آزاد میکند». وقتی میگویم گسترش شهرنشینی بر وقوع طلاق در سن بالا تأثیر دارد مقصودم پیامدهای اجتماعی زندگیکردن در شهر است و نه خودِ زیستن در شهر. زندگی در شهر باعث میشود تا افراد بتوانند تا اندازه زیادی «گمنامی» را تجربه کنند. در شهر خیلیها ما را نمیشناسند و چشم دروهمسایه مدام بر روی سلوک و رفتار ما نیست. در نتیجه نظارت اجتماعی قوموخویش یا «دروهمسایه» بر ما کاهش مییابد. اگر در شهر زندگی میکنیم واقعاً چند نفر از همسایگانمان را خوب میشناسیم؟ یا بر عکس؛ آنها ما را میشناسند؟ زندگی شهری حتی به ما یاد میدهد «سرت تو کار خودت باشه» و این آموزه نشانۀ مدنیّت شهری قلمداد میگردد. در این شرایط، کمی آسانتر میتوان در زندگی تصمیمات سخت گرفت و مانند اجتماعات کوچک، نگران «آبرو» نبود.
▫️بحران بیهدفی مشترک: من در کتاب «از لذت آنی تا ملال فوری» بهتفصیل درباره این بحران نوشتهام. جامعهشناسان زمانی از «طلاق با موهای سفید» صحبت میکنند که فرزند یا فرزندان خانواده به دنبال زندگی خود رفتهاند. معمولاً والدینی که در طول زندگی از نوع «هلیکوپتری» بودهاند یعنی تمام هموغمشان در رسیدگی به فرزندان خلاصه شده است با نبود آنان توجیهی برای بودن در کنار هم نمییابند. زندگی برای آنان بهشدت فاقد معنا میگردد و گویی سوخت لازم برای تداوم حیات از دست رفته است. در این شرایط سندروم آشیانۀ خالی (به تعبیر کنفیلد فیشر در کتاب مادران و فرزندان) به سراغ آنان میآید و در نتیجه بحران بیهدفی مشترک سر باز میکند. حلقهای که مایه اتصال آنان بود(فرزندان) دیگر نیست و همین انگیزه برای طلاق را بیشتر میکند. گویی پروژه مشترک به پایان رسیده و هنگام خداحافظی است. برخی والدین در این وضعیت حتی از نظر هویتی دچار بحرانی طاقتفرسا میشوند: «اکنون من چهکاره هستم؟» یکی از دلایل دخالت والدین ایرانی در زندگی فرزندان حتی پس از ازدواج، به گمان من، شاید یافتن پاسخی برای همین پرسش ساده و پیشپاافتاده باشد.
▫️ظهور فردیت بهتعویقافتاده: پس از رفتن فرزندان از خانه، و در پی آن تنها شدن والدین، فکر و خیال به سراغ آنان میآید. برخی از والدین به کندوکاو و به زبان سادهتر؛ شخمزدن زندگی خود میپردازند چرا که در موقعیت جدید فرصت برای اندیشیدن به خویشتن بیشتر میشود. آنان سعی میکنند به این پرسش پاسخ دهند که «آیا من از زندگی در کنار او واقعاً خوشحال بودم یا برای دلخوشی و رضایت فرزندانم تظاهر به خوشحالی میکردم؟» برخی از آنان پاسخ مأیوسکنندهای به این پرسش میدهند. احساس میکنند فردیتشان در پارت دوم زندگی (بودن در کنار شریک زندگی) نابود شده است. در نتیجه تصمیمی سخت میگیرند. فردیتی که برای قوام و ثبات خانواده کنار گذاشته شده بود حالا مجال بروز مییابد و آرامآرام این احساس شکل میگیرد که جدایی به معنای رهایی است و باید فردیتی نو ساخت: «من خوشحال نبودم؛ ولی بعدازاین میخواهم آدم خوشحالی باشم».
ادامه مطلب 👇🏽👇🏽👇🏽
@kherad_jensi
@Fardinalikhah
🔻در این ویدیو که به بیبیسی فرستاده شده، آیسا، دختر افغان میگوید در شرف اخراج از ایران است و در افغانستان نمیتواند به تحصیل خود ادامه بدهد و رویایش که دکتر شدن است، عملی شود.
او همچنین از حکومت طالبان میخواهد که مدارس دخترانه را بازگشایی کنند و از نهادهای بین المللی نیز برای تحصیل دختران دادخواهی میکند.
پس از روی کار آمدن حکومت طالبان در تابستان ۱۴۰۰، شمار زیادی از خانوادهها برای ادامه تحصیل دختران خود به ایران رفتند که حالا با اخراج اجباری به افغانستان مواجه شدهاند.
ایران تا هنوز برنامهای برای صدور ویزا به خانوادههایی که برای تحصیل دخترانشان به این کشور میروند اعلام نکرده است.
منبع؛
بیبیسی
@kherad_jensi
رشد بیسابقه طلاق در سنین بالای ۶۰ سال
فشارهای اقتصادی، ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی و حتی افزایش اختلالات روانی در دوران سالمندی بر روابط زناشویی تأثیر منفی میگذارند؛زنان و مردانی که یک عمر کنار هم زندگی کردهاند، اما حالا در آستانه 60سالگی و بیشتر، تصمیم به جدایی میگیرند. طلاق در دوران سالمندی، دیگر یک اتفاق نادر یا عجیب نیست؛ پدیدهای رو به رشد است که آرام و بیصدا، در دل نسل سالخورده جریان دارد.
منبع:
فرارو
@kherad_jensi
سلام دوست عزیز
درحال انجام یک پژوهش دانشگاهی با عنوان “نگرش عمومی نسبت به واکسیناسیون ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) یا همان زگیل تناسلی و ارتباط آن با نگرشهای جنسی درسال ۱۴۰۴" هستیم که توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شیراز هم تأیید شده است.
با پر کردن این فرم، شما به ما کمک میکنید تا:
✅ دانش جامعه درباره تأثیرات اجتماعی واکسیناسیون HPV را بسنجیم، دغدغههای مردم در این زمینه را بهتر درک کنیم، و در نهایت به سیاست گذاران بهداشت و درمان کشور در جهت تصمیم گیری های این حوزه کمک کنیم.
🟢تکمیل پرسشنامه کاملاً ناشناس است و حدود ۵ دقیقه زمان میبرد.
🟢اطلاعات فقط برای اهداف علمی استفاده خواهد شد.
🟢شرکت در این تحقیق داوطلبانه است.
حتی اگه خودتون واکسن نزدید یا اطلاعات زیادی ندارید، باز هم مشارکت شما خیلی ارزشمنده.
درصورتی که بالای 18 سال سن دارید *لطفاً در این تحقیق شرکت کنید و در صورت امکان، لینک را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید*.
📌 لینک پرسشنامه:
https://survey.porsline.ir/s/pZiURPp
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.