هدف گاهنامه مدیر، ارتقاء دانش و بینش مخاطبان (هوش راهبردی) از طریق نشر پیامهای دارای مضامین مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
بنیانگذار: دکتر مهدی صانعی
اینستاگرام: gahname_modir
Информация о канале обновлена 02.10.2025.
هدف گاهنامه مدیر، ارتقاء دانش و بینش مخاطبان (هوش راهبردی) از طریق نشر پیامهای دارای مضامین مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
بنیانگذار: دکتر مهدی صانعی
اینستاگرام: gahname_modir
کارگر (زن بافنده) را به ما نشان میدهد که به دلیل تعهد بیش از حد به فرآیند، دچار شکست استراتژیک میشود.
۱. مشکل: هدف اشتباه، تعهد درست!
زن بافنده با وجود اینکه در لبه یک پرتگاه نشسته و میداند که شال گردن در حال ریختن به پایین دره است، دست از کار نمیکشد. هرچه شال بیشتر میبافد، خود را به لبه پرتگاه نزدیکتر میکند، اما از هدف اصلیاش (بافتن) منحرف نمیشود.
درس: در مدیریت، گاهی اوقات تعهد بیش از حد به یک فرآیند (Process) اشتباه، باعث میشود از هدف اصلی (Goal) و ارزیابی محیط (Risk Assessment) غافل شویم. ما باید شجاعت توقف یا تغییر جهت را داشته باشیم، حتی اگر زمان و انرژی زیادی صرف کرده باشیم.
۲. فاجعه: قربانی شدن به پای سیستم
در نهایت، بافنده با شالگردن به پایین پرتگاه کشیده میشود و برای نجات خود، باید به طور دردناکی شال را پاره کند. حتی در این لحظه هم، او به طور غریزی سعی میکند از تنها ابزار نجات خود (نخ شال) دوباره برای بافتن استفاده کند!
🟢درس: سیستمها و فرآیندهای کاری باید در خدمت سازمان و بقای کارکنان باشند، نه برعکس. مدیریتی که کارمند را مجبور به یک چرخه بیپایان کار (به اصطلاح چرخه موش دوانی یا Rat Race) میکند، در نهایت سازمان را به پرتگاه میبرد و کارمند را قربانی میکند.
۳. راهحل: نگاه به بالا، نه فقط به دستها
در لحظات پایانی، بافنده در پایین پرتگاه، با استفاده از موهایش تلاش میکند تا دوباره به بالا صعود کند. اما وقتی دوباره به بالای پرتگاه میرسد، باز هم به جای نگاه کردن به افق، دوباره شروع به بافتن میکند!
🔵درس: این چرخه باطل نشان میدهد که انعطافپذیری و یادگیری ضروری است. مدیر موفق باید بتواند به طور مداوم:
🔸محیط اطراف (پرتگاه) را بررسی کند.
🔹روش کار خود (بافتن شال بینهایت) را ارزیابی کند.
🔸شجاعت متوقف کردن فرآیندهای ناکارآمد را داشته باشد.
---------
راهنامه مدیر = راهنمای عمل
--------------------
👩💻تلگرام راهنامه مدیر
https://t.me/rahname_modir
👨💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://t.me/gahname_modir
👩💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
👨💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧
siness Review مقالهای منتشر کرد از پروفسور کریستوفر مارکیس (دانشگاه کمبریج) با عنوان «آیا اکنون زمان خواب زمستانی استراتژیک است؟». این مقاله از یک ایده ساده اما عمیق حرف میزند: وقتی سیاستها و مقررات ناگهان تغییر میکنند و فضا برای کسبوکارها خصمانه میشود، مدیران چه باید بکنند؟
https://t.me/rahname_modir
🟢مارکیس یادآوری میکند که شرکتها معمولاً سه واکنش دارند: یا بازار را ترک میکنند، یا صدایشان را بلند میکنند و اعتراض میکنند، یا بهطور کامل با شرایط همراه میشوند. اما هیچکدام بیخطر نیست: خروج یعنی از دست دادن سرمایه و موقعیت، اعتراض میتواند دشمنی سیاسی و اجتماعی برانگیزد، و تبعیت مطلق استقلال و اعتبار شرکت را میبلعد.
🔵اینجاست که او گزینه چهارم را معرفی میکند: خواب زمستانی استراتژیک! مثل حیوانی که در زمستان غذا پیدا نمیکند و به خواب میرود تا زنده بماند، شرکت هم میتواند مدتی آرام بماند، داراییهای اصلی خود را حفظ کند، کمتر در چشم باشد، اما آماده بازگشت در زمان مناسب بماند.
🟤روایتهای تاریخی
این فقط یک تئوری روی کاغذ نیست. تاریخ پر است از نمونههایی که نشان میدهند خواب زمستانی میتواند یک استراتژی بقا باشد. در دهه ۱۹۲۰، وقتی ممنوعیت الکل در آمریکا اجرا شد، بیش از هزار آبجوساز ورشکست شدند. اما چند برند معروف – مثل Anheuser-Busch و Miller – راه دیگری رفتند. آنها کارخانههایشان را تعطیل نکردند، بلکه تولید را به نوشابه، شیر خشک و بستنی تغییر دادند. وقتی قانون عوض شد، همانها بودند که دوباره بازار را فتح کردند.
🟠یا در اوایل دهه ۲۰۰۰، زمانی که دولت بوش تحقیقات سلولهای بنیادی را محدود کرد، شرکتهای بیوتکنولوژی میتوانستند کل مأموریتشان را کنار بگذارند. اما آنها ایستادند: بخشی از کار را به اروپا و آسیا بردند، تیمهای علمی را حفظ کردند، و به پژوهشهای جانبی پرداختند. سالها بعد، با تغییر دولت، همان شرکتها سریعتر از دیگران جهش کردند.
🟡در هند دهه ۱۹۸۰ هم بانکهای خصوصی در برابر کنترلهای سنگین دولتی، ساختار و تخصصشان را نگه داشتند. نتیجه این شد که وقتی آزادسازی آغاز شد، آمادهتر از همه بودند. و در چین امروز، تفاوت سرنوشت علیبابا و تنسنت گویای همین داستان است: یکی با اعتراض علنی دچار سقوط شد، دیگری با احتیاط و هماهنگی نسبی توانست پایدار بماند.
🟣سه درس اصلی
مارکیس جمعبندی میکند که خواب زمستانی استراتژیک یعنی:
🔸حفظ داراییهای کلیدی: تیمها، فناوریها و برند نباید قربانی شوند.
🔹گوش به زنگ سیاست بودن: تغییر جهت باد سیاسی را باید بهموقع فهمید.
🔸مدیریت دیدهشدن: نه سکوت مطلق و نه جار زدن زیاد؛ بلکه حضور حسابشده.
⚫️ایران امروز
برای ما در ایران، این ایده کاملاً ملموس است. با فعال شدن «مکانیسم ماشه» و شدت گرفتن تحریمها، کسبوکارها در موقعیتی مشابه قرار دارند. خروج کامل از بازار برای بسیاری ممکن نیست. اعتراض آشکار پرهزینه است. و تبعیت کامل میتواند استقلال و اعتماد عمومی را نابود کند.
⚪️پس شاید «خواب زمستانی استراتژیک» همان انتخاب عقلانی باشد:
- یک شرکت فناوری داخلی میتواند موقتاً پروژههای پرریسک خارجی را متوقف کند، اما تیمهای کلیدی و زیرساختش را نگه دارد.
- یک بانک میتواند روی خدمات خرد تمرکز کند، اما شبکه اعتباری و دیجیتالش را زنده نگه دارد.
- پیمانکاران نفتی و ساختمانی میتوانند پروژههای پرهزینه را کم کنند، اما ماشینآلات و مهندسانشان را حفظ کنند.
- حتی یک رستوران یا استارتاپ کوچک میتواند منوی محدودتری ارائه دهد، اما مشتری و برندش را از دست ندهد.
🔴جمعبندی
خواب زمستانی استراتژیک بهمعنای توقف یا تسلیم نیست؛ بلکه یعنی چراغ سازمان خاموش نشود، ارزشها و توانمندیها زنده بماند، و همهچیز برای لحظه مناسب آماده باشد. در روزهایی که طوفان فشارهای سیاسی و اقتصادی شدیدتر میشود، شاید همین سکوت حسابشده و صبوری هدفمند، رمز بقای بسیاری از شرکتهای ایرانی باشد.
📖 منبع:
Christopher Marquis, “Is This a Moment for Strategic Hibernation?”, Harvard Business Review, Nov–Dec 2025.
---------
راهنامه مدیر = راهنمای عمل
--------------------
👩💻تلگرام راهنامه مدیر
https://t.me/rahname_modir
👨💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://t.me/gahname_modir
👩💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
👨💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧
🖊️دکتر امیر ناظمی
*نشر:* گاهنامه مدیر
■در سال ۱۹۹۵، یک مرد میانسال به نام «مک ارتور ویلر» در روز روشن بدون ماسک یا پوشاندن صورتش، به دو بانک در یکی از شهرهای امریکا دستبرد میزند. او حتی صورتش را رو به دوربین می گیرد و لبخند میزند.
https://t.me/gahname_modir
□عصر همانروز وقتی پلیس به خانهاش میریزد و دستگیرش میکند، ناباورانه میگوید «ولی من به صورتم آبلیمو زده بودم!». او ایمان داشت با زدن آبلیمو به صورتش دوربینها نمیتوانند تصاویرش را ضبط کنند!
●ایمان ویلر به معجزهی آبلیمو و عدم تصویربرداری، نوعی از تعصّب است که امروز به نام *«توهّم توانمندی»* شناخته میشود. نوعی از توهّم که در آن فرد به توانمندیهای خود یا دیگری (مانند آبلیمو) ایمان دارد و آن را میستاید.
○«توهّم توانمندی» هم ویلر را در انجام ماموریتاش ناموفق میکرد و هم فرصت یادگیری و آموختن را از او میربود. این توهّم یکی از گستردهترین و رایجترین توهّمها و موانع رشد، هم در سطح فردی و هم سطح جمعی است.
*نمونههایی از توهم توانمندی:*
• *توهّم دانش:* زمانی که مدرک دانشگاهی برابر با دانش دانسته میشود، این توهّم دوچندان میشود. در این وضعیت فردی که دارای مدرک دانشگاهی باشد، خود را دارای تخصّص در آن زمینه و احتمالاً زمینههای مشابه میداند. توهّم دانش آفت دنیای مدرن آموزش و اصلیترین مانع یادگیری است.
• *توهّم مدیریت:* توهّمی که در آن فرد تمامی موفقیّتها را به توانمندی خودش نسبت میدهد و شکستها را حاصل شرایط و وضعیت جامعه میداند. استارتآپهایی که خود را اپل و مدیری که خود را استیو جابز فرض میکند تا کارگردانی که خود را اسکورسیزی میبیند، آیینههای توهّمی یکسانی دارند.
• *توهم کنترل:* فردی که مجموعه، سازمان یا جامعه را تحت کنترل خویش میداند. این توهم همان پاشنهی آشیل دیکتاتورها در تاریخ بوده است. دیکتاتورها توهم کنترل جامعهی خود را پیشفرض اصلی داشتهاند.
تمامی این توهّمهای توانمندی در هر شکلی که باشند، راه یادگیری و اصلاح را میبندند.
■سه روش پیشنهادی برای رهایی از توهّمهای توانمندی عبارتند از:
• *رقابت:* رقابت با دیگران اصلیترین ابزاری است که انسان های متوهّم را درمان میکند. انسانی که توهّم دانش دارد، در زمان شکست از دیگران، در آزمونها، ممکن است از توهّم دست بکشد، همانطور که مدیر متوهّم در رقابت در بازار آزاد است که میتواند خود را در محک ارزیابی قرار دهد. مدیر متوهّم هیچ تمایلی ندارد تا هیچ بازار آزادی یا اساساً هیچ رقابتی شکل بگیرد. او دوست دارد تا در دنیای مصنوعی و متوهّم خویش یگانه مدیر توانمند جهان بماند.
• *مقایسه با دیگران:* مقایسهی یک سازمان با استانداردهای جهانی و یک سازمان در قیاس با سازمانهای دیگر است که به مدیر متوهّم نشانه میدهد. هر چند همواره انسان متوهّم با استدلال اینکه «شرایط ما فرق دارد» تلاش دارد تا راه مقایسه را ببند تا از توهّم توانمندی خویش محافظت کند.
• *نقد:* تنها نقد است که میتواند فرد متوهّم توانمندی را در مقابل واقعیت پرسشهای سخت قرار دهد. نقد حتی اگر حاوی هیچ پیشنهاد جایگزینی نباشد، میتواند توهّم توانمندی را به چالش بکشاند. نقد به انسانی در هر جایگاهی کمک میکند تا از افتادن در دام توهّم توانمندی رها شود. نقد هم البته خوشایند فرد متوهّم توانمندی نیست. او راه نقد را به بهانههای مختلف میبندد.
□هر سه ابزار فوق راههای نجات یک جامعه از توهّم است. جامعهای که این راهها را ببندد سرشار از بازندگان متوهمی خواهد شد که در جایگاههای مختلف از خود تصویر قهرمانان بزرگ دارند. ارتباط جهانی اگر هیچ فایدهای نباشد، از شکلگیری انسانهای متوهّم توانمندی جلوگیری میکند. وقتی بازندگان در کنار توانمندها قرار میگیرند، هم فرد و هم جامعه هستند که نجات مییابند. شرکت نوپایی که توهّمهای بزرگ دارد، هرچه زودتر شکست بخورد به نفع خودش و جامعهاش هست، همانطور که مدیر دولتی و سیاستگذار متوهّم هر چه سریعتر شکست بخورد. وقتی توهّم تکثیر میشود؛ شکست یک هدیه الهی است. بزرگترین دشمنان نقد، رقابت و مقایسه، بدون شک متوهّمان توانمندی هستند که از کاریکاتوری شدن عکسهایشان میهراسند.
----------
گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://t.me/gahname_modir
🧑💻تلگرام راهنامه مدیر
https://t.me/rahname_modir
👩💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.