برای به اشتراک گذاشتن خبر، یادداشت و گزارشهایی که به نظرم ارزش خواندن و دیدن دارند.
از طریق ایمیل (xorhelat.k@gmail.com) و یا ایدی تلگرامی @ShahedAlawi میتوانید با من تماس بگیرید.
Информация о канале обновлена 22.08.2025.
برای به اشتراک گذاشتن خبر، یادداشت و گزارشهایی که به نظرم ارزش خواندن و دیدن دارند.
از طریق ایمیل (xorhelat.k@gmail.com) و یا ایدی تلگرامی @ShahedAlawi میتوانید با من تماس بگیرید.
بیش از ۱۰۰ تجمع اعتراضی از ابتدای سال ۱۴۰۲ به خاطر مسکن مهر یا مسکن ملی
از ابتدای سال ۱۴۰۲، حداقل ۱۰۲ تجمع اعتراضی در ایران به دلیل مشکلات طرحهای مسکن مهر و نهضت ملی مسکن برگزار شده است. این اعتراضات که اغلب در رسانهها کمتر پوشش داده میشوند، از سوی متقاضیان، ثبتنامکنندگان و شرکتهای تعاونی مسکن شکل گرفته است.
دلایل اصلی این اعتراضات مشکلات جدی در روند ثبتنام، تأخیرهای طولانی در تحویل واحدها، کیفیت پایین ساختوساز و افزایش غیرقابل پیشبینی هزینهها شکل گرفته است. بسیاری از ثبتنامکنندگان از عدم شفافیت در مراحل تخصیص واحدها و عدم پاسخگویی مسئولان جمهوری اسلامی گلایه دارند.
این تجمعات جدا از اعتراضات مالباختگان پروژههای دیگر مسکن در ایران هستند.
در نقشه پیوست نام بیست و نه شهری که اعتراضات آنها در پایگاه داده وبسایت نمای انقلاب ثبت شده، نشان داده میشود. بزرگی دایره حول نام یک شهر، نشان از تعداد بیشتر اعتراضات در این شهرها را دارد.
http://enqelab.info
#زن_زندگی_آزادی
#ژینا_امینی
اعتراضات به قطعی آب و برق در ایران
در سه هفته اخیر (۲۰ تیر تا ۱۰ مرداد ۱۴۰۴)، دستکم ۲۳ شهر ایران شاهد تجمعات اعتراضی به دلیل قطعیهای مکرر آب یا برق بودند.
یکی از شاخصترین این اعتراضات در سبزوار بود. در روزهای ۳۰ و ۳۱ تیر، مردم سبزوار، بهویژه زنان، در مقابل فرمانداری تجمع کردند و با شعارهایی مانند «نه برق داریم، نه آبی، فرماندار تو خوابی» و «فقط کف خیابون بدست میاد حقمون» به بحران کمآبی و خاموشیهای طولانی اعتراض کردند. نیروهای امنیتی با گاز اشکآور و ضربوشتم پاسخ دادند و گزارشهایی از بازداشت معترضان منتشر شده است.
برخی معتقدند که این اعتراضات ممکن است جرقهای برای ناآرامیهای گستردهتر در کشور باشد.
جهت مشاهده لینک تصاویر این تجمعات به وبسایت نمای انقلاب مراجعه نمایید و از دستهبندی اعتراضات معیشتی مردمی و فیلتر تاریخ در نمودارها استفاده کنید.
http://enqelab.info
#زن_زندگی_آزادی
#ژینا_امینی
شاهد علوی، عضو تحریریه ایران اینترنشنال با اشاره به شیوه واکنش مردم به جانباختن سه فعال محیطزیست کُرد در جریان خاموشکردن آتش در کوه آبیدر، گفت: برای کُردها حفاظت از محیطزیست در برابر تخریبهای عامدانه یا ناشی از بیلیاقتی حکومت، نوعی مبارزه سیاسی و مدنی مقابل تباهی حاکم است.
@iranintltv
✍️غزل صدر
دفتر هواپیمایی ملی ایران—هما، در وین، تغییرکاربری خواهد داد. بر شیشهاش کاغذی چسباندهاند: کامینگسون! جملهای ساده و کمحادثه: کسبوکاری تعطیل شده، مستأجری رفته، مستأجری آمده. مستاجر جدید، خانمها، آقایان، دونر است. دونر هم فرهنگ خاص خود را ساخته—نوعی ایستگاه بین راه. جایی که آدمها میایستند، میخورند، نگاه میکنند، و دوباره به زندگیشان ادامه میدهند. هیچکس از دونر انتظار کیفیت میشلن ندارد، اما همه از آن خاطره دارند. این تجمع معنا در محصولی بیادعا، چیزیست که مصرفکنندهی مدرن، حتی ناخودآگاه، با آن احساس نزدیکی میکند. دونر هم برای ما نمادی شده است.
اما همینجا، در همین انتقال بیسروصدا از هواپیما به نان و گوشت و سس، چیزی فراتر از یک تغییر تجاری در حال رخ دادن است: ما با لحظهای روبهروایم که حافظه از مکان خارج شده، و جایش را مصرف گرفته است.
هما، برخلاف بسیاری از نهادهایی که جمهوری به قصد غارت ما پدید آورد، از جمله بنیاد مستضعفان و بنیاد حفظ و نشر رحمتاللهعلیه و ستاد امر به معروف و نهی از منکر و کوفت و زهرمار، نهادی پیشاانقلابی بود. محصول دورانی که دولت، با همهی تناقضها، میکوشید خود را در جهان بازنمایی کند. تابلوی هما، تنها نشانِ یک ایرلاین نبود؛ بخشی از پروژهی مدرنیزاسیون بود. حامل این ایده که ایران، بهمثابه دولت-ملت، میتواند در نقشهی جهانی سهمی ایفا کند. انقلاب آمد، و آخوند چرک را کاشت، اما هما ماند. جمهوری اسلامی آن را تصاحب کرد و سرقت کرد، نه خلق. و درست از همینجا مسئله آغاز میشود.
تاریخ پس از انقلاب، پر است از مصادرهی نمادها؛ برخی حذف شدند، و برخی صرفاً مصرف. هما در این میانه، حفظ شد. چون همچنان کارکرد داشت: پرواز، ارز، وامگیری از اعتباری که از پیش ساخته شده بود. اما حفظ یک نماد با حفظ معنای آن یکی نیست. آنچه باقی ماند، پوستهای بود که کمکم از محتوا تهی شد. هما، طی دههها، به برند بوروکراتیکی بدل شد که نه حافظهای حمل میکرد، نه افقی ترسیم میکرد، نه حتی نشانی بود از جهانیبودن. از نمایندگی، به کارمندی تقلیل یافت.
تبدیل آن دفتر به مغازهی دونر، نه به معنای شکست دیپلماتیک است، نه فقدان لجستیک. اتفاقاً از آن دست دگرگونیهاییست که بیسروصدا رخ میدهد، چون دیگر ضرورتی برای حضور نیست. جمهوری اسلامی در جهان حضور و وجود ندارد مگر بهعنوان تهدید علیه نظم جهانی. سیاست خارجی، به تقابل و تنش تقلیل یافته؛ آنچه باقی مانده، حیات درونمرزی به هر بهایی است. اما نشانهها، حتی وقتی فراموش میشوند، همچنان عمل میکنند—نه بهمثابهی پیام، که بهمثابهی جای خالیِ پیام.
هما روزی نشانهی اتصال بود. حالا، همان فضا به دونرفروشی تبدیل شده است. نه چون کسی خواست آن را تحقیر کند، نه چون حملهای صورت گرفته، بلکه چون معنا از آن رخت بربسته.
پرسش این نیست که چرا دونر آمده؛ پرسش واقعی این است که چرا ایران دیگر نیست. نه ایران جغرافیایی، که ایران نمادین. جمهوری اسلامی، حتی در حفظ نمادهای مصادرهشدهاش نیز ناتوان بود. نه بلد بود بسازد، نه میتوانست سرقتکرده ها را نگه دارد. فرسایش، نه در میدان نبرد، بلکه در سکوت اداری و بیتفاوتی رخ میدهد و نشانه، وقتی فراموش شود، دیگر نشانه نیست؛ صرفاً تکهای پلاستیک است روی شیشهای بخارگرفته.
شاید روزی کسی، در صف دونر، با نانی در دست بپرسد: اینجا، روزی چه بوده؟
اگر کسی باشد که پاسخ دهد، یعنی هنوز چیزی باقی مانده. اگر نه، فقط نان است—نان، بینشانه.
شاهد علوی، عضو تحریریه ایراناینترنشنال، درباره قحطی در غزه گفت: «اسرائیل از گرسنگی بهعنوان ابزاری برای درهمشکستن فلسطینیها و وادار کردن آنها به ترک نوار غزه استفاده میکند؛ واقعیتی که جهان از آن آگاه است، اما تاکنون واکنش جدی نشان نداده است.»
@iranintltv
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.