اینجا تمامی فیلسوفان تاریخ رو از طالس تا سقراط و از سقراط تا دکارت و کانت و از کانت تا شوپنهاور و نیچه و هایدگر و ژانپلسارتر و کامو و فروید و لکان و …براتون خلاصه میکنیم 🙏
Информация о канале обновлена 16.11.2025.
اینجا تمامی فیلسوفان تاریخ رو از طالس تا سقراط و از سقراط تا دکارت و کانت و از کانت تا شوپنهاور و نیچه و هایدگر و ژانپلسارتر و کامو و فروید و لکان و …براتون خلاصه میکنیم 🙏
یونانیها میگویند دوست داشتنِ مفرط و بی منطقِ هر چیزی، گناهی است علیه خدایان؛ آنها معتقدند اگر کسی را زیاد دوست بدارند، حسادت خدایان برانگیخته میشود و وقتی به اوج شکوفایی برسد آن را در هم میشکنند.
این برای ما درسی است مگی، عشقِ بیش از حدْ بی حرمتی به خدایان است. کمال در هر چیزی بهطرزِ غیر قابل تحملی ملال آور است. من خود با کمی نقص موافقم.
پروندهٔ خارزار
#کالین_مک_کالو
@Arts1992
🔶دوره نقد و تحلیل فیلمهای فلسفی
🔘تحلیلگر: بهنام محمدی پژوهشگر حوزهی فلسفه و ادبیات غرب
🔹1) نقد و تحلیل فیلم پرسونا (برگمان)
🔹2) نقد و تحلیل فیلم توتفرنگیهای وحشی (برگمان)
🔹3) نقد و تحلیل فیلم مهر هفتم (برگمان)
🔹4) نقد و تحلیل فیلم سونات پاییزی (برگمان)
🔹5) نقد و تحلیل فیلم استاکر ( تارکوفسکی)
🔹6) نقد و تحلیل فیلم نوستالوژی (تارکوفسکی)
🔹7) نقد و تحلیل فیلم آینه (تارکوفسکی)
🔹8) نقد و تحلیل فیلم ده فرمان (کیشولوفسکی)
🔹9) نقد و تحلیل فیلم آبی (کیشولوفسکی)
🔹10) نقد و تحلیل فیلم سفید (کیشولوفسکی)
🔹11) نقد و تحلیل فیلم قرمز (کیشلوفسکی)
🔹12) نقد و تحلیل فیلم نسل بشر( پاول هوگ)
🔹13) نقد و تحلیل دندان نیش (لانتیموس)
🔹14) نقد و تحلیل لابیستر (لانتیموس)
🔹15) نقد و تحلیل فیلم بیچارگان (لانتیموس)
🔹16) نقد و تحلیل فیلم گوزن مقدس (لانتیموس)
🔶این دوره برای مخاطبین جدی فلسفه، ادبیات و روانکاوی بسیار مفید خواهد بود.
🔸تخفیف ویژه برای ، ده نفر اول، نویسندگان و دانشجویان عزیز با ارائه کارت دانشجویی
🔸جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید
@philosophyyar
🆔 @logoss24
امروز میخواهم این جمله عمیق فلسفی را در سیاق فلسفه نیچه کمی واکاوی کنیم
ابتدا باید دقت کرد که نیچه در اینجا تحت تاثیر شوپنهاور است و نمیگوید که رنج وجود ندارد بلکه میگوید تفسیر ما از حقیقت هستی است که بر این رنج میافزاید.
او باور دارد که آنچه ما حقیقت مینامیم، تفسیر است، نه واقعیت مطلق.
نیچه در رسالهی کوتاه، دربارهی حقیقت و دروغ میگوید: حقیقت چیزی نیست جز سپاهی از استعارهها، قیاسها و انسانوارهسازیها… که ما آنها را فراموش کردهایم که استعارهاند.
یعنی ما واقعیت را نمیبینیم، بلکه تعبیر میکنیم. و این تعبیرها، اخلاق، دین، منطق و علم را تشکیل میدهد و در واقع اینها نقابهاییاند که بر چهرهی هستی میزنیم تا بتوانیم با آن کنار بیاییم.
در نگاه نیچه، رنج ذاتی زندگی است اما مشکل انسان در خودِ رنج نیست، بلکه در برداشت نادرست او از آن است.
در ادامه او در کتاب تبارشناسی اخلاق و چنین گفت زرتشت تکرار میکند که انسان، تنها حیوانی است که میخواهد رنجش را معنامند کند
اما وقتی این معنا را بر اساس نظامهای ارزشی دروغین مثل اخلاق مسیحی، دوگانگی خیر و شر یا امید به جهان دیگر بنا میکند در واقع از پذیرفتن زندگی و رنج موجود در آن شانه خالی میکند و در نتیجه نه تنها رنج را از بین نمیبرد بلکه از خودِ رنج هم احساس گناه میکند و به رنجش میافزاید.
باور به خدای اخلاقمدار،فرض یک حقیقت مطلق ،یا امید به رستگاری در جهانی دیگر، این تفسیرهای دروغین هستند که در نهایت ما را از پذیرفتن حقیقت زندگی یعنی بیثباتی، رنج، و زایش دوباره بازمیدارند.
اما در برابر این تفسیرهای اشتباه که باعث افزایش رنج بشری میشود چه باید کرد؟
پذیرش کامل هستی، با تمام رنجها و تناقضهایش یعنی عشق به سرنوشت او میگوید انسان برتر کسی است که بتواند بگوید:
بله، من میخواهم همین زندگی را، با تمام رنج و زشتی و زیباییاش، بارها و بارها زندگی کنم.
همان آری گویی به زندگی در دنیایی پر از رنج و زیبایی که میتواند حقیقتی در دل بیمعنایی و پوچی باشد.
#بهنام_محمدی
🆔 @logoss24
«آپولوژی»
دفاعیهی سقراط در دادگاه آتن
سال ۳۹۹ پیش از میلاد.
سقراط در آتن به دادگاه کشیده میشود، با سه اتهام اصلی:
1. فاسد کردن جوانان،
2. بیاعتقادی به خدایان آتن،
3. معرفی خدایان تازه (دائیمون شخصی خودش).
برخی از صاحب منصبان آتن مثل میلتوس ، به او اتهام زدند.
سقراط سخنش را با لحنی آرام و استدلالی شروع میکند ، میگوید سخنور نیست، بلکه راستگوست.
او نمیخواهد با احساسات یا تملق رأی دادگاه را ببرد، بلکه خواهان حقیقت است.
او توضیح میدهد که چرا همیشه مردم را با پرسش و گفتوگو به چالش کشیده است.
سقراط :
و اضافه میکند که این مأموریت را از خدای دلفی دارد.
زمانی که کاهن دلفی گفت: «هیچکس از سقراط داناتر نیست.»
سقراط از آن روز تصمیم گرفت با پرسیدن از دیگران، نشان دهد هیچکس واقعاً دانا نیست.
سقراط :
درادامه نسبت به اتهامِ فاسد کردن جوانان میپرسد :
آیا منطقی است که من عمداً جوانان را فاسد کنم؟
اگر آنان فاسد شوند، آیا خودم در میان انسانهای بد زندگی نخواهم کرد؟»
میگوید اگر خطایی کرده، ناآگاهانه بوده و باید او را راهنمایی کنند، نه مجازات.
در مورد اتهام بی دینی و توهین به خدایان میگوید :
به خدایان آتن بیاحترامی نکرده، بلکه به چیزی والاتر باور دارد — روح الهی درونی (دائیمون) که همیشه او را از کارهای نادرست بازمیدارد.
او میگوید همین صدای درونی نشانهای است از حضور خدا.
او به هیئت منصفه یادآوری میکند که در طول زندگیاش هرگز از عدالت منحرف نشده حتی وقتی برای جانش خطرناک بوده است ؛ در این باره ادامه میدهد :
در دوران دموکراسی، وقتی به ناحق خواستند ۱۰ فرمانده را اعدام کند، مخالفت کرد.
در دوران حکومت سیتن مستبد هم از فرمان ظالمانهشان سرپیچی کرد.
اگر در سیاست دخالت کرده بودم، مدتها پیش کشته شده بودم. فیلسوف نمیتواند هم بماند و هم خاموش بماند.
او میگوید که از مرگ نمیترسد، چون ترس از مرگ یعنی ادعای دانستن چیزی که هیچکس نمیداند.
میگوید مرگ ممکن است نعمتی بزرگ باشد ، یا خوابی بیرویا، یا دیدار روح خردمندان گذشته.
آری، مرگ ترسناک نیست؛ بلکه بیعدالتی ترسناک است.
دادگاه او را با رأیی اندک (۲۸۰ در برابر ۲۲۰) به مرگ محکوم میکند.
در آن لحظه، سقراط آرام باقی میماند و با طنز میگوید شاید سزاوار پاداش است، نه مجازات.
میگوید اگر میخواست با تملق نجات یابد، حقیقت را فروخته بود.
در پایان، با شجاعت میگوید:
کسانی که مرا کشتهاند، از داوری پس از مرگ در امان نخواهند بود.
و با آرامش ادامه میدهد:
اکنون وقت رفتن است — من به سوی مرگ، شما به سوی زندگی.
اما کدامیک به خیر میرویم، جز خدا نمیداند.
افلاطون با «آپولوژی» سقراط را به نماد فیلسوف حقیقی بدل میکند.
کسی که حقیقت را بر بقا ترجیح میدهد،
و مرگ را نه شکست، بلکه پیروزیِ روحِ جستوجوگر بر جهل و قدرت میداند.
#افلاطون
@Arts1992
یکی از فرمولهای شوپنهاور که خیلی به من کمک کرد، این ایده بود که شادی نسبی از سه منبع سرچشمه میگیره: آنچه هستی، آنچه داری و آنچه در چشم مردم جلوه میکنی. اون اصرار داره که ما باید فقط بر اولی تمرکز کنیم و بر دومی و سومی – بر داشتهها و بر وجههمان – سرمایهگذاری نکنیم چون کنترلی بر اون دو تا نداریم، چون از ما گرفته میشن – درست مثل پیری گریزناپذیر که داره زیبایی تو رو ازت میگیره.
در واقع، شوپنهاور گفته «داشتن» معکوس میشه: آنچه داریم، اغلب صاحبمان میشود.
#اروین_یالوم
درمان شوپنهاور
@Arts1992
🔶دوره نقد و تحلیل آثار مهم کافکا و صادق هدایت
تحلیلگر: بهنام محمدی پژوهشگر حوزهی فلسفه و ادبیات غرب
▪️جلسه اول: زندگی و جهانشناسی کافکایی
▪️جلسه دوم: نقد و تحلیل رمان مسخ
▪️جلسه سوم: نقد و تحلیل رمان محاکمه
▪️جلسه چهارم: نقد و تحلیل رمان قصر
▪️جلسه پنجم: نقد و تحلیل رمان آمریکا
▪️جلسه ششم: نقد و تحلیل داستان پزشک دهکده
▪️جلسه هفتم: نقد و تحلیل داستان در گودال
▪️جلسه هشتم: نقد و تحلیل رمان گروه محکومین
▪️جلسه نهم: زندگی و جهانشناسی صادق هدایت
▪️جلسه دهم: نقد و تحلیل رمان بوف کور
▪️جلسه یازدهم: نقد و تحلیل داستان زنده به گور
▪️جلسه دوازدهم: نقد و تحلیل داستان سه قطره خون
▪️جلسه سیزدهم: نقد و تحلیل داستان سگ ولگرد
▪️جلسه چهاردهم: نقد و تحلیل چند داستان کوتاه و پایان بندی دوره
🔶این دوره برای مخاطبین جدی فلسفه، ادبیات و روانکاوی بسیار مفید خواهد بود.
▪️تخفیف ویژه برای ، ده نفر اول، نویسندگان و دانشجویان عزیز
▪️جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید
@philosophyyar
🆔 @logoss24
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.
Наш сайт использует cookie-файлы, чтобы сделать сервисы быстрее и удобнее.
Продолжая им пользоваться, вы принимаете условия
Пользовательского соглашения
и соглашаетесь со сбором cookie-файлов.
Подробности про обработку данных — в нашей
Политике обработки персональных данных.