مراقبه
عبور از ذهن :
ما ناچاریم که از ذهن شروع کنیم، زیرا همه در ذهن هستیم و همه ذهن و خیال هستیم، باید از ذهن شروع کرد و سپس از آن عبور کرد.
اگر کسی بخواهد از نقطه «الف» به نقطه «ب» برود آنچه که مانع و حجاب وی است، مسیر و فاصلهای است که بین نقطه «الف و ب» وجود دارد، این مسیر و جاده، در عینحال راهی است که راهرو با دنبال کردن آن به مقصد میرسد؛ بنابراین ذهن در عین اینکه حجاب و مانع است، همین ذهن مسیری است که طالب کمال را به مقصد میرساند.
پس باید از ذهن خود آگاه بود و افکاری که در حال جریان یافتن در ذهن هستند را دنبال کرد، دنبال کردن همین افکار است که سرانجام به بیفکری و بیذهنی میانجامد.
از ذهن شلوغ و پر سر و صدا نباید مایوس شد و فقط باید از آن آگاه بود. افکار چون تاریکی هستند ماهیتشان با ماهیت تاریکی یکی است. تاریکی بسیار واقعی بنظر میآید اما همین که نور مراقبه وارد شود، ناپدید میشوند. تاریکی فقط نمودی ظاهری دارد، پدیدهای خیالی است چون نور وجود ندارد، تاریکی خود را نشان میدهد. نمیتوان بهطور مستقیم کاری را در مورد آن انجام داد، زیرا که اصلاً وجود ندارد هیچ وزنی ندارد، تاریکی همان نبود نور است. یک «نبودن» است.
منبع: کتاب
#رهروان_تنها مبحث مراقبه
@haghightx