حقوقدان و انسانپژوه
📰http://ipakchi.ir
📧 hesam@ipakchi.ir
Информация о канале обновлена 17.11.2025.
حقوقدان و انسانپژوه
📰http://ipakchi.ir
📧 hesam@ipakchi.ir
پول نه چرک کف دست است و نه هدف غایی؛ بلکه ابزاری است که باید به آن اندیشید. اینکه ما با پول چه میکنیم را در مدیریت مالی و سرمایهگذاری بررسی میکنند اما اینکه پول با ما چه میکند، موضوعِ انسانشناسی و پدیدارشناسی است؛ یعنی همان نظرگاهی که ما در پادکست مِی به آن مشغولیم.
امروزه بسیاری از مناسبتهای اجتماعی با «زبانِ پول» قابل توضیح و تفاهم است. به همین بهانه در اپیزود شصت و یکم از مِی، پول را به مثابه «زبان» مورد بحث قرار دادهام و همچنان گفتگوی ما در مورد «خردِ ثروت» ادامه دارد.
این اپیزود را می توانید در سایت مِی، شنوتو، کست باکس و سایر پادگیرها بشنوید.
https://mey.ir/episode-61
•••
#پادکست_می
به روایت #حسام_ایپکچی
@mey_podcast
60
[1]
تنبیه، همیشه ایجابی نیست. یعنی همیشه اینطور نیست که ما برای تنبیه کسی نیاز باشد که کاری انجام بدهیم. گاه «تنبیه سلبی»، عالیترین بازخورد است. اما تنبیه سلبی یعنی چه؟
[2]
فردی را فرض کنید که در روایتِ جعلی از خودش، مشغول زندگی است. کسی که بهشکل قاطع و یقیننمایی، داستان خود را روایت میکند اما زیستِ او مطابق روایت نیست؛ ناسپاسی که از سپاسمندی میگوید، اما کنشِ او فریادِ ناسپاسی است؛ بیاخلاقی که خود را اخلاقمدار میداند اما بهواقع منفعتش را در اخلاق میبیند؛ ناصادقی که مدعی راستگویی است اما در هر راستی که میگوید انبوهی از راستها را قیچی کرده تا راست بهسمت او کج شود و... این میشود مصداقِ کسی که در روایت جعلی از خودش مشغول زیستن است.
[3]
چه کنیم؟ کاری نمیشود کرد. تنبیه به معنای تلافی نیست بلکه یعنی کاری که به بیداری و هشیاری منتهی شود ولی کسی که در غشایی از روایتِ نادرست از خودش زیست میکند، از بیرون نمیتواند متنبه شود. پس چاره چیست؟
[4]
رها کنید! این چیزی است که من آن را تنبیه سلبی مینامم. یعنی مداخلهنکردن و فاصلهگرفتن. تنها کاری که در این موارد از دست ما برمیآید این است که اجازه بدهیم فرد در روایتِ خودش زیست کند و با پیامدهای آن روبهرو شود. پیامدِ روایت جعلی، انبوهی از فضیلتهای جعلی است. مِهرِ جعلی، وفای جعلی، دوستی جعلی، رشد جعلی و انبوهی از نماهای فروریختنی.
[5]
چه کنیم که خودمان مبتلا به روایت جعلی نباشیم؟ خشوع در برابر نقد. هیچ راه دیگری نداریم. در حاشیه بحث کیهکگارد درباب «یأس» به همکلاسیها میگفتم که گاهی «ایمان» حیله یأس است. آنکس که به پاکی خود قسم میخورد در واقع یأس خود را جلا میدهد. سورن میگوید برای این افراد گاه مواجهه با گناه، نجاتبخش است تا دریابند آن اسوهای که میپنداشتند نیستند. روایتِ جعلی داشتن از خود، مهلکترین بلایی است که راه تمام درمانها را به روی ما میبندد.
ظهر روز شصتم – دوشنبه دوازده آبان
#حسام_ایپکچی
#hi1000day
@hesam_ipakchi
🐋 66
[1]
به تقلا نمیشود. بین سعی و تقلا فرق است.
[2]
سعی، توجه به مسیر است؛ اما تقلا یعنی اصرار به نتیجه.
میان این دو شیوه از زیستن، خیلی فرق است. من به هزینه زیاد و به رنجِ مدید فهمیدم که سر به دیوار نتیجه کوبیدن، ضررش از خیرش بیشتر است. نمیدانیم چه میشود. نتیجه تابع صدها متغیر است که یکی از آنها هم توان و اراده ماست. اما سعی، یعنی پیمودن جاده مهآلود و برای انسان چارهای جز سعی نیست.
[3]
کوچکتر که بودم، برای شدنِ آنچه که «میل» داشتم، بالبال میزدم. حالا فهمیدهام که بالبالزدن رسمِ کوچکهاست. بزرگترها با گشودگی پرواز میکنند.
[4]
شصتوششمین روز از هزاره سعیِ من به پایان نزدیک است
تا فردا چه در خورجین داشته باشد
از سهشنبه ششم آبان سال چهار
#حسام_ایپکچی
#hi1000day
@hesam_ipakchi
🐋 72
[1]
بهنظر شما کسی که همیشه در یک «حس» زندگی میکند، میتواند «رقصنده با طبیعت» باشد؟ طبیعت بهار، تابستان و پاییز دارد و وقتی هم زمستان میشود. آیا کسی را که یکسره خوشحال، یا یکسره غمگین است میتوان در رقص دانست؟
[2]
من رقص را مترادف با هم+آهنگی میفهمم. مثلاً پذیرفتنِ آوای زندگی و جنبیدن با آن یعنی رقص. بنابراین اگر روزی، احوالم خزان شد، رقص را با سکوت و در خود فرورفتن تجربه میکنم. اگر روزی هم احوالم بهار شد، شکوفه میزنم و بهسوی ثمردادن حرکت میکنم.
[3]
این سوءتفاهم است که فکر میکنیم رقص یعنی پایکوبی و یکسره شادی. رقص منحصر به یک حس نیست بلکه در تمام احوال، آنگاه که بدن نشاندهنده احساس درونی است و آنگاه که با «قصد» خودش را «موزون» میکند، یعنی به رقص درآمده... موافقید؟
از آخرین روز مهر ماه سال چهار
#حسام_ایپکچی
#hi1000day
@hesam_ipakchi
به مبارکبادِ آبان
باخودم قرار سیروزهای میگذارم
به قصدِ «تکرار» از امروز تا پایان آبان
آبان ماهِ پیدایش یادهای ماندگار است
آبان آدم را مبتلا میکند
میخواهم ابتلایم را خودم انتخاب کنم
———
تمرین اول آبان سال چهار
🍁 @hesam_ipakchi
مردماهی
———
این فیلمِ دقایقی از درس «ترسولرز» در اندیشه سورن کیهکگارد است که به استعاره «مردماهی» پرداختهام
•
لطفاً فیلم را در یوتیوب ببینید و بعد خبرم کنید که آیا میپسندید این قصه، موضوعِ اپیزودی از پادکست انسانک باشد؟
https://www.youtube.com/watch?v=PT3RHMcGNaU
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.
Наш сайт использует cookie-файлы, чтобы сделать сервисы быстрее и удобнее.
Продолжая им пользоваться, вы принимаете условия
Пользовательского соглашения
и соглашаетесь со сбором cookie-файлов.
Подробности про обработку данных — в нашей
Политике обработки персональных данных.