#مردان_قدرت_طلب
#کتابخوانی
قسمت چهارم: اتمام مقدمه
❓سوال: مردان قدرت طلب در چه زمانههایی میتونن قدرت رو در دست بگیرن؟
❗️روت بنگیات: در لحظات بیثباتی و شک و تردید. در لحظاتی که جامعه دو قطبی میشه و دو گروه با ایدئولوژیهای متفاوت میافتن به جون هم. در لحظاتی که جنبشهای پیشرو مثل لغو بردهداری، آزادی جنسیتی یا کارگری رشد میکنن.
کسایی که از بیثباتی میترسن، از تشدید اختلافات هراس دارن و از اینکه ببینن امتیاز مرد بودن و برتری طبقاتیشون به خطر افتاده وحشت میکنن، جذب مردان قدرت طلب یا جذب دیکتاتورها میشن تا به این بیثباتی و هرج و مرج و خطر از دست رفتن سنت پایان بده.
مردان قدرت طلب مظلوم نمایی میکنن، خودشون رو منجی مردم نشون میدن و از احساساتی مثل نفرت، امید و ترس برای رسیدن به قدرت استفاده میکنن به قول ارنست بکر انسان شناس:
ترس است که مردم را وامی دارد از افراد عوام فریبی که قدرتمند به نظر میرسند پیروی کنند... کسانی که میتوانند جهان را از ابهام و سردرگمی، ضعف، عدم اطمینان، و گناه پاک کنند. آه که تسلیم شدن در برابر کسی که در این مسیر پیش میرود چه آرامش و آسایشی به همراه دارد.
این رهبرها ادعا میکنن حقیقت رو میگن و رسانهها اطلاعات نادرست و جهت دار منتشر میکنن، آشناست نه؟ ترامپ و ... و ادعا میکنن که آزادی بیانشون در معرض تهدیده حتی اگه رییس جمهور آمریکا باشن و میرن برای خودشون یه سوشال مدیای جدید راه میندازن 😁 به قول نویسنده این آغاز روند تباهی حقیقت و تخریب دموکراسیه.
مردان قدرت طلب عاشق هرج و مرج و بحرانن، چون در این شرایطه که میتونن به مراد دلشون برسن، اون صحنه از گیم آو ترونز رو به خاطر بیارین که لرد بیلیش داره درباره هرج و مرج حرف میزنه اگه پیداش کنم میذارمش تو کانال. برای همین هر چه بدبختی و فلاکت و دربهدری بیشتر باشه مردان قدرت طلب راضیترن. اینم یکی از دلایلی که نمیشه به دیکتاتور خوب دل بست.
در صفحه بیست کتاب یه نقل قولی از کورتیسو مالاپارته هست درباره موسولینی و هیتلر در سال ۱۹۳۱، به سالش دقت کنید هنوز هیتلر به قدرت نرسیده، درباره موسولینی میگه «مردی امروزی، بیعاطفه، بیپروا، خشن و حسابگر است» اما جالبترش ادرباره هیتلره که میگه: اگر هیتلر به قدرت برسد تلاش خواهد کرد که «به نام آزادی، شکوه و قدرت آلمان، مردم آلمان را به بردگی، فساد و حقارت بکشاند.» چنین بینشی واقعا در اون دوره بینظیر بوده. 👏
اما نکته جالب اینجاست که مردان قدرت طلب علی رغم نشون دادن ظاهری خشن، مقتدر و کاریزماتیک در درون حاکمی مردد و نامطمئن بودن و خیلی وقتا نظراتشون همون نظرات نفر آخری بوده که باهاشون صحبت کردن (این رو در مورد محمدرضا شاه پهلوی هم میگن. الانه که سلطنت طلبا دوباره ناراحت شن از دستم. صبر کن خواهر یا برادر عزیز اینا واقعیت تاریخیه مصاحبههاش هست 🥹)
خصوصیت دیگه اینا تفرقه بنداز و حکومت کنه که برای باقی موندنشون در قدرت الزامیه. به همین خاطر هر آدمی که سرش به تنش میارزه رو نابود میکنن.
یه جمله خیلی خوب برای شبکههای اجتماعی 😁
مردان، زنان و کودکانی که تحت حکومت فرد اقتدارگرا هستند فقط تا جایی که فرزندآوری کنند، با دشمنان بجنگند، و در انظار عمومی او را ستایش کنند اهمیت دارند.
یه جمله جالبتر:
اقتدارگرایان از تمام توانشان استفاده میکنند تا این موضوع را که آنها بدون پیروانشان هیچاند پنهان کنند.
و در این جمله نکتهها نهفتهاس که اونایی که به جزئیات توجه میکنن میفهمن.
در ادامه میگه
پیروان و همدستان آنها کسانی هستند که با تصدیق و صحه گذاشتن بر تواناییهای مردان قدرت طلب آنها را به شهرت میرسانند.
روی کیش شخصیت خیلی سرمایه گذاری میشه چون بدون اون اینا دیگه قدرتی ندارن، پس وقتی در افکار عمومی این کیش شخصیت شکسته بشه دست به سانسور و سرکوب میزنن.
خب مقدمه تمام شد، یه کم هم شما با نحوه خوندن کتاب و پادکست کردنش آشنا بشین، روندی که الان و اینجا دارید میبینید دقیقا روند پادکست کردن کتابهایی است که تا حالا شنیدید. البته بخش تحقیقات جانبیاش که همون سوالات و ابهاماتیه که تا الان در متن نشانه گذاری کردم اینجا نیومده که اونم اگه فرصت بشه میذارم. یه مقدار این چند وقت سرم شلوغه و فک میکنم ادامه کتاب موکول بشه به هفته آینده. یه اپیزود پادکست هم این چهارشنبه داریم که بعدش میریم برای دو هفته دیگه چهارشنبه و شروع فصل جدیدی از پادکست به مناسبت هفت ساله شدنش.
ممنونم که همراهم بودید و هستید. 💜💜💜