ما بر این باور هستیمکه فقط با آگاهیرسانی در جامعه و بین گروهها، میشود آیندهای روشن ساخت.
بدون شک آگاهیِ مردم مساوی با مرگِ دیکتاتوری است.
Информация о канале обновлена 20.11.2025.
ما بر این باور هستیمکه فقط با آگاهیرسانی در جامعه و بین گروهها، میشود آیندهای روشن ساخت.
بدون شک آگاهیِ مردم مساوی با مرگِ دیکتاتوری است.
بابا آدم: پس به خالقاف بگو ما را برگرداند به حال اولمان. ما که از او خواهش نکرده بودیم تا ما را بیافریند و قدرتنمایی بکند. حالا که کرده، چشمش کور بشود باید جورمان را بکشد.
جبرائیلپاشا: میدانید؟ خالقاف حرفش یک کلمه است. وانگهی اگر به حرف شما گوش بدهد، فردا همه جکوجانورهای روی زمین به صدا در میآیند.
#افسانه_آفرینش
#صادق_هدایت
@Hajii_Aqa
بوسه به قصد ارضای امام رضا..
@Hajii_Aqa
اذان ظهر به افق توکیوی ژاپن
ببندید ساموراییها..
@Hajii_Aqa
»
آخرین پیغمبرِ روی زمین
احمد آن محبوبِ رب العالمین
آن که هر چه کرد، عذرش با خداست
چون مجاز است و به هر خبطی سزاست
هر دم و همواره تکریمش کنن
روزی هفدهبار تعظیمش کنند
آنکه در راه وصال و وایهای
از خدا آورد هر شب آیهای
گرچه کودکهمسری آیین اوست
اولین "شوگر مامی" در دین اوست
چون که تفسیرش ز زن شد فاحشه
از خدیجه، میرسد بر عایشه
خواب دیدم در قیامت زنده است
گنده شیخی با عبایی ژندهست
با کتاب شعر خود سیصد ورق
گشته حاضر در عدالتگاه حق
گشت وجدان در شب سردرگمی
قاضیِ این دادگاهِ مردمی
اتّهام متّهم ناپاکی است
آنکه از قربانیانش شاکی است!
گفت جرم اصلی از الله بود
آنکه تنها مبدأ این راه بود
او مرا اغفال کرد و خر شدم
ناگهان دیدم که پیغمبر شدم
گفت قاضی شاهدی داری سفیر؟
گفت پیغمبر: الاغ من، عفیر!
چون که بر آب و علف محتاج بود
مرکب من در شب معراج بود
قاطری که بر سرش عمامه داشت
جایگاهی در میان عامه داشت
او فقط داند که در غار حرا
از خدا پرسیدهام آخر چرا
سهمم از پیغمبری جرجیس شد؟
از ملائک قسمتم ابلیس شد؟
رفت در پشت تریبون یک خری
تا کند تصدیقِ وی با عرعری
کوفت وجدان چکُّشی بر روی میز
گفت بس کن ای رسولِ هول و هیز!
شاکیات شیطان در اینجا حاضر است
از قضا این بار قاضی ناظر است!
صبر کن تا بشنوم حرف شهود
از مسیحی، مسلم و گبر و یهود
اینچنین شیطان سخن آغاز کرد
در حقیقت این گره را باز کرد
گفت: من گفتم حلال است ای رسول؟
با عروسات گر کنی قصدِ وصول؟
من به تو گفتم که از عالم سری
با رواجِ دین کودک همسری؟
من به تو گفتم که در راه خدا
خون بریزی، سر کنی از تن جدا؟
من به تو گفتم بگو که مرتد است
هر که با من یا که با دینم بد است؟
من به تو گفتم که در راه خوشی
مستحب است این همه آدمکشی؟
من به تو گفتم که در هر مایهای
گفتهای بیتی، بخوانش آیهای؟
من چه دانستم که برهان میشود
این کتابِ شعر، قرآن میشود!
من چه دانستم که با قانونِ تو
تشنهٔ خون میشود همخونِ تو
نور چشم جِنیان و اجنبی
من چه دانستم که میگردی نبی
مؤمنت را شاد با غم کردهای
این جهان را چون جهنم کردهای
بر جنایت هرکه آرد باوری
گشته در میدان تو جنگاوری
پیش تو من را چه باشد مهتری؟
من کم آوردم تو قطعا بهتری!
نیست کوتهتر چو از دیوار من
کردهای این سقف را آوار من
گفت پیغمبر: خدا نِعْمَ الْوَكيل
بعد از این چیزی نگویم بی وکیل!
@Hajii_Aqa
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.
Наш сайт использует cookie-файлы, чтобы сделать сервисы быстрее и удобнее.
Продолжая им пользоваться, вы принимаете условия
Пользовательского соглашения
и соглашаетесь со сбором cookie-файлов.
Подробности про обработку данных — в нашей
Политике обработки персональных данных.