کتابهای PDF و صوتی، ادبیات، اشعار و سیمنارهای انگیزشی را، کتابخانه بینالمللی کیهان با افتخار به دسترس مخاطبان گرامی خود قرار میدهد...
Информация о канале обновлена 23.08.2025.
کتابهای PDF و صوتی، ادبیات، اشعار و سیمنارهای انگیزشی را، کتابخانه بینالمللی کیهان با افتخار به دسترس مخاطبان گرامی خود قرار میدهد...
بسیار تیغ دیدهام
که یکی را دوتا کند
نازم به تیغ عشق
دوتا را یکی کند
#شمس_تبریزی
@kayhanlibrary999
#بلوغ_ذهن
من به شما میگویم همه چیز تازه ،پویا ،شگفت انگیز و دارای حرکتی کامل است
تنها چیز پایدار در دنیا "تغییر " است
تنها خود تغییر است که هیچ گاه عوض نمیشود.
هرچیز دیگری تغییر میاید
بنابراین همراه داشتن بقیه بی مورد است.
همان موقع که نقشه آماده میشود از اعتبار ساقط است.
چون زندگی نشانه هایش را تغییر داده است
و بازی تازه ای را آغاز کرده است
زندگی راکد نیست.بلکه پویاست
زندگی یک روند است
نمی توانید نقشه ای برای آن آماده کنید
چون قابل تشخیص نیست
زندگی رازی بی کرانه است.
در پی توضیح نباش
#اشو
@kayhanlibrary999
ذهن مانند پیاز است
یک لایه #جسم است
لایه ی بعدی #روان است
و لایه بعد ، #خود
کسی که این سه لایه را بیندازد
و به درونی ترین لایه، که هیچ و خالی است، برسد ؛ به سرور رسیده است
در آن خالی و هیچ بودن شعف و سرور وجود دارد
با آرزوی شدن، رنج وجود دارد
اگر بخواهی چیزی بشوی، درد و رنج و نگرانی و تشویش خواهی داشت
اگر درک کنی که چیزی برای شدن وجود ندارد، بودا شده ای
تو از قبل همه چیز هستی
هر چه که هستی ، هستی
راهی برای بهبود آن نیست
نیازی به بهبود نیست
تو هر طور که هستی کاملا خوب است
معمولی بودن تو کاملا فوق العاده است
تشخیص این نکته یعنی: رسیدن به برکت
آنگاه تمام هستی شروع می کند به بارش برکت بر تو، همیشه بارش داشته !
ولی تو بسیار در فکر آرزوها و شدن های خودت بوده ای، در دسترس ان نبوده ای،
نسبت به آن باز و پذیرا نبوده ای. ...
#اشو
#ذن_جاده_اضداد
برگردان محسن خاتمی
مولانا:
این جهان، بازی و میدانِ فسون
نیست جز بازی، مکن آن را ستون
@kayhanlibrary999
يكي از بزرگترين رازهاي زندگي اين است كه:
ما با شادماني كامل در وجود خويش به دنيا مي آييم اما گداوار زندگي مي كنيم، زيرا هيچگاه به درون خويش نمي نگريم
وجود خويش را چنان بديهي مي شماريم كه گويي از قبل همه آنچه را كه در درونمان هست مي شناسيم
اين پندار بسيار مهمل است اما در همه جاي عالم رواج دارد. ما حاضريم در جست و جوي شادماني قدم به ماه بگذاريم اما حاضر نيستيم به درون وجودمان برويم، زيرا بدون اينكه پاي در وجودمان بگذاريم گمان مي كنيم مي دانيم در آنجا چه هست
گمان مي كنيم كه خودمان را مي شناسيم!
ما به هيچ وجه خودمان را نمي شناسيم. حق با سقراط است كه مي گويد:
«خودت را بشناس.»
عصاره همه خردمندان در اين دو كلمه نهان است، زيرا تو با شناخت خودت، همه چيز را خواهي شناخت. همه چيز را به ثمر خواهي رساند و به همه چيز خواهي رسيد.
اگر به اين ظرفيت ميدان ندهيم، بر عليه ما حركت مي كند و مخرب مي شود. همه افراد خلاق، اشخاصي خطرناك هستند؛ زيرا اگر خلاقيت آنها اجازه بروز نيابد، مخرب مي شود. انسانها تنها موجودات خلاق هستند و هيچ موجودي خطرناك تر از انسان نيست
ساير موجودات خلاق نيستند، بلكه به سادگي زندگي مي كنند و زندگي برنامه ريزي شده اي دارند. آنها هرگز از مسير خود خارج نمي شوند. يك سگ مثل همه سگها زندگي مي كند و مي ميرد. او هرگز سعي نمي كند بودا شود
در نتيجه، هرگز منحرف و به يك آدولف هيتلر تبديل نمي شود. سگ فقط مسير غريزي زندگي اش را دنبال مي كند و بسيار محافظه كار است. انسانها عجيب و غريب هستند، مي خواهند كاري انجام دهند، جايي بروند، باشند و اگر مجال هيچ يك از اينها را نيابند، اگر نتوانند گل باشند، آنگاه تبديل به علف هرز مي شوند
آنها در هر حال دوست دارند چيزي باشند
اگر نتوانند بودا شوند، مجرم مي شوند
اگر نتوانند شعر خلق كنند، كابوس مي آفرينند و اگر نتوانند شكوفا شوند، اجازه نمي دهند كسي شكفته شود.
#اشو
#اولین_و_آخرین_رهایی
@kayhanlibrary999
تجربه خداگونگی در درون، تحول عظیمی پدید می آورد. یک دگردیسی. تو انسان جدیدی می شوی ، با مهر و عشق و درک، با هوشمندی، بدون ترس از مرگ،
زیرا تو جاودانگی ات را می شناسی،
مرکزت را می شناسی.
یک دانه کل زمین را سبز می کند
#اشو
@kayhanlibrary999
بودا میگوید:
تهیبودن به هوشمندی اجازه میدهد تا عمل کند.
وقتی که تهی هستی،
وقتی که تعصبی نداری،
وقتی که چیزی تو را محدود نمیکند،
وقتی چیزی تو را تعریف نمیکند،
وقتی چیزی تو را شامل نمیشود،
وقتی فقط یک بازبودن هستی
—آنوقت هوشمندی وجود دارد—
چرا؟
زیرا وقتی چیزی نباشی، ترس از بین میرود و وقتی ترس از بین برود، تو با هوشمندی عمل میکنی. اگر ترس داشته باشی نمیتوانی هوشمندانه عمل کنی. ترس تو را ناتوان و فلج میسازد.
تو کارها را از روی ترس انجام میدهی؛ برای همین است که نمیتوانی بودا شوی ـــ
که حق مادرزادی تو است!
تو به سبب ترس است که تقوا داری، از روی ترس به معبد و مسجد میروی، بخاطر ترس آیینهای مذهبی را دنبال میکنی؛ تو از ترس نزد خدا دعا میکنی. و کسی که با ترس زندگی کند نمیتواند هوشمند باشد
ترس برای هوشمندی یک زهر است.
وقتی در ترس هستی چگونه میتوانی هوشمند باشی؟
آن ترس تو را به همهجا میکشاند. به تو اجازه نمیدهد شهامت داشته باشی، اجازه نمیدهد که وارد ناشناخته بشوی، اجازهی ماجراجویی را به تو نمیدهد، ترس به تو اجازه نمیدهد که از جمعیت جدا بشوی. ترس اجازه نمیدهد تا مستقل و آزاد باشی
تو را یک برده نگه میدارد
و ما به انواع شیوههای مختلف برده هستیم. بردگی ما چندینوجهی است: سیاسی، معنوی، مذهبی… ما همه نوع برده هستم و ریشهی این در ترس است.
تو نمیدانی که خدا وجود دارد یا ندارد، و باز هم دعا میکنی
این بسیار غیرهوشمندانه است، احمقانه است.
نزد چه کسی دعا میکنی؟
تو نمیدانی که که خدا وجود دارد یا ندارد
هیچ اعتمادی نداری، زیرا چگونه میتوانی اعتماد داشته باشی؟
هنوز نشناختهای. پس فقط به سبب ترس به مفهوم خداوند میچسبی.
آیا تماشا کردهای؟ وقتی ترسِ زیاد وجود داشته باشد، بیشتر خدا را به یاد میآوری! وقتی کسی میمیرد، شروع میکنی به یادآوری!
من یکی از پیروان ج.کریشنامورتی را میشناسم؛ او دانشمند مشهوری است و در تمام کشور شهرت دارد. و دستکم به مدت چهل سال پیرو کریشنامورتی بوده، پس خدا را باور ندارد، مراقبه را باور ندارد، دعاکردن را باور ندارد.
او یک روز سکتهی قلبی کرد و به شدت بیمار شد. تصادفاً من در همان شهر بودم. پسرش به من تلفن زد و گفت: “پدرم در موقعیت بسیار خطرناکی است. اگر بتوانید بیایید تسلی بزرگی برایش خواهد بود. لحظات آخر زندگی اوست.”
پس من با عجله به آنجا رفتم. وارد اتاقی شدم که او در آنجا روی تخت با چشمان بسته دراز کشیده بود و ذکر “راما، راما، راما” میگفت!
نتوانستم باور کنم! او چهل سال مرتب میگفت: “خدایی وجود ندارد، من باور ندارم…” و حالا چه اتفاقی برایش افتاده؟ او را تکان دادم و پرسیدم: “چه میکنی؟”
او گفت: “مزاحم نشو. بگذار کاری را که میخواهم بکنم!”
ولی من گفتم: “این کار خیلی بر خلاف کریشنامورتی است!”
او گفت: “کریشنامورتی را فراموش کن! من در حال مردن هستم و تو از کریشنامورتی میگویی؟!”
گفتم: “ولی آن چهل سال چه شد؟ تلف شد؟ و تو هرگز باور نداشتی که دعا، جاپا Japa یا ذکر، میتواند کمک کند.”
او گفت: “بله، درست است. من هرگز باور نداشتم، ولی حالا با مرگ روبهرو هستم. ترس زیادی در من هست. کسی چه میداند ـــ شاید خدا وجود داشته باشد و من تا چند دقیقه دیگر با او طرف خواهم شد. اگر او وجود نداشته باشد، آنوقت مشکلی نیست؛ با تکرار راما، رامای من چیزی از دست نرفته است. اگر وجود داشته باشد، چیزی به دست میآید. دست کم میتوانم به او بگویم «در آخرین لحظات تو را به یادآوردم!»”
آیا تماشا کردهای؟ هر وقت در رنج و مصیبت هستی خدا را بیشتر به یاد میآوری. وقتی در خطر هستی به یاد خدا میافتی. وقتی شاد هستی و همه چیز خوب پیش میرود، خدا را کاملاً فراموش میکنی. پس خدای تو چیزی جز ترس فرافکنشده نیست.
#اشو
#سوترای_دل
تفسیر اشو از سخنان گوتام بودا از متن Prajnaparamita Hridayam Sutra
#برگردان: محسن خاتمی
@kayhanlibrary999
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.