ـــ سینما سرزمین من است نه شغل من
ـــ سینما، هنر، ادبیات، فلسفه و بیشتر
Admin: @Mooso
Информация о канале обновлена 06.10.2025.
ـــ سینما سرزمین من است نه شغل من
ـــ سینما، هنر، ادبیات، فلسفه و بیشتر
Admin: @Mooso
▪️اینگمار برگمان
ـــ مصاحبه با یان آگید (۲۰۰۲)
ـــ پدر و مادرم هر دو به سینما میرفتند و عاشق فیلم بودند. فقط یک بار را به یاد میآورم که مادرم از من سخت عصبانی شد. آن زمان باید هجده ساله میبودم و تازهترین فیلم ژولین دوویویه را دیده بودم. به مادرم گفتم: «حتماً باید این فیلم را ببینی.» والدینم با جدیت تمام این پیشنهاد مرا پذیرفتند و به تماشای فیلم «پپه لو موکو» (۱۹۳۷) رفتند. مادرم پس از دیدن فیلم، خشمگین شد. فیلم دوویویه برای وزیر اریک برگمان و همسرش، سرگرمی مناسبی نبود. پرسیدند: «چطور چنین آثار پست و غیراخلاقیای را دوست داری؟» پس از آن، هرگز فیلمی به والدینم توصیه نکردم. خاطره این اتفاق هنوز برایم زنده است.
این خاطره، رویداد دیگری را در جشنوارهای در فرانسه در اواخر دهه ۱۹۶۰ به یادم میآورد. دلیل حضورم در آنجا را به خاطر نمیآورم. در برابر جمعی از روزنامهنگاران بودم و کسی پرسید چه فیلمهایی بیشترین تأثیر را بر من گذاشتهاند. بیدرنگ پاسخ دادم که کارنه و دوویویه تأثیری سرنوشتساز در تصمیم من برای کارگردان شدن داشتهاند. در فاصله سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹، عمیقاً تحتتأثیر فیلمهای «بندرگاه مهآلود»، «هتل شمالی» و «روز برمیآید» ساخته کارنه و همچنین «پپه لو موکو» و «دفترچهٔ رقص» اثر دوویویه قرار گرفته بودم. فکر میکردم اگر روزی کارگردان شوم، دوست دارم فیلمهایی به سبک کارنه بسازم. آثارش مرا به شدت تحت تأثیر قرار داده بود. اما وقتی در آن جشنواره فرانسوی از کارنه و دوویویه نام بردم، حاضران با خندهای تمسخرآمیز واکنش نشان دادند. از نگاهشان میفهمیدم که میگفتند: «این برگمان چقدر احمق است!» اگر نام ژان رنوار را برده بودم، بیتردید پذیرفته میشد. اما چطور کسی میتوانست در دل خود باور داشته باشد که کارنه و دوویویه ارزشی دارند؟
اگر اشتباه نکنم، در آن دوره «سیاست مؤلفان» محبوبیت زیادی داشت. تحتتأثیر دیدگاههای فرانسوا تروفو، بسیاری از منتقدان بانفوذ فرانسوی آنچه را «سینمای پدربزرگها» مینامیدند، طرد کرده بودند. ژان-لوک گدار به عنوان بت سینمای جدید ستایش میشد. بنابراین ادای احترام من به آن دو کارگردان سنتی، خطایی نابخشودنی محسوب میشد! اما من هنوز هم با شوق و لذت فیلمهایشان را تماشا میکنم و معتقدم آثارشان بسیار ارزشمند است. آنها نوعی اندوه، لطافت و درکی ظریف از عواطف انسانی را منتقل میکنند که به نظر من فوقالعاده است.
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
▪️اینگمار برگمان
ـــ معمولا بعد از صبحانه پیادهروی میکنم، سه ساعت مینویسم و پس از ناهار به مطالعه میپردازم. شیاطین از هوای تازه گریزاناند و ترجیح میدهند آدم با پای یخزده در تختخواب بماند. برای کسی مانند من که زندگیاش سراسر آشفتگی است و پیوسته در تلاش برای ایجاد نظم است، پایبندی به این قوانین و روالهای روزانه امری حیاتی است. اگر به خود آزادی کامل بدهم، هیچ کاری به سرانجام نخواهد رسید.
— Ingmar Bergman’s reading nook, Faro Island.
🎥 @CinemaParadisooo
▪️دنی ویلنوو
ـــ دربارۀ دو فیلم «بلید رانر» (۱۹۸۲) و «بلید رانر ۲۰۴۹» (۲۰۱۷) در مصاحبه با مجله تایم (۲۰۱۷)
ـــ در فیلم اول، بیننده شاهد لایههای مختلف تاریخی بود. در اکثر فیلمهای علمی-تخیلی، جهان ارائهشده صرفاً تصویری از آینده است، اما در نسخه اصلی بلید رانر، بیننده سنگینی غبار گذشته را به روشنی حس میکرد. این همان کیفیتی بود که میخواستم در فیلم خودم احیا کنم. برایم مهم بود که همانند نسخه اول، به روح سینمای نوآر وفادار بمانیم. هدفم خلق فضایی بود که آن حس غمانگیز و زیبا را ـــ که در فیلم اول چنین تأثیرگذار بود ـــ در خود داشته باشد. میخواستم جهانی خلق کنم که اگرچه سرشار از تاریکی و نومیدی است، اما همچنان جرقههایی از زیبایی را چه از دل فناوری و چه از ژرفای انسانیت در خود جای داده باشد.
▫️Blade Runner (1982)
— Dir. Ridley Scott
▫️Blade Runner 2049 (2017)
— Dir. Denis Villeneuve
🎥 @CinemaParadisooo
▪️دنی ویلنوو
ـــ از همان آغاز کار فیلمسازیام، به شکلی ژرف و تأثیرگذار با پیچیدگیهای جهان مواجه شدم. کارم را با ساخت مستندهایی در تنهایی و سفر به گوشه و کنار جهان شروع کردم ـــ از بیشتر مناطق آسیا و خاورمیانه گرفته تا اروپا و شمال آفریقا. به آمریکا سفر کردم و بیشتر نقاط دنیا را از نزدیک دیدم. در جوانی با انبوهی از نگرشهای گوناگون نسبت به زندگی روبهرو شدم؛ نگرشهایی که در هرکدام، صاحبآن باور داشت پاسخ درست را یافته است. این تجربه، شک و تردیدی عمیق همراه با فروتنی در من پروراند، وقتی فهمیدم جهان تا چه اندازه خاکستری است. همه چیز به دیدگاه و جایگاه انسان بستگی دارد ـــ به این که در کدام سوی مرزها ایستادهای.
به عنوان فیلمساز، خود را متعهد میدانم که از همه توانم برای نمایش این پیچیدگی استفاده کنم و پلهایی برای درک متقابل بسازم. من با نگاه سیاه و سفید میانهای ندارم. از روشی که سیاستمداران امروز جهان را به مردم نشان میدهند هم خوشم نمیآید. دوقطبیسازی جامعه خطرناک است. من پیچیدگی و گفتوگو را ترجیح میدهم، بله.
▫️Denis Villeneuve
— October 3, 1967 – present.
🎥 @CinemaParadisooo
▪️فرانسیس فورد کوپولا
ـــ چند روز پیش در سینمایی در رم، فیلم جدید پل تامس اندرسن به نام «یک نبرد پس از دیگری» را در میان انبوه تماشاگران دیدم. مشکل شنوایی من و زیرنویس ایتالیایی، تجربه تماشا را به چالشی جدی بدل کرد. من همواره شیفته فیلمهای منحصربهفرد پی.تی.ای بودهام ـــ از «بوگی نایتز» که نخستین اثر برجستهاش بود، تا «عشق پریشان» که همواره یکی از فیلمهای محبوب من بوده، همراه با «رشته خیال»، «استاد» و اخیراً «لیکریش پیتزا».
ویژگی تحسینبرانگیز فیلمهای او این است که به تماشاگران اجازه میدهند برداشتهای شخصی خود را شکل دهند، بدون آنکه نظر کارگردان به آنان تحمیل شود. همانند آثار کوبریک، مشتاقم این فیلم را بار دیگر ببینم...
آنچه مرا مجذوب کرد، روایت یک داستان پرهیجان در بستر واقعیات امروز آمریکا بود ـــ یک تریلر تخیلی با موقعیتی کاملاً باورپذیر. به نظر میرسد بخشی از برداشت نادرست من از شخصیت «لاکجا» با بازی شان پن ناشی شده باشد. نام عجیب این شخصیت، بلافاصله مرا به یاد ژنرال «باک تورگیدسون» در فیلم کوبریک انداخت که جورج سی. اسکات آن را ایفا کرده بود ـــ یک افسر نظامی ردهپایین که تا درجه سرهنگی ارتقا مییابد، بدون آنکه به فرماندهی کل برسد.
به گمانم، درست در اوج گرفتن روایت، ناگهان با پرش زمانی شانزدهسالهای مواجه شدیم. اکنون که با این ساختار آشنا هستم، در تماشاهای بعدی میتوانم بر شخصیتپردازیها و بازیهای درخشان لئوناردو دیکاپریو، شان پن، بنیسیو دل تورو، رجینا هال، تیانا تیلور، تونی گلدوین و چیس اینفینیتی متمرکز شوم.
این فیلم سزاوار تماشای مجدد است؛ مشکل شنوایی من بیتردید در درک برخی جزئیات مؤثر بود، اما آنچه در نهایت در خاطرم ماند، داستان رابطه عاطفی پدر و دختر بود ـــ روایتی که همانطور که حدس میزنید، برایم عمیقاً تکاندهنده بود.
▫️One Battle After Another (2025)
▫️Dir. Paul Thomas Anderson
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
▪️ویتوریو تاویانی
ـــ در مصاحبه با سایت اند ساوند (۲۰۱۳)
ـــ وقتی از پائولو و من دربارهٔ سینمای ایتالیای پس از جنگ میپرسند، همیشه از استعارهٔ درخت استفاده میکنیم: ریشههایی که در اعماق زمین جای گرفتهاند، روسلینی، ویسکونتی و دسیکا هستند و شاخههای بالایی کارگردانانی مانند ما، برتولوچی، فرری، اسکولا و دیگرانند.
🎥 @CinemaParadisooo
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.