افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست)
می توانید نظرات خود را به آدرس ایمیل jenabegav@gmail.com برایم بفرستید. با سپاس!
Информация о канале обновлена 19.11.2025.
افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست)
می توانید نظرات خود را به آدرس ایمیل jenabegav@gmail.com برایم بفرستید. با سپاس!
یکی از مهمترین دلایل مطالعه تاریخ این است که تقریباً هر ایده احمقانهای که امروز مد شده، قبلاً بارها امتحان شده و فاجعهبار بوده است.
توماس ساول
خواندن سری مقالات «چرا لیبرال نیستم» از این کانال 👆🏻توصیه می شود. نکات مهمی را اشاره کرده و خوب فکر کرده (نمیدانم ترجمه است یا تالیف؟). البته کمی ثقیل نوشته ولی می ارزد.☝️.
پینوشت: تالیف است، و نه ترجمه!
بخش اول: اخلاق لیبرال-۱
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم
بخش پنجم
بخش ششم
«من مخالف فردگرایی هستم؛ زیرا فردگرایی با اصل شخصیت متباين و متعارض است. ولی من طرفدار شخصیتگرایی (Personalism) و هوادار شخص به اعتبار شخصیت وی هستم در جامعه بورژوآیی شخصیت آدمی بدون تعین و هویت مشخص نامتعادل و نامتوازن میشود و به صورت اتم در میآید.»
نیکولای بردیایف: منابع کمونیسم روسی و مفهوم آن
لیبرالیسم را پادزهر ایدئولوژیهای خطرناک دوران مدرن برمیشمارند. سوسیالیسم انقلابی، ملیگرایی رادیکال و یا اسلامگرایی جهادی نیز، هر یک به نحوی خود را آنتیتز آن تعریف کردند و در بلندمدت، در مقابل اصول لیبرال شکست خوردند. در نگاهی منصفانه، لیبرالها، از جناح چپ دولت رفاهی تا آنارشیستهای بازار، توانستند رقبای جمعگرا را در تقریباً تمام عرصهها، در هم بکوبند. بازار آزاد، حقوق فردی و مشارکت سیاسی در مقابل اقتصاد بسته، استبداد مطلقه و اهداف ملی، مذهبی و یا طبقاتی، برندگانی بی چون و چرا به حساب میآیند. اما نگارندهی این سطور، همانقدر با این ایدئولوژیها مخالف است که هر لیبرال راستینی. و این سلسله نوشتار، نه تکرار ملالآور غرغرها و افاضات چند قرنهی ایدئولوژیهای نامبرده، که تلاشی است برای تبیین نظرگاهی است که همزمان بسیار نو و بسیار کهنه است.
لیبرالیسم را میتوان ایدهی «رهایی» دانست. رهایی از قید و بند تمام آنچه از بیرون و با خشونت بر امیال و ارادهی آدمی حد میگذارد، مادام که این رهایی، مخلِ میل و ارادهی دیگر اعضای اجتماع نشود. اگر چه تمام لیبرالها، فایدهگرا نیستند اما روح فلسفهی لیبرال در ارتباطی تنگاتنگ با اخلاق فایدهگرا قرار دارد. نظامی که معیار امر اخلاقی را، افزایش لذت برای همگان و کاهش رنج آنان برمیشمارد.
من درک میکنم که بسیاری از آدمیان، این نظم اخلاقی را مطلوب بپندارند. که به راستی، هر انسانی با حداقلی از عواطف بشری، از کاهش رنج همنوعانش خشنود میشود. اما اگر تیزبینانه بنگریم، میتوان خلل و فرجی را در این نظام دید که به سبب آن، بخشی ادعاهای اولیهاش را فرو میریزد. تجربهی زیستهی بشر، و طبع اخلاقیاش را نمیتوان به لذت و رنج فرو کاست. ما فرقی بنیادین با دیگر مخلوقات داریم؛ اندیشهی ما و امکان تسری آن بر احساسات و تجربیاتمان. گاهی تحمل رنجی خودخواسته و حتی تحمیل از روی خیرخواهی و بینش درست، موجب تجربیات، دستآوردها و اندیشههای شگرفی میشود که با لنزِ باریکِ میل-درد نمیتوان قضاوت کرد. ملال و «بیشخصیت بودن» امروز بخش عظیمی از مردم جهان را نمیتوان با این دوگانه، که مصرانه در پی گسترش آنها کوشید، توضیح داد و یا تلاشی برای درمانش کرد. تلاشی بیمعنا برای زدودن وجوه «انسانی» نوع بشر و گذار به موجودی که تنها قضاوتش، انتخاب رنجهای کمتر و لذائد بیشتر است.
ادامه دارد..
@youngconservative
:
دوستان! ما در این کشور چیزی به نام سیاستمدار و دولتمرد نداریم. در حقیقت، نزدیک ۷۰ سال است که قحط دولتمرد حسابی آمده و هر روز هم از این لحاظ پس میرویم. ما فقط تعدادی ایدئولوگ و بوروکرات ابله داریم. همین!
فرشاد مومنی درست میگوید، ولی حکایت دیگ است که به دیگچه گفت رویت سیاه است!
هااااای مرکزنشینان! بالاخره به شما هم رسید؟!
یادتان بیاید آنگاه که مرثیه کارون و نخلستانهای خوزستان را گفتند (و در اینجا انعکاسش دادیم)، آنگاه که زایندهرود زیبا مُرد و با آن دل کویر بیزندگی گشت، آنگاه که مرغان مهاجر تالاب گاوخونی را دیگر نیافتادند، آنگاه که دریاچه ارومیه ذره ذره خشکید.....
یا حتی قبل از آن، آنگاه که سیستان را ابتدا برای توسعه و سپس برای سیاست و در آخر به نام مبارزه با قاچاق خشکاندند، آنگاه که به نام شعار چرت خودکفایی، و در واقع برای پنهانسازی نتایج یک اقتصاد فشل، تمام خون زمین را برای بسط کشاورزی مکیدند، وقتی مافیا سد بعد از سد بعد از سد زد، وقتی آب مفت برای رشوه به کشاورز و به مردم دادند، وقتی کارشناسان احمق یا قواد برایمان برنامههای توسعه نوشتند، وقتی سیاستمداران احمق در کویر صنایع فولاد زدند....
یا برو عقبتر! وقتی مراتع «ملی» (یعنی بیصاحب) شد، انگار نه انگار که قرنها در آن دشتها عشایر دام میچراندهاند، آنگاه که مالکیتها و حقآبهها به اسم پیشرفت و ترقی، یا به اسم عدالت، پایمال شدند، آنگاه که قناتها خشکید و فکر کردند چاه و موتور آب جایش را میگیرد.....
آنگاه که گمان کردیم تکنولوژی جای عقلانیت هزار ساله را میگیرد، یا تمهیدات تکنوکراتیک جای سیاست عاقلانه و محافظهکارانه را میگیرد، و گمان کردیم از تمام اجداد خود برتریم و عقلمان بیشتر است....
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاءٍ مَّعِينٍ
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.
Наш сайт использует cookie-файлы, чтобы сделать сервисы быстрее и удобнее.
Продолжая им пользоваться, вы принимаете условия
Пользовательского соглашения
и соглашаетесь со сбором cookie-файлов.
Подробности про обработку данных — в нашей
Политике обработки персональных данных.