|دورهمی علاقهمندان اردشیر رستمی|
- Ardeshir Rostami Official Channel 🔻
@ardeshirrostamiofficial 👤
Информация о канале обновлена 22.08.2025.
|دورهمی علاقهمندان اردشیر رستمی|
- Ardeshir Rostami Official Channel 🔻
@ardeshirrostamiofficial 👤
امید که جزیرهی کوچکی از آرامش در روزهایت پیدا شود.
انقدر صبر نکن! برای جمعه، برای تابستون، برای اینکه یکی بیاد و عاشقت بشه، برای زندگی. خوشبختی زمانی بهدست میاد که از صبر کردن دست بکشی و از همین لحظهای که توش هستی بیشترین استفاده رو کنی.
يه صبح بیدار شد و دیگه اون آدم قبلی نبود.
دیگه خسته شده بود از این که هی بسنجه کی طرف شه، کی علیه شه، یا کی وسط راه وایستاده چون جرأت انتخاب نداشته. فهمید که گفتن خواستهش راحتتر از اون چیزیه که فکر میکرد و دنبال تأیید گشتن فقط به درد مدرسه میخوره.
اون روز زندگیش عوض شد. نه بهخاطر یه آدم، نه بهخاطر یه شغل، یه موفقیت یا یه اتفاق، بلکه چون فهمید زندگی خیلی کوتاهتر از اونه که منتظر این چیزا بمونه تا حالش خوب باشه.
➕ اگه سقوط کنم چی؟
➖ عزیزم! اگه پرواز کنی چی؟
اگه داری بدون مصرف مواد، الکل و هیچگونه مادهی مخدری، این شرایط سخت و مشکلات خانوادگی و اقتصادی رو تحمل میکنی، واقعاً خیلی آدم قویای هستی.
هرکسی برای آزادی ذهنش باید مسیری رو پیدا کنه که مال خودشه. آدما نمیتونن مسیر رو دقیق و با نقشه بهت نشون بدن. هیچکس نمیتونه بهت نسخه بده. فقط میتونن راهنماییت کنن. کسی هم قادر نبود که به من بگه چیکار کنم.
✍️:Bob Dylan
بلاتکلیفی میتونه کل زندگیت رو نابود کنه، این که ندونی یه چیزی رو میخوای یا نه و ندونی میخوای تموم تلاشت رو واسش بذاری یا نه، بدترین حس ممکنه.
هرچی هست، بدون توجه به نتیجه تصمیم بگیر، یا تلاشت رو بذاری یا نذاری... حس رهایی که بعدش تجربه خواهی کرد، یکی از بهترین لحظههای زندگیته. تصمیم بگیر.
گاهی بدون اینکه بفهمی، در طول زمان به آدم دیگری تبدیل میشوی؛ بیشتر سکوت میکنی، دیرتر باور میکنی و کمتر میرنجی.
نصف دندان نيش بالايم شكسته است. سالهای سال است كه شكسته و درستش نكردهام.
دبيرستان می رفتيم كه نويد كه صميمی ترين دوستم بود به شوخی هلم داد، من خوردم زمين و دندانم شكست. دائم با نويد بودم و نويد هميشه سر اين دندان شكسته ناراحت بود و مدام اصرار می كرد كه برو و اين دندان را درست كن و من مدام پشت گوش می انداختم و انداختم و انداختم و انداختم... سالها گذشت نويد دانشگاه تهران قبول شد و من برای سربازی رفتم كرمان و از هم جدا شديم، بعدش هم كه كار و گرفتاری و شلوغی و خلاصه از هم دور افتاديم و همديگر را گم كرديم... نويد برای ازدواجش دعوتم كرد رفتم و بعد از آن باز بی خبری...
عقب تاكسی نشسته بودم كه ديدم پيرمردی همراه زنش كه جوان بود ولی انگار شادی را گم كرده بود سوار تاكسی شدند. زن دست مرد پير را گرفته بود، مرد هوش و حواس چندانی نداشت و نگاهش بی هدف و خيره به روبهرو دوخته شده بود. وقتی كه مرد پهلويم نشست ديدم كه خيلی هم پير نيست فقط صورتش تكيده شده و ته ريش سفيد دو سه روزه پيرتر از آنچه بود نشانش می داد. مرد پير نويد بود. باورم نمی شد، گفتم «سلام نويد» نويد نه جواب داد، نه نگاهم كرد. زنی كه دست نويد را گرفته بود زنش بود، سلام و عليك كرديم. پرسيدم: «نويد چهاش شده؟» زن نويد گفت: «چيزی يادش نمی ياد... هيچی... بعد از سكته ديگه خودش رو هم نمی شناسه» دوباره نويد را صدا كردم «نويد... نويد جون» باز نه جواب داد و نه نگاهم كرد. گفتم: «نويد... مگه می شه همه چی يادت رفته باشه؟... يادته من عاشق شده بودم گريه می كردم تو بهم می خنديدی؟»
جواب نداد. در گوشاش گفتم: «شهرزاد يادته؟» نويد نه نگاه كرد نه جواب داد. گفتم: «مگه می شه؟ اگه تو يادت نباشه انگار اينا هيچ كدوم اصلا نبوده...» باز جواب نداد و نگاهم نكرد. گفتم: «نويد دندونم رو يادته؟» نويد سرش را برگرداند و اين بار نگاهم كرد. دهنام را باز كردم نويد به دندان شكستهام نگاه كرد و پرسيد «من شيكستم؟» گفتم: «آره» نويد گفت: «ببخشيد»
بعد گونهام را بوسيد و گفت: «اينو درستش كن كه تموم شه بره» و باز به روبهرو خيره شد.
دندان شكستهام را درست می كنم تا همه چيز تمام شود و برود...
✍️#سروش_صحت
Владелец канала не предоставил расширенную статистику, но Вы можете сделать ему запрос на ее получение.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Также Вы можете воспользоваться расширенным поиском и отфильтровать результаты по каналам, которые предоставили расширенную статистику.
Подтвердите, что вы не робот
Вы выполнили несколько запросов, и прежде чем продолжить, мы ходим убелиться в том, что они не автоматизированные.