🚩 کمونیسم: وعده بهشت با نتیجه جهنم!


➕شوروی با شعار عدالت، برابری و جامعه آرمانی تاسیس شد. اما بعد از ۷۰ سال، بدون شلیک حتی یک گلوله، از درون فروپاشید

1️⃣ کمونیسم و مارکسیسم با پروپاگاندا و وعده‌های آینده مردم رو جذب کردن.

2️⃣ آزادی فردی حذف شد، مالکیت خصوصی نابود شد، و نتیجه شد فقر و سرکوب.

3️⃣ تجربه شوروی نشون داد: وقتی آزادی انسان، قربانی ایدئولوژی بشه، سقوط اجتناب‌ناپذیره.

4️⃣ در مقابل، کشورهایی مثل آمریکا ، چین و حتی در سال‌های اخیر آرژانتین هرجا به اقتصاد آزاد نزدیک‌تر شدن، رشد اقتصادی و ثروت بیشتری رو تجربه کردن و توسعه رو برای کشورشون به ارمغان آوردن یا حداقل در مسیر توسعه قرار گرفتن.


📌 درس تاریخ برای ما:

◀️ آزادی = خلاقیت + ثروت + توسعه

◀️ ایدئولوژی اجباری = رکود + فقر + فروپاشی اجتماعی، اقتصادی و احتمالا سیاسی

احسان عبادی . مدرسه علوم انسانی
@cafe_andishe95

●مملکت ما را بیماری وخیمی فرا گرفته و آن استبداد است.

ابوطالب بهبهانی [از روشن‌فکران عصر ناصر‌الدین شاه قاجار] ریشه‌ی نابسمانی‌های ایرانِ[دوران قاجاریه] را در بی‌دانشی عمومی حاکم بر جامعه می‌دانست، و راه نجات ایران از عقب ماندگی و پیشرفت و ترقی ایران را در استفاده از تجربیات دانش و قوانین فرنگی دریافت و چنین نوشت:

«اما پیش از دست بردن به وضع قوانین تازه باید اولاً دریابید که علل پیشرفت غرب و انحطاط ایران کدام است؟ زیرا مغرب زمین نیز روزگاری مصیبت بارتر از ایران داشته و چون امنیت برقرار نبود، کشاورزان زمین خود را شخم نمی‌زدند. اکنون در ایران نیز همین حالت ناامنی حکمفرماست. پس باید امنیت برقرار کرد ایران از مصر و سایر بلاد شرق عقب افتاده‌تر است. مصر قانون دارد، کشتی، کارخانجات و راه آهن دارد و بیشتر این صنایع را خود تولید می‌کند. خبرگانش را هم خود تربیت می‌نماید.... در ایران کار نیست که کارشناسی باشد. هیچ کشوری اتباعش همچون ایران [در خارج از مملکت] پراکنده نشده‌اند‌. این نیست مگر از بی قانونی و لغوی حکام و از پریشانی مردم خاصه رعیت زراعت پیشه. اگر سایر کشورها صاحب ثروتند و ایران فقیر است، به جهت عدم مراغبت در ترقی زراعت، فلاحت و تجارت و عدم تأمین عامه در آبادی....مملکت است.... اگر پول کشورهای کوچکی مثل یونان.... در دنیا رایج است، پول ما اعتباری ندارد از این روست که ضعف دولت و ملت ما به  حدی رسیده که در هیچ دولتی محل اعتبار نیست. همان اندازه که اقوال سایر دول همه جا معتبر است، قول ما بی اعتبار است. این نیز از حکومت بی قانون و استبداد است.... مجموع این احوال دلالت بر این دارد که مملکت ما را بیماری وخیمی فرا گرفته و باید در پی درمان آن برآمد.»

📚اندیشه‌های سیاسی در عصر مشروطیت، نوشته لطف اله آجدانی، صفحه ۱۹ و ۲۰، انتشارات علم، چاپ اول، ۱۳۹۱ خورشیدی
@na_ta_ma

●تحول گفتمان نوگرایی در ایران: از آگاهی به اقدام

افزایش تدریجی آگاهی‌های نسبی به وجود آمده درباره‌ی جنبه هایی
از نوگرایی‌ها و پیشرفت‌های جوامع غربی و مقایسه‌ی آن با ضعف و عقب ماندگی‌های کشور و جامعه ایرانی در عصر قاجاریه، گفتمان نوگرایی در ایران را وارد مرحله جدیدی کرد.
در این مرحله از نوگرایی، طرح پرسش درباره‌ی علل ضعف و عقب ماندگی‌های ایران و تلاش‌های فکری و عملگرایانه‌ی معطوف به برون رفت از بحران عقب ماندگی و پاسخگویی به نیازها و مطالبات جدید سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جهت اندیشه‌ی ترقی ایران، روح غالب گفتمان نوگرایی و اصلاحات در میان گروهی از نوگرایان و اصلاح‌طلبان حکومتی و خارج از حاکمیت قاجاریه را شکل داد. ابوطالب بهبهانی یکی از ایرانیان نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم میلادی بود که سال‌ها به سیر و سیاحت در کشورهایی چون ترکیه، عربستان، عراق، هند، مصر و روسیه پرداخت. او در رساله‌ی "منهاج العلی" خود، اطلاعات و آگاهی‌های سودمندی درباره‌ی نوگرایی‌ها و پیشرفت‌های جوامع غربی ارائه کرد‌. وی در این رساله هدف خود را آگاهانیدن پادشاه و دولتمردان ایران اعلام کرد و در این باره چنین نوشت: "شاید وسیله‌ای فراهم آید که [آگاهی‌هایی از ممالک خارج] به نظر باریافتگان دربار شاهی برسد و بر حالت سایر دول و ترقیات آنها اندک بصیرت حاصل کنند و به حالت فقر و مذلت این ملت... واقف شده و در مقام چاره برآیند".

📚اندیشه‌های سیاسی در عصر مشروطیت، نوشته لطف اله آجدانی، صفحه ۱۸ و ۱۹، انتشارات علم، چاپ اول، ۱۳۹۱ خورشیدی
@na_ta_ma